علامت رفع خطر، سوت رفع خطر هوایی
all clear
علامت رفع خطر، سوت رفع خطر هوایی
انگلیسی به فارسی
(در جنگ یا مواقع خطر) علامت رفع خطر، سوت رفع خطر هوایی
همه چیز روشن است، علامت رفع خطر، سوت رفع خطر هوایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the signal that an air raid or disaster drill is over.
• everything is ok, the danger has passed, signal that the situation is safe
the all clear is a signal that a dangerous situation has ended.
the all clear is a signal that a dangerous situation has ended.
جملات نمونه
1. The all clear was sounded about 10 minutes after the alert was given.
[ترجمه ترگمان]پس از این که این هشدار داده شد، همه چیز در حدود ۱۰ دقیقه به گوش رسید
[ترجمه گوگل]تمام روشن شد حدود 10 دقیقه پس از هشدار دادن به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]تمام روشن شد حدود 10 دقیقه پس از هشدار دادن به صدا در آمد
2. She went back in after the all clear was sounded.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه همه چیز روشن شد برگشت
[ترجمه گوگل]بعد از آن که تمام روشن شد، پشت سر او برگشت
[ترجمه گوگل]بعد از آن که تمام روشن شد، پشت سر او برگشت
3. Are you all clear now about what you have to do?
[ترجمه ترگمان]الان کاملا مطمئنی که باید چیکار کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا اکنون همه چیز را در مورد آنچه شما باید انجام دهید، روشن کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا اکنون همه چیز را در مورد آنچه شما باید انجام دهید، روشن کنید؟
4. He isn't at all clear about what he wants to do with his life.
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه در مورد کاری که می خواهد با زندگیش انجام بدهد نیست
[ترجمه گوگل]او در مورد آنچه که می خواهد با زندگی اش آشکار نمی کند
[ترجمه گوگل]او در مورد آنچه که می خواهد با زندگی اش آشکار نمی کند
5. I was given the all clear by the doctor to resume playing.
[ترجمه ترگمان]من همه چیز رو توسط دکتر مشخص کردم که به بازی ادامه بده
[ترجمه گوگل]من به پزشک اجازه دادم که بازی را ادامه دهد
[ترجمه گوگل]من به پزشک اجازه دادم که بازی را ادامه دهد
6. We've got the all clear for the new project.
[ترجمه ترگمان]همه چیز برای پروژه جدید روشن است
[ترجمه گوگل]ما برای پروژه جدید روشن شده ایم
[ترجمه گوگل]ما برای پروژه جدید روشن شده ایم
7. It was all clear now - why Jake was marrying Janice in spite of the lack of love between them.
[ترجمه ترگمان]حالا همه چیز روشن بود - چرا جیک با وجود کمبود عشق میان آن ها با جنیس ازدواج می کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه روشن است - چرا جیک جنیس با وجود عدم عشق بین آنها ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه روشن است - چرا جیک جنیس با وجود عدم عشق بین آنها ازدواج کرده است
8. But it is not at all clear that high dividends have been damaging, in themselves.
[ترجمه ترگمان]اما به هیچ وجه روشن نیست که سود سهام بالا به خودی خود مخرب بوده است
[ترجمه گوگل]اما کاملا مشخص نیست که سود بالایی در خودشان آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]اما کاملا مشخص نیست که سود بالایی در خودشان آسیب دیده است
9. It is not at all clear that physical distances or times can realistically be said to have this property.
[ترجمه ترگمان]واضح نیست که فواصل یا زمان فیزیکی می توانند به طور واقع بینانه بیان شوند تا این ویژگی را داشته باشند
[ترجمه گوگل]کاملا معلوم نیست که فاصله های فیزیکی یا زمان ها به واقع می تواند این ویژگی را داشته باشد
[ترجمه گوگل]کاملا معلوم نیست که فاصله های فیزیکی یا زمان ها به واقع می تواند این ویژگی را داشته باشد
10. It is not at all clear that such absurdly tiny scales have any physical meaning whatever.
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه روشن نیست که این مقیاس های کوچک دارای هیچ معنای فیزیکی باشند
[ترجمه گوگل]کاملا معلوم نیست که مقیاس های بسیار کوچک و بی معنی هر چه معنایی دارند
[ترجمه گوگل]کاملا معلوم نیست که مقیاس های بسیار کوچک و بی معنی هر چه معنایی دارند
11. Voice over Christine has just been given the all clear . . . but only after an intensive five weeks of radiation treatment.
[ترجمه ترگمان]تنها بعد از ۵ هفته درمان، صدای کریستین به وضوح تمام شده است، اما تنها بعد از ۵ هفته درمان
[ترجمه گوگل]صدای بیش از کریستین فقط به همه روشن است اما تنها پس از پنج هفته فشرده درمان اشعه
[ترجمه گوگل]صدای بیش از کریستین فقط به همه روشن است اما تنها پس از پنج هفته فشرده درمان اشعه
12. "All clear," Misha growled.
[ترجمه ترگمان]میخائیل غرولند کنان گفت: همه چیز مرتبه
[ترجمه گوگل]'همه روشن است،' میشا رشد کرد
[ترجمه گوگل]'همه روشن است،' میشا رشد کرد
13. But it is not at all clear why the female is so often unfaithful.
[ترجمه ترگمان]اما به هیچ وجه روشن نیست که چرا زن تا این اندازه بی وفایی می کند
[ترجمه گوگل]اما هنوز روشن نیست که چرا زن بسیار غلط است
[ترجمه گوگل]اما هنوز روشن نیست که چرا زن بسیار غلط است
14. The battle lines are not at all clear: a competitor may also be an alliance partner.
[ترجمه ترگمان]خطوط مقدم به هیچ وجه روشن نیستند: رقیب هم می تواند یک شریک ائتلافی باشد
[ترجمه گوگل]خطوط جنگ کاملا مشخص نیست: یک رقیب نیز ممکن است یک شریک اتحاد باشد
[ترجمه گوگل]خطوط جنگ کاملا مشخص نیست: یک رقیب نیز ممکن است یک شریک اتحاد باشد
پیشنهاد کاربران
آسوده باش
خطر رفع شده
مشکلی نیست
مشکلی نیست
با فعل give یا get می آید و دو معنی دارد:
۱. علامت همه چیز مرتبه، علامت رفع خطر
۲. اجازه رسمی برای شروع یک کار
۱. علامت همه چیز مرتبه، علامت رفع خطر
۲. اجازه رسمی برای شروع یک کار
همه چیز مرتبه.
همه چیز تحت کنترله.
همه چیز تحت کنترله.
همه چیز مرتبه ، مشکلی نیست ، همه چیز تحت کنترله .
کلمات دیگر: