1. the princess married a commoner
شاهدخت زن یک فرد عادی شد.
2. The witch enchanted the princess with magic words.
[ترجمه الیزابت اندرسون] جادوگر با کلمات جادویی پرنسس را طلسم و تحریک کرد
[ترجمه ترگمان]جادوگر با کلمات جادویی پرنسس را طلسم کرد
[ترجمه گوگل]جادوگر شاهزاده خانم را با کلمات جادویی تحریک کرد
3. The Princess Royal is a well-known patron of several charities.
[ترجمه الیزابت اندرسون] پرنسس سلطنتی حمایت کننده بسیار معروف چندین مؤسسه خیریه است
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم سلطنتی حامی بسیار معروف چندین موسسه خیریه است
[ترجمه گوگل]شاهزاده سلطنتی یک ناظر شناخته شده از موسسات خیریه است
4. Once upon a time there was a princess . . .
[ترجمه ترگمان] روزی روزگاری یه پرنسس بود
[ترجمه گوگل]یک بار یک شاهزاده وجود داشت
5. You two are the prince and princess in a fairy tale and may you live happily everafter!
[ترجمه ترگمان]شما دوتا شاهزاده و شاهزاده خانم در یک قصه پریان هستید و ممکن است شما با خوشحالی زندگی کنید!
[ترجمه گوگل]شما دو شاهزاده و شاهزاده در یک افسانه و ممکن است شما با خوشحالی زندگی می کنید everafter!
6. Princess Anne does not have a bottomless purse.
[ترجمه ترگمان]پرنسس \"آن\" یه کیف بی ته نداره
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم یک کیف پول بی دست و پا ندارد
7. To be a princess, you have to believe that you are a princess.
[ترجمه الیزابت اندرسون] شما بعنوان یک شاهزاده خانم ، باید باور کنید که شما یک شاهزاده خانم واقعی هستید
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم، شما باید باور کنید که شما شاهزاده هستید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شاهزاده خانم، باید باور داشته باشید که شما یک شاهزاده خانم هستید
8. To everyone's great surprise, the princess arrived at the ball unaccompanied.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم با کمال تعجب به مجلس رقص آمد
[ترجمه گوگل]به جای تعجب فوق العاده، شاهزاده خانم وارد توپ بی سایه شد
9. The princess wanted to marry a blacksmith.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم می خواست با یک آهنگر ازدواج کند
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم خواهان ازدواج با آهنگر بود
10. I am the mother freaking princess.
[ترجمه ترگمان]من پرنسس freaking
[ترجمه گوگل]من مادر شاهزاده خانم آزاد هستم
11. The wicked old woman charmed the princess with magic words.
[ترجمه ترگمان]پیرزن بدجنس، شاهزاده خانم را با کلمات جادویی مفتون کرده بود
[ترجمه گوگل]زن قدیمی شرور با شاهزاده خانم با کلمات جادویی جذاب است
12. The prince and princess lived a happy life ever since.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده و شاهزاده از آن وقت تا به حال زندگی خوبی داشتند
[ترجمه گوگل]شاهزاده و شاهزاده خانم از زمان زندگی شاد زندگی می کردند
13. The Princess of Wales laid the foundation stone for the extension to the Cathedral.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز سنگ بنای یادبود را به کلیسا گذاشت
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز سنگ پایه برای گسترش به کلیسای جامع گذاشته است
14. The princess is wearing a dress of the finest silk.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم لباس ابریشمی قشنگی پوشیده
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم یک لباس از بهترین ابریشم را پوشانده است