(انجیل) فلیمون (نام رساله ی پولس رسول به فلیمون)
philemon
(انجیل) فلیمون (نام رساله ی پولس رسول به فلیمون)
انگلیسی به فارسی
فلیمون
(انجیل) فلیمون (نام رسالهی پولس رسول به فلیمون)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a book of the New Testament, consisting of a letter written by the apostle Paul to a friend.
• character in greek mythology; epistle written by the apostle paul (new testament); convert of the apostle paul
جملات نمونه
1. When Paul sent him back to Philemon, he commended him as one "who once was unprofitable to you, but now is profitable to you and to me" (1:.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پاول او را به Philemon فرستاد، او را به عنوان کسی که زمانی برای شما unprofitable بود، تحسین کرد، اما اکنون برای شما و من سود آور است \" (۱)
[ترجمه گوگل]هنگامی که پولس او را به فلیمون فرستاد، او را به عنوان یک 'کسی که برای شما سود ناپذیر بود، قدردانی کرد، اما اکنون برای شما و من سودآور است' (1)
[ترجمه گوگل]هنگامی که پولس او را به فلیمون فرستاد، او را به عنوان یک 'کسی که برای شما سود ناپذیر بود، قدردانی کرد، اما اکنون برای شما و من سودآور است' (1)
2. Philemon and Basilides are but two of the spirit guides that were in contact with Jung. The list of other guides also included one Salome.
[ترجمه ترگمان]Philemon و Basilides دو راهنمای روح هستند که با یونگ در تماس بودند همچنین فهرست راهنماهای دیگر نیز شامل یک سالومه بود
[ترجمه گوگل]فلیمون و ریسیلید تنها دو روحانی هستند که در تماس با یونگ بودند فهرست راهنماهای دیگر نیز شامل یک سالومه بود
[ترجمه گوگل]فلیمون و ریسیلید تنها دو روحانی هستند که در تماس با یونگ بودند فهرست راهنماهای دیگر نیز شامل یک سالومه بود
3. To Philemon Paul writes, "Your love has given me great joy andencouragement, because you, brother, have refreshed the hearts of thesaints. "
[ترجمه ترگمان]پل Paul می نویسد: \" عشق تو به من شادی بزرگی بخشیده است، چون تو برادر، قلب of را refreshed \"
[ترجمه گوگل]به فیلیمون پل می نویسد: 'عشق تو به من شادی و شادمانی بسیار به من داده است، زیرا شما، برادر، قلب های این نشانه ها را بازتاب داده اید '
[ترجمه گوگل]به فیلیمون پل می نویسد: 'عشق تو به من شادی و شادمانی بسیار به من داده است، زیرا شما، برادر، قلب های این نشانه ها را بازتاب داده اید '
4. However, by stealing and running away from Philemon, Onesimus had both broken Roman law and cheated his master.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با سرقت و فرار از Philemon، Onesimus هر دو قانون رومی را شکسته و اربابش را فریب داده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، با سرقت و فرار از فلیمون، Onesimus هر دو قوانین رومی را شکست و استاد خود را فریب داد
[ترجمه گوگل]با این حال، با سرقت و فرار از فلیمون، Onesimus هر دو قوانین رومی را شکست و استاد خود را فریب داد
5. You get to Philemon as the last of the thirteen letters of Paul, and it's of course very short,one little page.
[ترجمه ترگمان]تو به عنوان آخرین سیزده نامه پل به Philemon می رسی، و البته خیلی کوتاه است، فقط یک صفحه کوچک
[ترجمه گوگل]شما به فیلیون به عنوان آخرین از سیزده نامه پولس می رسیم، و البته بسیار کوتاه است، یک صفحه کوچک
[ترجمه گوگل]شما به فیلیون به عنوان آخرین از سیزده نامه پولس می رسیم، و البته بسیار کوتاه است، یک صفحه کوچک
6. Philemon represented a force that was other than himself. much like a channeler in today's reality - they had conversations.
[ترجمه ترگمان]Philemon مظهر نیرویی بود که جز خود او بود مثل یک channeler در حقیقت امروز - آن ها با هم حرف زده بودند
[ترجمه گوگل]فلیمون یک نیرویی بود که غیر از خودش بود بسیار شبیه یک کانالر در واقعیت امروز - آنها مکالمات داشتند
[ترجمه گوگل]فلیمون یک نیرویی بود که غیر از خودش بود بسیار شبیه یک کانالر در واقعیت امروز - آنها مکالمات داشتند
7. Philemon was a prominent Christian, probably a member of the church at Colossae and the owner of a slave named Onesimus.
[ترجمه ترگمان]Philemon یک مسیحی برجسته بود، احتمالا یکی از اعضای کلیسا در Colossae و مالک یک برده به نام Onesimus بود
[ترجمه گوگل]فلیمون یک مسیحی برجسته بود، احتمالا یک عضو کلیسا در کولوسا و صاحب یک برده به نام Onesimus
[ترجمه گوگل]فلیمون یک مسیحی برجسته بود، احتمالا یک عضو کلیسا در کولوسا و صاحب یک برده به نام Onesimus
8. To anyone else, Philemon might be perceived as a figment of Jung's imagination, or evidence of madness.
[ترجمه ترگمان]به هر کس دیگری، ممکن است به عنوان یک خیال باطل یا شواهدی از جنون دیده شود
[ترجمه گوگل]به هر کس دیگری، فلیمون ممکن است به عنوان تخیل تخیلی یونگ یا مدرک جنون شناخته شود
[ترجمه گوگل]به هر کس دیگری، فلیمون ممکن است به عنوان تخیل تخیلی یونگ یا مدرک جنون شناخته شود
9. He felt that Philemon was a source of information that was legitimate - thus testing the validity of the information received.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که Philemon منبع اطلاعاتی است که قانونی بوده و در نتیجه اعتبار اطلاعات دریافتی را مورد آزمایش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که فیلیون منبع اطلاعاتی بود که قانونی بود - در نتیجه اعتبار اطلاعات دریافت شده را آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که فیلیون منبع اطلاعاتی بود که قانونی بود - در نتیجه اعتبار اطلاعات دریافت شده را آزمایش کرد
10. He talks with Philemon as old friends talk: kindly but to the point.
[ترجمه ترگمان]مثل دوستان قدیم با Philemon حرف می زند، با مهربانی و مهربانی حرف می زند، اما به این نکته اشاره می کند
[ترجمه گوگل]او با فیلیون صحبت می کند به عنوان دوستان قدیمی صحبت مهربان اما به نقطه
[ترجمه گوگل]او با فیلیون صحبت می کند به عنوان دوستان قدیمی صحبت مهربان اما به نقطه
11. Jung observed that Philemon and other figures of his fantasies brought home to crucial insights.
[ترجمه ترگمان]یونگ گفت که Philemon و دیگر شکل های خیالی او به بینش های مهم به خانه باز می گردند
[ترجمه گوگل]یونگ متوجه شد که فلیمون و دیگر شخصیت های فانتزی او به دیدگاه های مهم در خانه می رسند
[ترجمه گوگل]یونگ متوجه شد که فلیمون و دیگر شخصیت های فانتزی او به دیدگاه های مهم در خانه می رسند
12. He asked Philemon to receive Onesimus back as a brother (v. .
[ترجمه ترگمان]او از Philemon خواست که Onesimus را به عنوان برادر در برابر او بپذیرد
[ترجمه گوگل]او فلیمون را برای دریافت Onesimus به عنوان یک برادر (v
[ترجمه گوگل]او فلیمون را برای دریافت Onesimus به عنوان یک برادر (v
13. Psychologically, Philemon represents superior insight to Jung.
[ترجمه ترگمان]از نظر روان شناسی، Philemon نمایانگر شناخت بالاتر از یونگ است
[ترجمه گوگل]از لحاظ روان شناختی، فلیمون نمایانگر بینش برتر نسبت به یونگ است
[ترجمه گوگل]از لحاظ روان شناختی، فلیمون نمایانگر بینش برتر نسبت به یونگ است
14. Philemon must have been a special sort of person, a "kindred spirit" with whom Paul felt entirely comfortable.
[ترجمه ترگمان]Philemon باید شخص خاصی بوده باشد، \"روح kindred\" که پاول با او کاملا احساس راحتی می کرد
[ترجمه گوگل]فیلیم باید نوع خاصی از شخص، یک روح نوعی مرد باشد که پل کاملا احساس راحتی می کند
[ترجمه گوگل]فیلیم باید نوع خاصی از شخص، یک روح نوعی مرد باشد که پل کاملا احساس راحتی می کند
15. Philemon 1 : 22 But withal prepare me also a lodging: for I trust that through your prayers I shall be given unto you.
[ترجمه ترگمان]Philemon ۱: ۲۲ اما با این حال یک خانه برای من مهیا می کند؛ زیرا امیدوارم که از طریق دعاهای شما به شما ارزانی شوم
[ترجمه گوگل]Philemon 1 22 اما من به عنوان یک منزل برای من تدارک میبینم که اعتماد کنم که از طریق دعاهای شما به شما داده می شود
[ترجمه گوگل]Philemon 1 22 اما من به عنوان یک منزل برای من تدارک میبینم که اعتماد کنم که از طریق دعاهای شما به شما داده می شود
کلمات دیگر: