ازدواج دو نفر از دو نژاد مختلف (به ویژه سفید و سیاه)، زناشویی میان نژادی، ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر
miscegenation
ازدواج دو نفر از دو نژاد مختلف (به ویژه سفید و سیاه)، زناشویی میان نژادی، ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر
انگلیسی به فارسی
ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر
اشتباه، ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر
انگلیسی به انگلیسی
• mixing of races or interracial marriage
جملات نمونه
1. Faced with this living miscegenation, I had spells of getting all minimalist, which rendered things a bit tense.
[ترجمه ترگمان]در مواجهه با این miscegenation زنده، افسون آن را داشتم که همه چیز را کمی عصبی کرده بود
[ترجمه گوگل]در مواجهه با این بی اختیاری زندگی، من جادوها را به دست آوردن تمام مینیمالیستی، که چیزهای کمی تحمیل شد
[ترجمه گوگل]در مواجهه با این بی اختیاری زندگی، من جادوها را به دست آوردن تمام مینیمالیستی، که چیزهای کمی تحمیل شد
2. The tragedies of miscegenation have never been simple - ever since Othello did what he had to do to Desdemona.
[ترجمه ترگمان]تراژدی of هرگز ساده نبوده است - از زمانی که اتللو آن کاری را که با دزد مونا انجام داده بود انجام داده است
[ترجمه گوگل]فاجعه های گمراهی هرگز ساده نبوده اند - از زمانی که اتللو انجام داد آنچه را که باید برای دزدمو انجام دهد
[ترجمه گوگل]فاجعه های گمراهی هرگز ساده نبوده اند - از زمانی که اتللو انجام داد آنچه را که باید برای دزدمو انجام دهد
3. Miscegenation, he says, is "essentially unnatural and destructive", and mixed-race children "are the most tragic victims of enforced multi-racism".
[ترجمه ترگمان]او می گوید، Miscegenation، \"اساسا غیر طبیعی و مخرب\" است و کودکان نژاده ای مختلط \"most قربانیان مبارزه با نژادپرستی هستند\"
[ترجمه گوگل]او می گوید، تعارض 'عمدتا غیر طبیعی و مخرب است'، و بچه های مخلوط نژاد 'دشمن ترین دشمنانی است که از نژاد پرستی اعمال می شوند'
[ترجمه گوگل]او می گوید، تعارض 'عمدتا غیر طبیعی و مخرب است'، و بچه های مخلوط نژاد 'دشمن ترین دشمنانی است که از نژاد پرستی اعمال می شوند'
4. As a Chinese female, I find miscegenation dispicable.
[ترجمه ترگمان]، بعنوان یه زن چینی من \"miscegenation dispicable\" رو پیدا می کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک زن چینی، من تعجب می کنم قابل تحویل
[ترجمه گوگل]به عنوان یک زن چینی، من تعجب می کنم قابل تحویل
5. In time, intermarriage between whites and blacks or American Indians was defined as "miscegenation" and forbidden by law through much of the country.
[ترجمه ترگمان]به مرور زمان، ازدواج بین سفیدها و سفیدها و یا سرخپوستان آمریکا به عنوان \"miscegenation\" تعریف شد و توسط قانون از طریق بسیاری از کشورها ممنوع شد
[ترجمه گوگل]در طول زمان، ازدواج بین سفیدپوستان و سیاه پوستان یا سرخپوستان آمریکایی به عنوان 'تعصب' تعریف شده بود و در اکثر کشور از قانون ممنوع شده است
[ترجمه گوگل]در طول زمان، ازدواج بین سفیدپوستان و سیاه پوستان یا سرخپوستان آمریکایی به عنوان 'تعصب' تعریف شده بود و در اکثر کشور از قانون ممنوع شده است
6. Sorry to burst your bubble, but miscegenation does not "promote understanding between people. "
[ترجمه ترگمان]متاسفم که حباب خود را متلاشی کنم، اما miscegenation درک بین مردم را ترویج نمی کند \"
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش حباب خود را پشت سر می گذارید، اما اشتباه، 'درک بین افراد' را ترویج نمی کند '
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش حباب خود را پشت سر می گذارید، اما اشتباه، 'درک بین افراد' را ترویج نمی کند '
7. The mixing of races (or miscegenation) was usually considered as something to be avoided in the name of racial purity.
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن نژادها (یا miscegenation)معمولا به عنوان چیزی در نظر گرفته می شد که از نام پاکی نژادی اجتناب شود
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن نژادها (یا تعصب) معمولا به عنوان چیزی است که باید به عنوان خلوص نژادی مورد اجتناب قرار گیرد
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن نژادها (یا تعصب) معمولا به عنوان چیزی است که باید به عنوان خلوص نژادی مورد اجتناب قرار گیرد
8. Their 500-year history of miscegenation was an unhappy one, the result of European colonisation, exploitation of the native Amerindian population and a long history of African slavery.
[ترجمه ترگمان]تاریخ پانصد ساله آن ها یکی از one، نتیجه استعمار اروپا، بهره برداری از جمعیت بومی Amerindian و سابقه طولانی برده داری آفریقایی بود
[ترجمه گوگل]تاریخچهی 500 ساله آنها، ناامیدی، نتیجه استعمار اروپایی، بهره برداری از جمعیت بومی آمریکایی و تاریخ طولانی از برده داری افریقا بود
[ترجمه گوگل]تاریخچهی 500 ساله آنها، ناامیدی، نتیجه استعمار اروپایی، بهره برداری از جمعیت بومی آمریکایی و تاریخ طولانی از برده داری افریقا بود
9. Chinese ancient marriage system had come through the historical changes form miscegenation, communal marriage, allelomorph marriage to plunder marriage of patriarchy.
[ترجمه ترگمان]سیستم ازدواج باستانی چین از طریق تغییرات تاریخی، ازدواج دسته جمعی، ازدواج عرفی، ازدواج فامیلی برای غارت ازدواج مردسالاری به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]سیستم ازدواج چینی باستان از طریق تغییرات تاریخی، بی نظمی، ازدواج عمومی، ازدواج آللومورف و ازدواج پدرسالارانه به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]سیستم ازدواج چینی باستان از طریق تغییرات تاریخی، بی نظمی، ازدواج عمومی، ازدواج آللومورف و ازدواج پدرسالارانه به وجود آمده است
10. The BNP says that it does not, nor will it ever, "accept miscegenation as moral or normal".
[ترجمه ترگمان]حزب ملی عوامی می گوید که نه، و نه هرگز، \"miscegenation را بعنوان اخلاقی یا نرمال قبول می کند\"
[ترجمه گوگل]BNP می گوید که 'هرگز نمی پذیرد و یا آن را' اخلاقی یا طبیعی 'نمی پذیرد
[ترجمه گوگل]BNP می گوید که 'هرگز نمی پذیرد و یا آن را' اخلاقی یا طبیعی 'نمی پذیرد
11. In "the Book of Songs", there are multiple primogenitor's images in Huaxia nations. Their marriages reflect the marital system of immemorial miscegenation and monogamy.
[ترجمه ترگمان]در \"کتاب ترانه های\"، چندین تصویر primogenitor در کشورهای Huaxia وجود دارد ازدواج های آن ها نشان دهنده نظام زناشویی of و تکگانی است
[ترجمه گوگل]در 'کتاب آهنگ ها'، تصاویر چندگانه اولیه در کشورهای Huaxia وجود دارد ازدواج آنها منعکس کننده سیستم زناشویی بی نظمی و تک تمیزی است
[ترجمه گوگل]در 'کتاب آهنگ ها'، تصاویر چندگانه اولیه در کشورهای Huaxia وجود دارد ازدواج آنها منعکس کننده سیستم زناشویی بی نظمی و تک تمیزی است
12. It was only in 1967 that the United States finally struck down1 its anti miscegenation laws.
[ترجمه ترگمان]تنها در سال ۱۹۶۷ بود که آمریکا سرانجام با down۱ قوانین مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]تنها در سال 1967 ایالات متحده آمریکا در نهایت به قوانین ضد تعارض آن دست زد
[ترجمه گوگل]تنها در سال 1967 ایالات متحده آمریکا در نهایت به قوانین ضد تعارض آن دست زد
13. Another equally important factor is Brazil's rich history of miscegenation.
[ترجمه ترگمان]یک عامل مهم دیگر، تاریخ غنی برزیل از miscegenation است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عواملی که به همان اندازه مهم است، تاریخ غنی برزیل است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عواملی که به همان اندازه مهم است، تاریخ غنی برزیل است
14. Chinese ancient marriage system had come through the historical changes form miscegenation, communal marriage, allelomorph marriage to plural marriage of patriarchy.
[ترجمه ترگمان]سیستم ازدواج باستانی چین از طریق تغییرات تاریخی، ازدواج دسته جمعی، ازدواج عرفی، ازدواج عرفی با ازدواج دسته جمعی زنان تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]نظام ازدواج چینی باستان از طریق تغییرات تاریخی، گمراهی، ازدواج عمومی، ازدواج آللومورف با ازدواج پدرسالاری بود
[ترجمه گوگل]نظام ازدواج چینی باستان از طریق تغییرات تاریخی، گمراهی، ازدواج عمومی، ازدواج آللومورف با ازدواج پدرسالاری بود
پیشنهاد کاربران
آمیزش نژادی
کلمات دیگر: