شکل دادن به فکر
make of
انگلیسی به فارسی
مترادف و متضاد
Form an opinion about (someone or something)
پیشنهاد کاربران
چیزی از توی مطلبی یا . . . درآوردن برای دعوا و جر و بحث. معناش رو فهمیدن، استفاد ه کردن ازش. Yes, I got home late last night. Do you want to make something of it?
Think
فهمیدن یا منظوری داشتن
Make of sb/sth
استنباط و برداشت از چیزی یا شخصیت کسی داشتن.
استنباط و برداشت از چیزی یا شخصیت کسی داشتن.
To have a particular opinion about or understanding of something or someone
To think of
( about )
نظر عقیده یا برداشت ( خاصی ) از چیزی یا کسی داشتن
( چی فکر میکنی )
To think of
( about )
نظر عقیده یا برداشت ( خاصی ) از چیزی یا کسی داشتن
( چی فکر میکنی )
نظر در مورد یک شخص یا چیز.
کلمات دیگر: