کلمه جو
صفحه اصلی

under a cloud


1- مورد سوظن، مورد اتهام 2- (از نظر فکری یا روانی) در وضع بد

انگلیسی به انگلیسی

• under suspicion, suspected

جملات نمونه

1. She was always under a cloud at the office.
[ترجمه بابک] او همیشه در اداره ، زیر نظر بود
[ترجمه Metis] اون همیشه تو اداره مورد سوء ظن بود.
[ترجمه ترگمان]او همیشه زیر یک ابر در دفتر بود
[ترجمه گوگل]او همیشه در یک دفترچه در یک ابر بود

2. Joyce has been under a cloud since her roommate's bracelet disappeared.
[ترجمه بابک] جویس ، از وقتی که دستبند هم اتاقی اش گم شد ، زیر نظر بود
[ترجمه ترگمان]جو یس از زمانی که دست بند roommate ناپدید شد، به زیر ابر پناه برده بود
[ترجمه گوگل]جویس تحت دستشویی است که دستبند همسایه اش ناپدید شده است

3. The butcher is under a cloud because the inspectors found that his scales were not honest.
[ترجمه ترگمان]قصاب زیر ابری است، زیرا بازرسان دریافتند که scales صادق نیستند
[ترجمه گوگل]قصاب زیر ابر است، زیرا بازرسان متوجه شدند که مقیاس هایش صادقانه نیست

4. He ended his athletics career under a cloud of suspicion when he refused to take a drug test.
[ترجمه ترگمان]او زمانی که او از قبول یک آزمایش مواد مخدر امتناع کرد، حرفه ورزشی خود را تحت ابری از بدگمانی به پایان رساند
[ترجمه گوگل]وقتی او از تست مواد مخدر رد شد، او را به خاطر ابراز سوء ظن به کار ورزشی خود پایان داد

5. He left the company under a cloud of suspicion.
[ترجمه ترگمان]او شرکت را زیر ابری از بدگمانی ترک کرد
[ترجمه گوگل]او را تحت یک ابر از سوء ظن قرار داد

6. The cabinet minister left his office under a cloud after a fraud scandal.
[ترجمه ترگمان]وزیر کابینه پس از یک رسوایی تقلب دفتر خود را در زیر ابری ترک کرد
[ترجمه گوگل]وزیر کابینه پس از یک رسوایی مالی تقریبا یک ابر را ترک کرد

7. He returned to New York under a cloud of gloom and despair.
[ترجمه ترگمان]زیر ابری از اندوه و نومیدی به نیویورک بازگشت
[ترجمه گوگل]او تحت ابر تاریکی و ناامیدی به نیویورک بازگشت

8. Your reputation was under a cloud.
[ترجمه ترگمان] شهرت تو زیر یه ابر بود
[ترجمه گوگل]شهرت شما زیر یک ابر بود

9. In 1914 Watson left National Cash Register under a cloud of monopoly and competitive charges that might have put him in jail.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۱۴ وات سن تحت ابری از انحصار و اتهامات رقابتی که ممکن بود او را در زندان قرار دهد، از ثبت نقدی ملی محروم شد
[ترجمه گوگل]در سال 1914، واتسون یک پول نقد انحصاری و رقابتی را که ممکن بود او را به زندان محکوم کند، به صندوق رسیده است

10. She resigned under a cloud.
[ترجمه pop] او استعفا داد زیرا مردم فکر میکردنند کار اشتباهی مرتکب شده یا انجام داده است.
[ترجمه ترگمان] اون زیر یه ابر استعفا داد
[ترجمه گوگل]او زیر یک ابر استعفا داد

11. For all these reasons wooden aeroplanes are under a cloud at the moment.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه هواپیماهای چوبی زیر ابر هستند
[ترجمه گوگل]برای این همه دلایل، هواپیما های چوبی در حال حاضر تحت ابر هستند

12. The sight of these two storming along under a cloud of canvas is enough to stir the blood of most landlubbers.
[ترجمه ترگمان]دیدن این دو حمله که در زیر ابری از کرباس قرار دارد به اندازه کافی است که خون most را تکان دهد
[ترجمه گوگل]دید این دو طوفان در زیر یک ابر از بوم کافی است تا خون بسیاری از غارنشینان را به هم بزنند

13. He passes away under a cloud, inscrutable at heart, forgotten, unforgiven, and excessively romantic.
[ترجمه ترگمان]زیر ابر سیاهی می رود، در قلب نفوذ می کند، از یاد برده است، فراموشی، فراموشی، و خیلی رمانتیک
[ترجمه گوگل]او زیر یک ابر عبور می کند، در قلب بی نظیر، فراموش شده، بی پروا، و بیش از حد عاشقانه است

14. Joe has been under a cloud since his daughter died.
[ترجمه ترگمان]جو از وقتی دخترش مرد یه ابر زیر ابر بوده
[ترجمه گوگل]جو بعد از اینکه دخترش درگذشت، زیر یک ابر قرار داشت

15. I believe John left his last job under a cloud.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم جان آخرین شغلش رو زیر یه ابر جا گذاشته
[ترجمه گوگل]من معتقدم جان آخرین کارش را در یک ابر سپری کرده است

پیشنهاد کاربران

در مظان اتهام بودن

زیر ذره بین رفتن.
از چشم افتادن.

under a cloud:
not be trusted or popular because people think you have done something bad:
قابل اعتماد نیست زیرا مردم فکر میکنند کار بدی انجام داده است.


کلمات دیگر: