کلمه جو
صفحه اصلی

phooey


(ندا حاکی از تحقیر یا تنفر) اه !، زکی !

انگلیسی به فارسی

(ندا حاکی از تحقیر یا تنفر) اه!، زکی!


فوئي


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express rejection, contempt, or disgust.

• fiddlesticks! (expression of disgust, disbelief, or rejection)

جملات نمونه

1. Phooey became an open secret on the island.
[ترجمه ترگمان]بچه جون یه راز بزرگ در جزیره شد
[ترجمه گوگل]Phooey راز پنهانی در جزیره شد

2. Some people say that American kids are dumber, but I say "Phooey!" As a Grandparent, I personally know that our children today are just as capable of excelling as any students in the past.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که بچه های آمریکایی dumber هستند، اما من می گویم \" Phooey! وی افزود: \" به عنوان یک grandparent، من شخصا می دانم که بچه های ما امروزه به اندازه هر یک از دانش آموزان در گذشته بسیار موفق هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم می گویند بچه های آمریکایی کثیف هستند، اما من می گویم 'فو!' به عنوان یک پدربزرگ و مادربزرگ، من شخصا می دانم که امروزه کودکان ما به همان اندازه توانسته اند به عنوان دانش آموزان در گذشته پیشرفت کنند

3. First, the proverb must be a saying, not merely a traditional word like " fiddlesticks " or " phooey '.
[ترجمه ترگمان]اول، این ضرب المثل باید یک گفته باشد نه صرفا یک واژه سنتی مانند \"fiddlesticks\" یا \"phooey\"
[ترجمه گوگل]اولا، ضرب المثل باید یک جمله باشد، نه صرفا یک کلمه سنتی مانند 'fiddlesticks' یا 'phooey'

4. Who was Cole Porter as I glance through my music here? Oh, phooey.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من به موسیقی گوش دادم، \"کول پورتر\" که بود؟ TGMN_DOT\" اوه، \" phooey
[ترجمه گوگل]کول پورتر چه کسی بود وقتی که من از طریق موسیقیم در اینجا نگاه می کنم؟ آه، خب

5. So he introduced the genes of elephants into a cat's embryo. The result was - Phooey, a cat that was as big as an elephant!
[ترجمه ترگمان]بنابراین او ژن ها را به یک جنین تبدیل کرد نتیجه این بود: Phooey، گربه ای که به اندازه یک فیل بزرگ بود!
[ترجمه گوگل]بنابراین او ژن های فیل را به جنین گربه معرفی کرد نتیجه - Phooey، گربه ای بود که به اندازه یک فیل بود!

6. Chaplin also played a Jewish barber who gets mistaken for the Phooey.
[ترجمه ترگمان]چاپلین هم یک سلمانی یهودی بازی کرد که در مورد the اشتباه کرده بود
[ترجمه گوگل]چپلین همچنین یک آرایشگر یهودی بود که برای Phooey اشتباه می کرد

7. But Paul had too much a mind of his own to heed the Professor's words. He took Phooey out of the door, and went for a long walk on the island.
[ترجمه ترگمان]اما پل ذهنی زیادی داشت که به حرف های پروفسور گوش کند او بچه را از در بیرون برد و برای گردش طولانی در جزیره به راه افتاد
[ترجمه گوگل]اما پولس از ذهن خود بسیار نگران بود که به سخنان پروفسور توجه شود او فوئیس را از داخل در آورد و برای پیاده روی طولانی در جزیره رفت

8. Professor came along just in time and, with a shout, stopped Phooey .
[ترجمه ترگمان]درست سر وقت پروفسور وارد شد و در حالی که فریاد می کشید، بچه را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]پروفسور فقط در زمان آمد و با فریاد، فوئیه را متوقف کرد


کلمات دیگر: