1. he personally read the eulogy at his father's funeral
او ستایه ی مجلس ختم پدرش را شخصا قرائت کرد.
2. The minister delivered a long eulogy.
[ترجمه ترگمان]وزیر a مفصلی ایراد کرد
[ترجمه گوگل]وزیر یک سخنرانی طولانی را مطرح کرد
3. The song was a eulogy to the joys of travelling.
[ترجمه ترگمان]این ترانه، مرثیه ای در مدح خوشی های سفر بود
[ترجمه گوگل]این آهنگ به شکلی شبیه به مسافرت بود
4. chant the eulogy of sb.
[ترجمه ترگمان]chant sb
[ترجمه گوگل]شعار اسب را تعویض می کند
5. I took my cue from her, surviving the eulogy by neatly disconnecting myself from what was said.
[ترجمه ترگمان]cue را از او گرفتم، تا با جدا کردن خودم از آنچه که گفته شده بود، در مدح او جان سالم به در بردم
[ترجمه گوگل]من از طرف او نشانه اش را گرفتم و با حفظ منظر خودم از آنچه گفته شد جدا شدم
6. He ended this eulogy by asking Leopold's blessing on the marriage.
[ترجمه ترگمان]او با درخواست کمک از لئوپولد در رابطه با ازدواج، این سخنان را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او با فروختن لئوپولد در مورد ازدواج، این شکلی را به پایان رساند
7. pronounce a eulogy on sb.
[ترجمه ترگمان] مدح \"sb\" رو بر روی \"sb\" تلفظ می کنم
[ترجمه گوگل]سخنرانی را بر روی اسب بخوانید
8. He wrote an exciting eulogy for the celebrations on the National Day.
[ترجمه ترگمان]او در بزرگداشت این مراسم در روز ملی، مرثیه ای هیجان انگیز نوشت
[ترجمه گوگل]او یک نشریه هیجان انگیز برای جشن های روز ملی نوشت
9. Sir, such is my eulogy of the expedition to China.
[ترجمه ترگمان] قربان، این سخنرانی من برای سفر به چین - ه
[ترجمه گوگل]سر، این جمله من از سفر به چین است
10. The eulogy was the standard speech.
[ترجمه ترگمان]ستایش the بود
[ترجمه گوگل]شعار سخنرانی استاندارد بود
11. He needs no eulogy from me or from any other man.
[ترجمه ترگمان] اون نیازی به مدح و تمجید از من یا هر مرد دیگه ای نداره
[ترجمه گوگل]او از من یا از هیچ مرد دیگری نبایستی شکرگزاری کند
12. He pronounced a eulogy upon the hero.
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان قهرمان ستایش کرد
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان را به سخره گرفت
13. They chanted the eulogy of proletarian heroes.
[ترجمه ترگمان]آن ها سرود قهرمانان رنجبران را سر دادند
[ترجمه گوگل]آنها شعار قهرمانان پرولتری را شعلهور کردند
14. I do not need to, you hypocritical eulogy.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که تو رو ستایش کنم
[ترجمه گوگل]من نیازی به شما ندارم، شما تقدیر ریاکارانه