حساسیت
sensitiveness
حساسیت
انگلیسی به فارسی
حساسیت
انگلیسی به انگلیسی
• ability to perceive sensation; responsiveness; delicateness, state of requiring special treatment or care; susceptibility to outside influences; quality of being temperamental
جملات نمونه
1. RESULTS the method of appreciation is sensitiveness and specificity, The result of quantitative analysis is stable.
[ترجمه ترگمان]نتایج روش قدردانی، حساسیت و ویژگی بودن است، نتیجه آنالیز کمی پایدار است
[ترجمه گوگل]نتایج روش قدردانی حساسیت و خاصیت است، نتیجه تجزیه و تحلیل کمی پایدار است
[ترجمه گوگل]نتایج روش قدردانی حساسیت و خاصیت است، نتیجه تجزیه و تحلیل کمی پایدار است
2. The sensitiveness of mimosa leaves does not depend on a change of growth.
[ترجمه ترگمان]حساسیت برگ های mimosa به تغییر رشد بستگی ندارد
[ترجمه گوگل]حساسیت برگ های میوزا به تغییر رشد بستگی ندارد
[ترجمه گوگل]حساسیت برگ های میوزا به تغییر رشد بستگی ندارد
3. ELISA has merits of fast, sensitiveness and specificity to detected antibody of Mycobacterium paratuberculosis in serum of the cattle, the result was in accordance with that of clinical test.
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج آزمایش ها کلینیکی، سنجش میزان حساسیت، حساسیت و اختصاصی نسبت به تشخیص آنتی بادی of paratuberculosis در سرم گاو مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ELISA دارای شایستگی سریع، حساسیت و خاصیت آنتی بادی ضد میکروبی مرغی در سرم گاو است که نتیجه آن مطابق با آزمایش بالینی است
[ترجمه گوگل]ELISA دارای شایستگی سریع، حساسیت و خاصیت آنتی بادی ضد میکروبی مرغی در سرم گاو است که نتیجه آن مطابق با آزمایش بالینی است
4. Negative electric charge these have sensitiveness sensitiveness to develop most clay stable additive base on mechanism.
[ترجمه ترگمان]باره ای الکتریکی منفی به این مساله حساسیت دارند که بیشتر پایه و اساس افزایشی پایدار را ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]بار الکتریکی منفی این حساسیت حساسیتی را برای ایجاد بیشترین پایه افزودنی پایدار مکانیکی روی مکانیسم ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]بار الکتریکی منفی این حساسیت حساسیتی را برای ایجاد بیشترین پایه افزودنی پایدار مکانیکی روی مکانیسم ایجاد می کند
5. On account of its convenience, sensitiveness, veracity and good repeatability, the method is propitious to control the quality of Gynura segetum.
[ترجمه ترگمان]با توجه به راحتی، حساسیت، صحت و تکرارپذیری خوب، این روش برای کنترل کیفیت of segetum مناسب است
[ترجمه گوگل]با توجه به راحتی آن، حساسیت، صحت و تکرارپذیری خوب، این روش برای کنترل کیفیت گیاه گینورا مناسب است
[ترجمه گوگل]با توجه به راحتی آن، حساسیت، صحت و تکرارپذیری خوب، این روش برای کنترل کیفیت گیاه گینورا مناسب است
6. Only the perchlorate shows marked sensitiveness and possibly initiating properties.
[ترجمه ترگمان]تنها پرکلرات نشانه حساسیت و احتمالا آغاز خواص است
[ترجمه گوگل]فقط پرکلرات، حساسیت مشخص و احتمالا خواص اولیه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فقط پرکلرات، حساسیت مشخص و احتمالا خواص اولیه را نشان می دهد
7. Her sensitiveness on some points was such that it might have been misread as vanity.
[ترجمه ترگمان]حساسیت او به بعضی از نکات این بود که ممکن بود آن را به عنوان غرور تعبیر کنند
[ترجمه گوگل]حساسیت او در بعضی از نقاط به گونه ای بود که ممکن بود غلط نادرست باشد
[ترجمه گوگل]حساسیت او در بعضی از نقاط به گونه ای بود که ممکن بود غلط نادرست باشد
8. The realizing sensitiveness of her quick nature accused them of a loss of a bloom.
[ترجمه ترگمان]حساسیت شدید طبیعت تند او آن ها را به از دست دادن شکوفه دادن متهم می کرد
[ترجمه گوگل]حساسیت تحقق طبیعت سریع او آنها را از دست دادن شکوفه متهم کرد
[ترجمه گوگل]حساسیت تحقق طبیعت سریع او آنها را از دست دادن شکوفه متهم کرد
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
10. Presently the study keystone of the technique is to improve its accuracy and sensitiveness to measure.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سنگ تاج این روش بهبود دقت و حساسیت به اندازه گیری است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سنگ بنای این روش این است که دقت و حساسیت آن را اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سنگ بنای این روش این است که دقت و حساسیت آن را اندازه گیری کند
11. It is 91 that the folic acid lacks the sensitiveness. 6 %, peculiar is 95 %.
[ترجمه ترگمان]این ۹۱ است که اسید فولیک فاقد حساسیت است ۶ %، خاص ۹۵ % است
[ترجمه گوگل]91 این است که اسید فولیک حساسیت ندارد 6٪، عجیب و غریب 95٪ است
[ترجمه گوگل]91 این است که اسید فولیک حساسیت ندارد 6٪، عجیب و غریب 95٪ است
12. His companionship made it possible for me to shake off my sensitiveness.
[ترجمه ترگمان]مصاحبت او برایم امکان داشت که sensitiveness را از دست بدهم
[ترجمه گوگل]همراهی او باعث شد که من حساسیتم را از بین ببرم
[ترجمه گوگل]همراهی او باعث شد که من حساسیتم را از بین ببرم
13. Discuss relation of aged diabetic fat supersession disorder after meal with insulin sensitiveness.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین اختلالات چاقی در سن diabetic بعد از غذا با حساسیت به انسولین را مورد بحث قرار دهید
[ترجمه گوگل]بحث رابطه اختلال سوء تغذیه با دیابت در افراد مسن بعد از غذا با حساسیت به انسولین است
[ترجمه گوگل]بحث رابطه اختلال سوء تغذیه با دیابت در افراد مسن بعد از غذا با حساسیت به انسولین است
14. Results CLIA attained the clinical demand in terms of its precision, sensitiveness, recovery and anti - interference .
[ترجمه ترگمان]نتایج CLIA به تقاضای بالینی از لحاظ دقت، حساسیت، ترمیم و مقابله با تداخل دست یافت
[ترجمه گوگل]نتایج CLIA با توجه به دقت، حساسیت، بازیابی و ضد تداخل آن، تقاضای بالینی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]نتایج CLIA با توجه به دقت، حساسیت، بازیابی و ضد تداخل آن، تقاضای بالینی را به دست آورد
15. Postural instability and instability of strategy are related to the sensitiveness to motion sickness.
[ترجمه ترگمان]ناپایداری postural و ناپایداری استراتژی مربوط به حساسیت به بیماری حرکتی است
[ترجمه گوگل]بی ثباتی و بی ثباتی ناشی از استراتژی مربوط به حساسیت به بیماری حرکت است
[ترجمه گوگل]بی ثباتی و بی ثباتی ناشی از استراتژی مربوط به حساسیت به بیماری حرکت است
کلمات دیگر: