1. clerical garb
جامه ی کشیشی
2. clerical skills
مهارت در امور منشی گری
3. a priest in a clerical black suit
کشیشی در لباس سیاه روحانیون
4. She had a clerical assistant to do her paperwork.
[ترجمه ترگمان]اون یه دستیار مذهبی داشت که کاغذبازی هاش رو انجام بده
[ترجمه گوگل]او تا به حال دستیار روحانی برای انجام پرونده هایش بود
5. It's not easy to switch clerical workers around.
[ترجمه ترگمان]روشن کردن کارگران دفتری در اطراف آن آسان نیست
[ترجمه گوگل]آسان نیست که کارکنان روحانی را دور بچرخانید
6. Hannah's wasted in that clerical job.
[ترجمه ترگمان]هانا در آن شغل کشیشی به هدر می رود
[ترجمه گوگل]هانا در این کار روحانی هدر رفته
7. The hospital blamed the mix-up on a clerical error.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان این ترکیب را به دلیل خطای یک روحانی مقصر دانست
[ترجمه گوگل]بیمارستان تقلب در یک خطای روحانی را متهم کرد
8. The clerical part of his job was tedious, and he was glad to be rid of it.
[ترجمه ترگمان]یک بخش مذهبی کار او خسته کننده بود، و از آن که از شر آن خلاص شود خوشحال بود
[ترجمه گوگل]بخش روحانی از کار او خسته کننده بود، و او خوشحال بود که از شر آن خلاص شود
9. Clerical staff who may be required to input data into the system will be expected to train in order to use the system.
[ترجمه ترگمان]پرسنل دفتری که ممکن است برای وارد کردن داده های ورودی به سیستم مورد نیاز باشد، انتظار می رود تا برای استفاده از این سیستم آموزش ببینند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که کارکنان اداری که ممکن است نیاز به وارد کردن داده ها را در سیستم داشته باشند تا بتوانند از سیستم استفاده کنند
10. He was smarting from the clerical opposition that had been marshaled against his nonsectarian charter for Cornell University.
[ترجمه ترگمان]او از مخالفان روحانی که با منشور nonsectarian برای دانشگاه کورنل marshaled شده بود، ناراحت بود
[ترجمه گوگل]او از مخالفان روحانی که بر علیه منشور نومیدانی خود برای دانشگاه کرنل مخالفت می کرد، هوشمندانه عمل می کرد
11. Administrative and clerical errors by the DTI between 1975 and 1981 meant that the Clowes business was unlicensed.
[ترجمه ترگمان]خطاهای اجرایی و اجرایی بین سال های ۱۹۷۵ و ۱۹۸۱ به این معنا بود که کسب وکار Clowes بدون مجوز بوده است
[ترجمه گوگل]خطاهای اداری و روحی DTI بین سالهای 1975 و 1981 به این معنی بود که کسب و کار Clowes بدون مجوز بود
12. We apologise sincerely for this clerical error, and regret the confusion and inconvenience it has caused.
[ترجمه ترگمان]ما از صمیم قلب از این خطای روحانی عذرخواهی می کنیم و از سردرگمی و ناراحتی ناشی از آن پشیمان می شویم
[ترجمه گوگل]ما برای این خطای روحانی صادقانه عذرخواهی می کنیم و از سردرگمی و ناراحتی ناشی از آن پشیمانیم
13. Most military jobs are essentially desk-bound and technical, clerical, or managerial in nature.
[ترجمه ترگمان]اکثر مشاغل نظامی اصولا دارای پایه میز تحریر و فنی، روحانی، یا مدیریتی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مشاغل نظامی عمدتا در دسترس هستند و فنی، روحی و یا مدیریتی هستند
14. Ministerial despotism could not be profitably run by clerical reactionaries ignorant of the financial world.
[ترجمه ترگمان]استبداد، استبداد، نمی تواند با کشیشان reactionaries که از دنیای مالی بی اطلاع است، اداره شود
[ترجمه گوگل]استبداد وزیران نمی تواند به طور سودآور توسط ریاست های رؤسای جمهوری که دغدغه دنیای مالی دارند نادیده گرفته شود
15. One in 10 laboratories had to call on clerical staff to carry out important testing.
[ترجمه ترگمان]یکی از ۱۰ آزمایشگاه مجبور به تماس با کارکنان دفتری برای انجام آزمایش ها مهم بود
[ترجمه گوگل]یکی از 10 آزمایشگاه مجبور شد از کارکنان روحانی درخواست کند تا آزمایش های مهم انجام دهند