(اسب) خوش گام، خوش خرام، دقیق گام، خوش روش، بهمه جور قدم تربیت شده اسب، قابل، حسابی
thoroughpaced
(اسب) خوش گام، خوش خرام، دقیق گام، خوش روش، بهمه جور قدم تربیت شده اسب، قابل، حسابی
انگلیسی به فارسی
(اسب) خوش گام، خوش خرام
رجوع شود به: thoroughgoing
کلاه قرمزی، دقیق گام، بهمه جور قدم تربیت شده، قابل، حسابی
انگلیسی به انگلیسی
• thoroughgoing, deep, basic, complete; trained to perform all the paces
کلمات دیگر: