• one of the five senses, ability to perceive and recognize flavors
sense of taste
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. My sense of taste isn't very good; I have a cold.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی خیلی خوب نیست؛ سرما خورده ام
[ترجمه گوگل]احساس مزه من خیلی خوب نیست من سرما خورده ام
[ترجمه گوگل]احساس مزه من خیلی خوب نیست من سرما خورده ام
2. I've lost my sense of taste.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی هام رو از دست دادم
[ترجمه گوگل]من احساس سلیقه ام را از دست دادم
[ترجمه گوگل]من احساس سلیقه ام را از دست دادم
3. Some birds have a highly developed sense of taste .
[ترجمه ترگمان]برخی از پرندگان حس بویایی بالایی دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از پرندگان دارای طعم و مزه بسیار توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]بعضی از پرندگان دارای طعم و مزه بسیار توسعه یافته اند
4. Richard's cold has made him lose his sense of taste.
[ترجمه ترگمان]سرما ریچارد باعث شده حس چشاییش رو از دست بده
[ترجمه گوگل]سرد ریچارد باعث شده او احساس طعم خود را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]سرد ریچارد باعث شده او احساس طعم خود را از دست بدهد
5. You should share a sense of taste, and approach to life.
[ترجمه ترگمان]شما باید مزه مزه و رویکرد به زندگی را به اشتراک بگذارید
[ترجمه گوگل]شما باید احساس طعم و مفهوم زندگی خود را به اشتراک بگذارید
[ترجمه گوگل]شما باید احساس طعم و مفهوم زندگی خود را به اشتراک بگذارید
6. He had no sense of taste or smell, but his hearing was working.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی و بویایی نداشت، اما شنوایی او کار می کرد
[ترجمه گوگل]او احساس طعم و بوی خاصی نداشت، اما شنوایی او کار می کرد
[ترجمه گوگل]او احساس طعم و بوی خاصی نداشت، اما شنوایی او کار می کرد
7. Our sense of taste is closely linked to our sense of smell.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی ما با حس بویایی ما ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه گوگل]احساس ما از طعم و مزه به شدت با حس بویایی ما ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]احساس ما از طعم و مزه به شدت با حس بویایی ما ارتباط دارد
8. Smoking can damage your sense of taste.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن می تواند به حس چشایی شما آسیب برساند
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن می تواند احساس سلیقه شما را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن می تواند احساس سلیقه شما را از بین ببرد
9. How delicate is the cat's sense of taste?
[ترجمه ترگمان]حس چشایی این گربه چقدر لطیف است؟
[ترجمه گوگل]حس ظریف گربه چقدر حساس است؟
[ترجمه گوگل]حس ظریف گربه چقدر حساس است؟
10. Insects have the most highly developed sense of taste.
[ترجمه ترگمان]حشرات بخوبی حس چشایی را دارند
[ترجمه گوگل]حشرات دارای حساس ترین طعم و مزه هستند
[ترجمه گوگل]حشرات دارای حساس ترین طعم و مزه هستند
11. "The elements of a kiss include the sense of taste, the manner of breathing, and the moistness of the tongue," he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" عناصر یک بوسه عبارتند از حس چشایی، طرز تنفس و moistness زبان \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'عناصر یک بوسه شامل احساس طعم، نحوه تنفس و رطوبت زبان است '
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'عناصر یک بوسه شامل احساس طعم، نحوه تنفس و رطوبت زبان است '
12. The sense of taste and its aesthetic perception are very complicated.
[ترجمه ترگمان]حس چشایی و دید زیبایی شناختی شان خیلی پیچیده است
[ترجمه گوگل]حس طعم و ادراک زیبایی شناسی آن بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]حس طعم و ادراک زیبایی شناسی آن بسیار پیچیده است
13. That's a problem, because space alters an astronaut's sense of taste and smell.
[ترجمه ترگمان]این مشکل است، چون فضا حس چشایی فضا را تغییر می دهد و بو می دهد
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است، زیرا فضا باعث تغییر احساس سلیقه و بوی فضانورد می شود
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است، زیرا فضا باعث تغییر احساس سلیقه و بوی فضانورد می شود
پیشنهاد کاربران
حس چشایی
فکر کنم بشه حس چشایی
کلمات دیگر: