رایگان، مجانی (در مورد خدماتی که پزشک و حسابدار و غیره برای موسسات خیریه انجام می دهند)
pro bono
رایگان، مجانی (در مورد خدماتی که پزشک و حسابدار و غیره برای موسسات خیریه انجام می دهند)
انگلیسی به فارسی
رایگان، مجانی (در مورد خدماتی که پزشک و حسابدار و غیره برای موسسات خیریه انجام میدهند)
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or indicating services, as by a lawyer or doctor, that are provided without payment for poor people, charitable organizations, or the like.
• (latin) offered free of charge, provided at no cost (often refers to legal services)
مترادف و متضاد
without compensation
Synonyms: done for free, done without compensation, for the public good
جملات نمونه
1. Another pro bono endeavor involves representing a convicted murderer from Indiana.
[ترجمه ترگمان]یک تلاش دیگر در این زمینه، نشان دادن یک قاتل مجرم از سوی ایندیانا است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تلاش های حرفه ای بونو، نمایندگی یک قاتل محکوم شده از ایندیانا است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تلاش های حرفه ای بونو، نمایندگی یک قاتل محکوم شده از ایندیانا است
2. The awards are an outgrowth of the pro bono recognition program of the Association of Marketing and Communication Professionals (AMCP).
[ترجمه ترگمان]این جوایز نتیجه ای از برنامه به رسمیت شناختن حقوق متخصصان بازاریابی و ارتباطات (AMCP)هستند
[ترجمه گوگل]این جوایز یک رشد از برنامه شناخت حرفه ای انجمن بازاریابی و ارتباطات حرفه ای (AMCP) است
[ترجمه گوگل]این جوایز یک رشد از برنامه شناخت حرفه ای انجمن بازاریابی و ارتباطات حرفه ای (AMCP) است
3. As a result, pro bono organizational directors report the constant pressure to be out in the legal community " proselytizing " new recruits.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، مدیران سازمانی، فشار ثابتی را برای خروج افراد جدید از جامعه قانونی گزارش می دهند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه، مدیران اجرایی طرفدار بونو، فشار ثابت را در جامعه ی حقوقی 'نیروهای جدید' به دست می گیرند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه، مدیران اجرایی طرفدار بونو، فشار ثابت را در جامعه ی حقوقی 'نیروهای جدید' به دست می گیرند
4. But China is a market where the pro bono approach can pay off.
[ترجمه ترگمان]اما چین بازاری است که در آن می توان از این رویکرد بهره گرفت
[ترجمه گوگل]اما چین یک بازار است که رویکرد طرفدار بونو میتواند پرداخت کند
[ترجمه گوگل]اما چین یک بازار است که رویکرد طرفدار بونو میتواند پرداخت کند
5. They would like to expand their pro bono work around Scotland.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند کاره ای خود را در سراسر اسکاتلند گسترش دهند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند کار حرفه ای خود را در اطراف اسکاتلند گسترش دهند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند کار حرفه ای خود را در اطراف اسکاتلند گسترش دهند
6. Stacey is a talented lawyer who does pro bono work to help people in her community.
[ترجمه ترگمان]استیسی یک وکیل با استعداد است که کاره ای غیرانتفاعی انجام می دهد تا به مردم در جامعه کمک کند
[ترجمه گوگل]استیسی یک وکیل با استعداد است که برای حمایت از مردم در اجتماعش کار می کند
[ترجمه گوگل]استیسی یک وکیل با استعداد است که برای حمایت از مردم در اجتماعش کار می کند
7. You two want me to work for you pro bono?
[ترجمه ترگمان]شما دوتا میخواید که من برای شما کار کنم؟
[ترجمه گوگل]شما دو نفر می خواهید که من برای شما طرفدار بونو کار کنم؟
[ترجمه گوگل]شما دو نفر می خواهید که من برای شما طرفدار بونو کار کنم؟
8. The pro bono network has provided critical suste?nance to legal services and public interest groups, which have relied heavily upon pro bono resources to advance their agendas.
[ترجمه ترگمان]آیا این شبکه حمایت مالی خاصی را در اختیار دارد؟ nance به خدمات قانونی و گروه های ذی نفع عمومی، که به شدت متکی به منابع رایگان جهت پیشبرد دستور کار خود بوده اند
[ترجمه گوگل]شبکه طرفداران ارائه خدمات انتقادی به خدمات حقوقی و گروه های منافع عمومی است که به شدت به منابع حرفه ای برای پیشبرد برنامه های خود متکی هستند
[ترجمه گوگل]شبکه طرفداران ارائه خدمات انتقادی به خدمات حقوقی و گروه های منافع عمومی است که به شدت به منابع حرفه ای برای پیشبرد برنامه های خود متکی هستند
9. He was representing, pro bono, 200 or so Amerasians and their family members scattered through the Philippines, negotiating their futures with the U. S. Embassy in Manila.
[ترجمه ترگمان]او به طور رایگان ۲۰۰ نفر از اعضای خانواده خود را در اختیار داشت و اعضای خانواده آن ها در فیلیپین پراکنده بودند و در مورد آینده خود با ایالات متحده مذاکره می کردند اس سفارت در مانیل
[ترجمه گوگل]او نماینده، طرفدار بونو، 200 و یا بیشتر آمریکایی ها و اعضای خانواده اش از طریق فیلیپین پراکنده شدند، مذاکرات آینده خود را با سفارت ایالات متحده در مانیل
[ترجمه گوگل]او نماینده، طرفدار بونو، 200 و یا بیشتر آمریکایی ها و اعضای خانواده اش از طریق فیلیپین پراکنده شدند، مذاکرات آینده خود را با سفارت ایالات متحده در مانیل
10. In this way, big-firm pro bono serves not merely as a vehicle to advance the public good, but also as a source of professional legitimation .
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، نه تنها به عنوان یک وسیله برای پیشبرد منافع عمومی، بلکه به عنوان منبع قانونی قانونی نیز عمل می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، طرفدار بزرگ شرکت بزرگ نه تنها به وسیله وسیله ای برای پیشبرد خیر عمومی بلکه به عنوان یک منبع مشروعیت حرفه ای عمل می کند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، طرفدار بزرگ شرکت بزرگ نه تنها به وسیله وسیله ای برای پیشبرد خیر عمومی بلکه به عنوان یک منبع مشروعیت حرفه ای عمل می کند
11. The Creative Commons provides this mechanism through pro bono legal work, technical and community leadership, and constant advocacy.
[ترجمه ترگمان]مجلس عوام خلاق این مکانیسم را از طریق کار قانونی، رهبری فنی و اجتماعی، و حمایت مداوم ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]Creative Commons این مکانیزم را از طریق کار قانونی حرفه ای، رهبری فنی و اجتماعی و حمایت مداوم ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]Creative Commons این مکانیزم را از طریق کار قانونی حرفه ای، رهبری فنی و اجتماعی و حمایت مداوم ارائه می دهد
12. She read the declaration aloud pro bono publico.
[ترجمه ترگمان]او این بیانیه را با صدای بلند و مجانی می خواند
[ترجمه گوگل]او اعلامیه را با صدای بلند می خواند
[ترجمه گوگل]او اعلامیه را با صدای بلند می خواند
13. Three-fourths think all lawyers have an obligation to do pro bono, but only 60 percent have actually ever provided services.
[ترجمه ترگمان]سه چهارم فکر می کنند که تمام وکلا یک الزام برای انجام این کار را دارند، اما تنها ۶۰ درصد از آن ها در حقیقت خدمات ارائه کرده اند
[ترجمه گوگل]سه چهارم همه فکر می کنند که وکلا یک تعهد به انجام حرفه ای دارند، اما تنها 60 درصد آنها خدمات واقعی را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]سه چهارم همه فکر می کنند که وکلا یک تعهد به انجام حرفه ای دارند، اما تنها 60 درصد آنها خدمات واقعی را ارائه می دهند
پیشنهاد کاربران
کار یا وکالت رایگان
خیٔر، خیرخواه، داوطلب
انجام دادن کاری برای کسی به رایگان, بویژه انجام کارهای حقوقی برای کسی که درآمدش پایین است
خیرخواهانه
وکالت مجانی
عام المنفه
کلمات دیگر: