کلمه جو
صفحه اصلی

meninx


پاشام مغز، شامه مخ، غشا دماغى

انگلیسی به فارسی

منینکس


انگلیسی به انگلیسی

• meninges (anatomy)

جملات نمونه

1. In the hard meninx of skull kick ministry is insensitive to ache.
[ترجمه ترگمان]در وضعیت سخت انتقاد از استخوان جمجمه نسبت به درد بی حس است
[ترجمه گوگل]در مینای دندانی مچ پا، وزارت بهداشت، حساسیت به درد دارد

2. The haematoma outside hard meninx happens in exert oneself dot to reach its commonly around.
[ترجمه ترگمان]haematoma خارج از meninx سخت در اعمال خود برای رسیدن به آن شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]هماتوم خارج از مدفوع سخت اتفاق می افتد در خود اعمال نقطه برای رسیدن به آن معمولا در اطراف

3. The hard meninx of skull bottom is right aching all more sensitive.
[ترجمه ترگمان]کف سخت جمجمه کاملا درد می کند
[ترجمه گوگل]مینور سختی پایین جمجمه راست می شود و همه حساس تر است

4. What food contraindication does meninx have after tumour art?
[ترجمه ترگمان]پس از تومور، مواد غذایی چه غذایی دارند؟
[ترجمه گوگل]مننکس چه مواد مغذی را قبل از تومور تولید می کند؟

5. Pneumococcus meningitis (meninx or spinal cord infection) symptom: Has a fever, listless or sleepy, the vomit, as well as the neck strong straight or the thigh is stiff.
[ترجمه ترگمان]مننژیت Pneumococcus (meninx یا عفونت طناب نخاعی): آیا تب، بی حال یا خواب آلود، استفراغ و همچنین گردن قوی و یا ران سفت و سخت است
[ترجمه گوگل]علائم مننژیت پنوموکوک (عفونت مننکس یا نخاع): تب، بیخوابی یا خواب آلود، استفراغ، و همچنین گردن قوی یا راست ران یا سفت است

6. Pawn ministry when two side fracture, may hurt the vein in reaching meningeal median or meninx, cause the haematoma outside acute or chronic putamen .
[ترجمه ترگمان]ministry که در دو طرف شکستگی قرار دارد ممکن است در رسیدن به مننژی میانی یا meninx به رگ آسیب بزند و باعث شود که the خارجی حاد و یا مزمن
[ترجمه گوگل]وزارت زراعت هنگامی که دو شکستگی جانبی می تواند در رگ شدن در مدین یا meninx meningeal آسیب برساند، باعث هماتوم خارج از پوتامن حاد یا مزمن می شود

7. The most common infected site of tuberculosis was lung (5 1%) and in turn pleura (2 4%), peritoneal ( 1%), meninx ( 1%) and allograft ( 1%).
[ترجمه ترگمان]شایع ترین محل ابتلا به سل ریوی (۵ درصد)و in (۲ درصد)، peritoneal (۱ درصد)، meninx (۱ درصد)و allograft (۱ درصد)بود
[ترجمه گوگل]شایع ترین محل آلوده به سل ریه (5 1٪) و به نوبه خود پلورا (2 4٪)، پروتئین (1٪)، مانینکس (1٪) و آلوگرافت (1٪) بود

8. If the stupor is not deep, the body looks up when possibly discovered that the mild meninx stimulation symptom as well as the bureau stove nerve suffers injury the symptom.
[ترجمه ترگمان]اگر این بی حسی عمیق نباشد، بدن به بالا نگاه می کند و ممکن است کشف کند که علائم تحریک meninx خفیف و نیز عصب سر بخاری از آسیب دیدن بیماری رنج می برند
[ترجمه گوگل]اگر استپور عمیق نباشد، بدن هنگامی که احتمالا کشف می شود که علائم تحریک مینشینک خفیف و همچنین عصب اجاق گاز اداری رنج می برد، علامت آن است، به نظر می رسد

9. We attack force the outside be located in the haematoma outside putamen to call hard meninx haematoma of the certain bulk that skull internal haemorrhage is caused when the head and forms gradually.
[ترجمه ترگمان]ما به نیرویی که در خارج از putamen قرار دارد حمله می کنیم تا به شدت به قسمت های خاصی که خونریزی داخلی جمجمه هنگامی که سر و شکل به تدریج شکل می گیرد تماس پیدا کند
[ترجمه گوگل]ما به نیروی خارجی حمله می کنیم که در ناحیه هماتوم خارج از پوتامن قرار دارد و هماتوم سختی از جنبه های خاصی را به وجود می آورد که خونریزی داخلی جمجمه هنگام ایجاد سر و به تدریج شکل می گیرد


کلمات دیگر: