کلمه جو
صفحه اصلی

sententious


معنی : نصیحت امیز، اغراق امیز، اندرز امیز
معانی دیگر : (بیان) موجز، فشرده، کوتاه و پر مغز، پر مغز

انگلیسی به فارسی

پر مغز، اغراق آمیز، نصیحت آمیز، اندرز آمیز


سزاوار، اغراق امیز، نصیحت امیز، اندرز امیز


انگلیسی به انگلیسی

• sanctimonious, self-righteous; full of proverbs, abounding in maxims
someone who is sententious tries to say things that sound wise and often makes judgements about moral questions; a formal word, used showing disapproval.

مترادف و متضاد

نصیحت امیز (صفت)
admonitory, hortative, sententious

اغراق امیز (صفت)
sententious, tall, highfalutin, fulsome, hyperbolic, hyperbolical, high-flown

اندرز امیز (صفت)
hortative, sententious

جملات نمونه

1. The document was sententious and pompous.
[ترجمه ترگمان]سند sententious و pompous بود
[ترجمه گوگل]سند محکوم و محرمانه بود

2. It was quiet, reminiscent, a little sententious.
[ترجمه ترگمان]ساکت و reminiscent و کمی پر سر و صدا بود
[ترجمه گوگل]این آرام بود، یادآور، کمی محرمانه بود

3. Perhaps her last remark was a bit sententious?
[ترجمه ترگمان]شاید آخرین حرفی که زده بود کمی پر سر و صدا بود؟
[ترجمه گوگل]شاید آخرین اظهارات او کمی محرمانه بود؟

4. The style of sculpt makes the character sententious and general, exerting the function of"writing"greatly and easily according the demand of literati expressing their emotion.
[ترجمه ترگمان]شکل of، کاراکتر را به طور کلی و به طور کلی اعمال می کند، و تابع \"نوشتن\" را به حد زیادی و با توجه به تقاضای literati بیان می کند که احساسات خود را بیان می کنند
[ترجمه گوگل]سبک مجسمه ساز، شخصیت محرمانه و عمیق را به وجود می آورد، و به طور گسترده و به راحتی براساس تقاضای ادبیات، بیان احساسات خود را انجام می دهد

5. There are some sententious bits in the first three Earthsea books, but I don't think they stand out quite this baldly.
[ترجمه ترگمان]در سه کتاب اول یک خرده پر وجود وجود دارد، اما به نظر من این قدر با گستاخی بیرون نمی آیند
[ترجمه گوگل]در سه کتاب اول کتاب های زمینی، برخی از بیت های محرمانه وجود دارد، اما من فکر نمی کنم آنها کاملا به این شکل ظاهر شوند

6. "Oh, for God's sake, don't be sententious, " Bertha interrupted fiercely.
[ترجمه ترگمان]بر تا با خشونت حرف او را قطع کرد: اوه، به خاطر خدا، احمق نشو
[ترجمه گوگل]'بله، به خاطر خدا، محکوم نباشید،' Bertha شدید قطع شد

7. Generally his ideas were expressed in brief sententious phrase, spoken in low voice.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی عقاید او با عبارت sententious کوتاه بیان می شد که با صدای آهسته صحبت می شد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، ایده های او در عبارت کوتاه بیان شده است که در صدای کم صحبت می شود

8. That message, often delivered in sententious, near messianic tones, had little appeal.
[ترجمه ترگمان]آن پیام، که اغلب در sententious، نزدیک با شکوه روحانی، تحویل داده می شود، جاذبه کمی دارد
[ترجمه گوگل]این پیام، اغلب در صداهای محرمانه و تقریبا مسیحی تحویل داده شد، تقاضای کمی داشت

9. Too often the significant episode deteriorates into sententious conversation.
[ترجمه ترگمان]اغلب این قسمت قابل توجه تبدیل به مکالمه sententious می شود
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات بخش قابل توجهی به مکالمه محکوم می شود

10. Instead, Big Ben's mellow voice came clear, sententious . Reassuring, over the air.
[ترجمه ترگمان]به جای آن صدای نرم و ملایمی به گوش رسید Reassuring، روی هوا
[ترجمه گوگل]در عوض، صدای ملایم بیگ بن کاملا روشن و محترم بود اطمینان دادن، در هوای آزاد

11. As its sententious style indicates, it was probably taken from a collection of wise sayings.
[ترجمه ترگمان]همانطور که سبک sententious نشان می دهد، احتمالا از مجموعه ای از گفته های عاقلانه برداشته شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که سبک استبدادش نشان می دهد، احتمالا از مجموعه ای از سخنان عاقلانه گرفته شده است

12. Generally his ideas were expressed in sententious phrase, spoken in low voice .
[ترجمه ترگمان]به طور کلی عقاید او با عبارت sententious بیان شد که با صدای آهسته صحبت می شد
[ترجمه گوگل]به طور کلی ایده های او در عبارت محکم بیان شده است، که در صدای کم صحبت شده است

13. On its own this reads like a perfectly ordinary youthful Europeanized sententious romantic flourish.
[ترجمه ترگمان]در این کتاب، این کتاب، مانند یک دختر کام لا معمولی، با ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق و شوق و ذوق
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، این به نظر می رسد که یک عادت عاشقانه محرمانه یارانه ی اروپایی جوان، کاملا معمولی است

14. Samples show that the power-efficiency distributing matrix model has the characteristic of clear physical meaning, sententious mathematic description and convenient to parallel calculation.
[ترجمه ترگمان]نمونه ها نشان می دهند که مدل توزیع توان - کارایی دارای ویژگی مفهوم فیزیکی شفاف، توصیف ریاضی sententious و مناسب محاسبات موازی است
[ترجمه گوگل]نمونه ها نشان می دهند که مدل ماتریس توزیع قدرت بهره وری دارای معنی فیزیکی واضح، توصیف ریاضی محرمانه و مناسب برای محاسبه موازی است

پیشنهاد کاربران

نصیحت آمیز

اندرز گونه، پند آمیز

اگ ی نفر سس شعر فلسفی با چاشنی پند و اندرز تفت بده , سخنرانیش sententious هست !


کلمات دیگر: