1. Most EU states have crossed the Rubicon and adopted the euro.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا از روبیکون می گذرد و یورو را پذیرفته اند
[ترجمه گوگل]اکثر کشورهای اتحادیه اروپا از Rubicon عبور کرده و یورو را به تصویب رسانده اند
2. He's crossed the Rubicon with regard to the use of military force as an option.
[ترجمه ترگمان]او با توجه به استفاده از نیروی نظامی به عنوان یک گزینه از روبیکون گذشت
[ترجمه گوگل]او با توجه به استفاده از نیروی نظامی به عنوان یک گزینه از روبیکون عبور کرده است
3. Tonight was the Rubicon; afterwards there would be no going back.
[ترجمه ترگمان]امشب کار از کار گذشته بود، بعد دیگر راه برگشتی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]امشب Rubicon بود؛ پس از آن بازگشت نخواهد بود
4. Today we cross the Rubicon . There is no going back.
[ترجمه ترگمان]امروز از کار عبور می کنیم دیگه بر نمی گردیم
[ترجمه گوگل]امروز ما از Rubicon عبور می کنیم برگشتی وجود ندارد
5. The Rubicon once crossed, they set to work with a will.
[ترجمه ترگمان]زمانی که کار انجام می شد، با ویل کار می کردند
[ترجمه گوگل]Rubicon یک بار عبور کرد، آنها قصد داشتند با یک اراده کار کنند
6. He Rubicon when he handed in his resignation letter.
[ترجمه ترگمان]وقتی نامه resignation را به دستش داد، از کار افتاد
[ترجمه گوگل]او روبیکون زمانی که نامه ای استعفاء خود را به وی تحویل داد
7. Rubicon was a small stream that flowed into the Adriatic and in Roman times marked the boundary between Cisalpine Gaul and ancient Italy.
[ترجمه ترگمان]رودخانه روبیکون کوچک بود که در آدریاتیک جاری شد و در زمان روم مرز بین گل و ایتالیایی قدیم را مشخص کرد
[ترجمه گوگل]Rubicon یک جریان کوچکی بود که به آدریانا جریان داشت و در دوران رومی مرز بین Cisalpine Gaul و ایتالیا باستان مشخص شد
8. They'll cross the Rubicon to remove the obstacles on the road of advance.
[ترجمه ترگمان]آن ها از روبیکون می گذرند تا موانع راه پیشرفت را برطرف کنند
[ترجمه گوگل]آنها از روبیکون عبور می کنند تا موانع را در مسیر پیشرفت از بین ببرد
9. If being eliminated or Rubicon by human being lazy, this is a difficult problem.
[ترجمه ترگمان]اگر با تنبل شدن انسان از رودخانه یا روبیکون از بین برود، این یک مشکل دشوار است
[ترجمه گوگل]اگر از بین بردن یا Rubicon توسط انسان تنبل، این یک مشکل دشوار است
10. We are now crossing the Rubicon.
[ترجمه ترگمان]الان داریم از کار عبور می کنیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون از Rubicon عبور می کنیم
11. But tormented though I was with guilt and self-doubt, I knew I had crossed the Rubicon.
[ترجمه ترگمان]اما با اینکه احساس گناه و تردید می کردم، می دانستم که از کار عبور کرده بودم
[ترجمه گوگل]اما عذاب کردم، هر چند من با گناه و شک و تردید بودم، می دانستم که از روبیکون عبور کرده ام
12. On the way to political union we are now crossing the Rubicon.
[ترجمه ترگمان]در راه اتحاد سیاسی، اکنون از روبیکون می گذرد
[ترجمه گوگل]در راه اتحادیه سیاسی ما اکنون از روبیکون عبور می کنیم
13. General Bourbollon's troops are gathering around the capital; he's prepared to cross the Rubicon.
[ترجمه ترگمان]سربازان ژنرال Bourbollon در اطراف پایتخت جمع شده اند؛ او آماده است تا از روبیکون بگذرد
[ترجمه گوگل]سربازان عمومی بوریبلون در اطراف پایتخت جمع می شوند؛ او آماده عبور از Rubicon است
14. The word a time to the: Caesar has crossed the Rubicon the wild flight began.
[ترجمه ترگمان]کلمه یک زمان به زمان: قیصر از روبیکون گذشت و فرار وحشیانه آغاز شد
[ترجمه گوگل]کلمه ای که به سزار می رسد از Rubicon عبور کرده و پرواز وحشی آغاز شده است