رانندگی، باز راندن
rerunning
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• run again; reshow a film, rebroadcast a program
جملات نمونه
1. The James Bond films are always being rerun on television.
[ترجمه ترگمان]فیلم جیمز باند همواره در تلویزیون پخش می شود
[ترجمه گوگل]فیلم های جیمز باند همیشه در تلویزیون پخش می شوند
[ترجمه گوگل]فیلم های جیمز باند همیشه در تلویزیون پخش می شوند
2. It was the world's second worst air disaster, a horrific re-run of the runway collision in 197
[ترجمه ترگمان]این دومین فاجعه هوایی جهان بود که در ۱۹۷ برخورد باند فرود آمد
[ترجمه گوگل]این دومین بدترین فاجعه هوایی در جهان بود که یک بار دیگر در 197 سالگی به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]این دومین بدترین فاجعه هوایی در جهان بود که یک بار دیگر در 197 سالگی به وقوع پیوست
3. The cross-country race was discontinued owing to a storm coming on suddenly when the race was in progress,and had to be rerun the next day.
[ترجمه ترگمان]روز بعد هنگامی که مسابقه در حال پیشرفت بود، نژاد صلیب کشور قطع نمی شد و روز بعد دوباره تکرار می شد
[ترجمه گوگل]مسابقه بین کشور به علت طوفانی که ناگهان در حال رسیدن به مسابقه بود متوقف شد و روز بعد باید دوباره برگزار شود
[ترجمه گوگل]مسابقه بین کشور به علت طوفانی که ناگهان در حال رسیدن به مسابقه بود متوقف شد و روز بعد باید دوباره برگزار شود
4. As millions will have seen, by courtesy of the slow motion re-runs, the referee made a mistake.
[ترجمه ترگمان]همانطور که میلیون ها شاهد بودند، با توجه به حرکت آهسته حرکت، داور اشتباهی مرتکب شد
[ترجمه گوگل]داور یک اشتباه را به عنوان میلیون ها نفر دیده است، با حسن نیت ارائه از حرکت آهسته دوباره اجرا می شود
[ترجمه گوگل]داور یک اشتباه را به عنوان میلیون ها نفر دیده است، با حسن نیت ارائه از حرکت آهسته دوباره اجرا می شود
5. In the re-run he failed to make the final at all, finishing sixth.
[ترجمه ترگمان]در پایان، او نتوانست پایانی مسابقه نهایی را به پایان برساند و در پایان کار ششم را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]در بازنشستگی او نتوانسته است فینال را به پایان برساند و ششم را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]در بازنشستگی او نتوانسته است فینال را به پایان برساند و ششم را به پایان رساند
6. We mustn't rerun the tragedy of last year.
[ترجمه ترگمان]ما نباید این تراژدی سال پیش رو دوباره اجرا کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید فاجعه سال گذشته را بازگو کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید فاجعه سال گذشته را بازگو کنیم
7. Edit the input text and re-run the software.
[ترجمه ترگمان]ویرایش متن ورودی و راه اندازی مجدد نرم افزار
[ترجمه گوگل]متن ورودی را ویرایش کنید و نرم افزار را دوباره اجرا کنید
[ترجمه گوگل]متن ورودی را ویرایش کنید و نرم افزار را دوباره اجرا کنید
8. We don't want a rerun of Monday's fiasco.
[ترجمه ترگمان]ما از شکست دوشنبه آینده خبری نداریم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم یک تکرار ناامید کننده در روز دوشنبه انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم یک تکرار ناامید کننده در روز دوشنبه انجام دهیم
9. The government wants to avoid a rerun of last year's crisis.
[ترجمه ترگمان]دولت می خواهد از تکرار بحران سال گذشته اجتناب کند
[ترجمه گوگل]دولت می خواهد از تکرار بحران سال گذشته جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]دولت می خواهد از تکرار بحران سال گذشته جلوگیری کند
10. We wanted to avoid a rerun of last year's disastrous trip.
[ترجمه ترگمان]ما می خواستیم از برگزاری مجدد سفر فاجعه بار سال گذشته اجتناب کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواستیم از تجدید نظر در سفر فاجعه آمیز سال گذشته جلوگیری کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواستیم از تجدید نظر در سفر فاجعه آمیز سال گذشته جلوگیری کنیم
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. This week's films are all reruns.
[ترجمه ترگمان]فیلم های این هفته، reruns
[ترجمه گوگل]فیلم های این هفته همه رونمایی می شوند
[ترجمه گوگل]فیلم های این هفته همه رونمایی می شوند
13. The Muslim RDR is demanding a rerun of last week's presidential poll.
[ترجمه ترگمان]حزب مسلم لیگ پاکستان خواستار برگزاری مجدد رای گیری ریاست جمهوری هفته گذشته شده است
[ترجمه گوگل]مسلمان RDR خواستار بازنگری در انتخابات ریاست جمهوری هفته گذشته است
[ترجمه گوگل]مسلمان RDR خواستار بازنگری در انتخابات ریاست جمهوری هفته گذشته است
14. The ballot was re-run on Mr Todd's insistence after accusations of malpractice.
[ترجمه ترگمان]رای گیری مجدد با اصرار آقای تاد بعد از اتهامات سو درمان آغاز شد
[ترجمه گوگل]پس از اتهامات بدرفتاری، رای گیری در مورد اصرار آقای تاد دوباره انجام شد
[ترجمه گوگل]پس از اتهامات بدرفتاری، رای گیری در مورد اصرار آقای تاد دوباره انجام شد
15. Officials have ordered a rerun of the last race.
[ترجمه ترگمان]مقامات دستور برگزاری مجدد آخرین مسابقه را داده اند
[ترجمه گوگل]مقامات دستور دادند تا آخرین مسابقه را بازنویسی کنند
[ترجمه گوگل]مقامات دستور دادند تا آخرین مسابقه را بازنویسی کنند
پیشنهاد کاربران
نمایش مجدد فیلم ، باز پخش، اجرای مجدد
کلمات دیگر: