کلمه جو
صفحه اصلی

dig up

انگلیسی به فارسی

حفاری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• discover, reveal, disclose

جملات نمونه

1. You would have to dig up the plant yourself.
[ترجمه ترگمان] تو باید خودت کارخونه رو بکنی
[ترجمه گوگل]شما باید گیاه خود را حفاری کنید

2. The children helped their parents to dig up potatoes.
[ترجمه ترگمان]بچه ها به والدین خود کمک کردند تا سیب زمینی را حفر کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها به پدر و مادرشان کمک کردند تا سیب زمینی را هضم کنند

3. See what you can dig up on this man's past.
[ترجمه ترگمان]ببین از گذشته این مرد چی میتونی پیدا کنی
[ترجمه گوگل]ببینید آنچه شما می توانید در گذشته این مرد حفاری کنید

4. Can you dig up any money?
[ترجمه ترگمان]میتونی پول در بیاری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید هر پول را هک کنید؟

5. Where did you dig up the fresh evidence?
[ترجمه ترگمان]مدارک تازه رو از کجا پیدا کردی؟
[ترجمه گوگل]کجا شواهد جدید را کشف کردید؟

6. A special group was organized to dig up the particulate of the case. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]یک گروه ویژه برای کشف ذرات خاص این پرونده تشکیل شد فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]یک گروه ویژه برای تخریب ذرات مورد استفاده قرار گرفت فرهنگ لغت جمله

7. Newspapers love to dig up scandal.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها خیلی دوست دارن یه رسوایی پیدا کنن
[ترجمه گوگل]روزنامه ها عاشق رسوایی هستند

8. Dig up your geraniums before the first frosts.
[ترجمه ترگمان]قبل از اولین یخ بندان، geraniums را پر کنید
[ترجمه گوگل]قبل از اولین یخچال ها، خربزه های خود را حفاری کنید

9. We should be able to dig up enough money for your ticket.
[ترجمه ترگمان]ما باید به اندازه کافی پول برای ticket پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بتوانیم پول کافی برای بلیط خود را بسازیم

10. Public utilities dig up roads to lay pipes.
[ترجمه ترگمان]تاسیسات عمومی جاده ها را برای دراز کشیدن لوله ها حفر می کنند
[ترجمه گوگل]سرویسهای عمومی حفاری جاده ها برای نصب لوله ها

11. I'll dig up that plant and move it.
[ترجمه ترگمان]من اون گیاه رو پیدا می کنم و حرکت می کنم
[ترجمه گوگل]من این کارخانه را حفاری می کنم و آن را حرکت می دهم

12. They tried to dig up something from his past to spoil his chances of being elected.
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی کردند چیزی را از گذشته اش کنده باشند تا شانس انتخاب شدن او را خراب کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند چیزی را از گذشته خود بکشند تا شانس خود را برای انتخاب شدن از بین ببرد

13. They collect seeds and wild berries, and dig up secret hoards of grain.
[ترجمه ترگمان]آن ها دانه ها و دانه های وحشی را جمع آوری می کنند و انبارهای پنهان گندم را حفر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دانه ها و توت های وحشی را جمع آوری می کنند و دانه های مخفی را حفاری می کنند

14. The waiters' spoons dig up down up down in the great trifle on the world-famous dessert trolley.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت های زیادی که روی برانکار نشسته بودند، دو قاشق را از زمین بلند کردند
[ترجمه گوگل]قاشق های پیشخدمت ها را در یک قطعه بزرگ بر روی تریلر دسر معروف جهان به پایین پایین می کشیم

15. Librarians research facts and dig up needed footage that is filed in a tape room.
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد حقایق تحقیق و حفر یک فیلم مورد نیاز که در یک اتاق نوار قرار داده شده است
[ترجمه گوگل]کتابداران حقایق را تحقیق می کنند و فیلم های مورد نیاز را که در یک نوار نوار ضبط شده اند، حفاری می کنند

پیشنهاد کاربران

مورد کنکاش قرار گرفتن

برملا کردن

یافتن، کشف کردن

پرده بر داری

برداشت محصولات کشاورزی که داخل خاک هستند با کندن زمین ( مثل سیب زمینی و هویج )

حفر کردن - حفاری

حفر کردن

از زیر خاک در آوردن، از زمین در آوردن، کندن، حفر/حفاری/نبش کردن

کندن زمین

امار کسی رو در اوردن
Can you dig him up?
میتونی امارشو دربیاری؟؟؟

جستجو کردن و سپس یافتن

واکاوی کردن ( گذشته )

استخراج کردن

از زیر خاک کندن و چیزی در آوردن.

کالبد شکافی کردن

کالبد شکافی

آشکار کردن

تجدیدکردن، روکردن، تجدیدخاطرات کردن

نبش قبر کردن


کلمات دیگر: