1. lime may slake in moist air
آهک ممکن است در هوای مرطوب آبدیده شود.
2. I don't think Dick will ever manage to slake his lust for power.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم دیک تا به حال موفق به فرونشاندن عطش خود برای قدرت او شود
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم دیک هرگز نتواند قدرت خود را از دست دهد
3. He had managed to slake her lust.
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود شهوت خود را سیراب کند
[ترجمه گوگل]او موفق شده بود که دلش را تنگ کند
4. Slake the cornflour in the milk and add to the pan.
[ترجمه ترگمان]cornflour را در شیر بریزید و به ماهی تابه اضافه کنید
[ترجمه گوگل]گندم را در شیر بریزید و به تابه اضافه کنید
5. We had to slake ourselves with rainwater in the desert.
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم که در صحرا آب باران را سیراب کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم خود را با آب باران در بیابان بشکنیم
6. Naturally, this did not slake Schleicher's thirst of power.
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که عطش s را سیراب نمی کند
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، این نشانه قدرت قدرت Schleicher را از دست ندهید
7. Nothing can slake his anger.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند خشمش را رفع کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمیتواند خشمش را بشکند
8. Fair words slake wrath.
[ترجمه ترگمان]کلمات زیبا خشم رو دفع می کنن
[ترجمه گوگل]کلمات عجیب و غریب خشم
9. It is diverted hundreds of miles along aqueducts to slake the thirst of Los Angeles, Phoenix and Tucson.
[ترجمه ترگمان]برای رفع تشنگی لس آنجلس، فینیکس و توسان، صدها مایل طول راه را برای رفع تشنگی اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]این صدها مایل در امتداد رودخانه ها به منظور خنک کردن تشنگی لس آنجلس، ققنوس و توسان به کار رفته است
10. Dessert selections at San Remo are modest but provide ample opportunity to slake that end-of-the-meal sweet craving.
[ترجمه ترگمان]انتخاب Dessert در سن Remo نسبتا کم است اما فرصت کافی برای رفع این اشتیاق شیرین وعده غذایی فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]انتخاب های دسر در سان رمو نسبتا کم است، اما فرصتی وسیع برای تسکین شیرین بودن غذا به دست می آورند
11. On a sultry afternoon you may find a long line of people at the drinking fountain waiting to slake their thirst.
[ترجمه ترگمان]در یک بعدازظهر گرم و شرجی، می توان صفی طولانی از مردم را که در کنار چشمه نوشیدن منتظر بودند تا عطش خود را سیراب کنند
[ترجمه گوگل]در بعد از ظهر سرد، شما ممکن است یک خط طولانی از مردم در چشمه آشامیدنی در انتظار تشنگی خود را کشف کنید
12. At the field I bought several cans of pineapple juice to slake my thirst and took off with my unkempt warriors for Kwajalein in the Marshall Islands.
[ترجمه ترگمان]در مزرعه چند قوطی آب میوه خریدم که عطش خود را سیراب کنم و جنگ جویان ژولیده خود را برای Kwajalein در جزایر مارشال بردم
[ترجمه گوگل]در این زمینه، چندین قوطی آب آناناس را خریدم تا تشنگی خود را از بین ببرم و با جنگجویان ناخوشایند خود را برای کوجیالین در جزایر مارشال بردم
13. The systematic desensitization, as basic way of behavior thereby, helps get rid of and slake the anxiety.
[ترجمه ترگمان]The سیستماتیک، به عنوان روش اصلی رفتار، به رهایی از شر و رفع اضطراب کمک می کند
[ترجمه گوگل]حساسیت سیستماتیک، به عنوان روش اصلی رفتار در نتیجه، کمک می کند تا از شر اضطراب خلاص شوید و از بین ببرید