1. After your operation, you'll need to convalesce for a week or two.
[ترجمه ترگمان]بعد از عمل شما، باید یکی دو هفته خود را درمان کنید
[ترجمه گوگل]پس از عملیات، شما باید برای یک یا دو هفته تجدید نظر کنید
2. She went to the seaside to convalesce after her stay in hospital.
[ترجمه محمدرضا] او برای بهبودی بعد از ماندن در بیمارستان به کنار دریا ذفت
[ترجمه ترگمان]بعد از ماندن او به کنار دریا به کنار دریا رفت
[ترجمه گوگل]او پس از اقامت در بیمارستان به سمت ساحل رفت
3. Afternoons, I convalesce, play patience, match-make a court of Siamese twins.
[ترجمه ترگمان]afternoons، من convalesce، صبور و صبور و با یک دادگاه دوقلوهای به هم چسبیده چسبیده هستم
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، من احیاء، بازی صبر و شکیبایی، بازی، دادگاه سیامی دوقلوها
4. But Luke's room was hardly a place to convalesce.
[ترجمه ترگمان]اما اتاق لوک جایی برای convalesce نبود
[ترجمه گوگل]اما اتاق لوقا به سختی جایی برای بازتولید بود
5. He will need about a week to convalesce after his hospital stay.
[ترجمه @corona_science] او تقریبا یک هفته نیاز دارد تا پس از اقامتش در بیمارستان بهبود یابد.
[ترجمه ترگمان]او در حدود یک هفته پس از اقامت در بیمارستان به convalesce نیاز خواهد داشت
[ترجمه گوگل]او بعد از گذراندن تعطیلات در بیمارستان، حدود یک هفته نیاز دارد
6. World economics'disease on first cannot convalesce, China's sneeze also with difficulty stops.
[ترجمه ترگمان]بیماری اقتصاد جهان در ابتدا نمی تواند convalesce، عطسه چین نیز با دشواری متوقف شود
[ترجمه گوگل]بیماری اقتصادی جهان در ابتدا نمیتواند کشف شود، عطسه چین نیز با مشکل مواجه است
7. Convalescent people are comparatively sensitive when they convalesce in a new surrounding.
[ترجمه ترگمان]مردم convalescent در زمانی که در یک محیط جدید زندگی می کنند، نسبتا حساس هستند
[ترجمه گوگل]افرادی که در معرض انقباض هستند، نسبتا حساس هستند، زمانی که در یک محیط جدید تجدید حیات می کنند
8. Results All cases of convalesce leaves the hospital.
[ترجمه ترگمان]نتایج همه موارد convalesce بیمارستان را ترک می کند
[ترجمه گوگل]نتایج همه موارد بهبودی بیمارستان را ترک می کند
9. These two physical symptoms are the most important causes of disability and failure to convalesce.
[ترجمه ترگمان]این دو نشانه فیزیکی مهم ترین علل ناتوانی و عدم موفقیت هستند
[ترجمه گوگل]این دو نشانه فیزیکی مهمترین علل ناتوانی و شکست در بازتولید است
10. They travelled to Bermuda for six weeks so that David could convalesce in the sun.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مدت شش هفته به برمودا سفر کردند تا دیوید بتواند در آفتاب شنا کند
[ترجمه گوگل]آنها برای شش هفته به برمودا سفر کردند تا دیوید بتواند در خورشید تجدید حیات کند
11. His health broke down under the strain of overwork, and he returned to Ortona in 1869 to convalesce.
[ترجمه ترگمان]تندرستی وی تحت فشار کار زیاد قرار گرفت و در ۱۸۶۹ به Ortona بازگشت
[ترجمه گوگل]سلامت او تحت فشار کاری ناپدید شد و او در سال 1869 به عقب نشینی بازگشت
12. He also fell so ill that he was sent to the family's country house to convalesce.
[ترجمه ترگمان]او نیز چنان بیمار شد که به خانه ییلاقی خانواده برای convalesce فرستاده شد
[ترجمه گوگل]او نیز خیلی بیمار شد و به خانه بازنشستگی خانواده فرستاده شد تا بتواند جبران کند
13. Carter expressed that he accepted surgery's ankle area already to convalesce, he will undertake leader's responsibility.
[ترجمه ترگمان]کارتر اظهار داشت که در حال حاضر ناحیه مچ جراحی را پذیرفته است و مسئولیت رهبری را برعهده خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]کارتر اظهار داشت که او در حال حاضر برای مقابله با جراح بینی مچ پا را قبول کرده است، او مسئولیت رهبری را بر عهده خواهد گرفت