1. Sir Lawrence's subtle narrative a marvel of concision, even over more than 500 pages.
[ترجمه ترگمان]روایت زیرکانه سر لورنس در شگفت بود، حتی بیشتر از ۵۰۰ صفحه
[ترجمه گوگل]روایت ظریف سر لارنس، شگفت انگیز از نقص، حتی بیش از بیش از 500 صفحه است
2. At last the paper introduces concision, the highway control network construction process and final precision situation.
[ترجمه ترگمان]سرانجام این مقاله concision، فرآیند ساخت شبکه کنترل بزرگراه و وضعیت دقت نهایی را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت مقاله به اختصار، روند ساخت و ساز شبکه کنترل بزرگراه و وضعیت دقیق نهایی را معرفی می کند
3. As concision agent, we do business on commission basis.
[ترجمه ترگمان]به عنوان نماینده concision، ما کار کمیسیون را انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]به عنوان نماینده نقدی، ما بر اساس کمیسیون انجام می دهیم
4. Therefore the concision and concentration presented in his works is necessarily an intuitionistic spiritual excruciation, thus forms a natural distance with the world today full of spree.
[ترجمه ترگمان]بنابراین the و تمرکز نشان داده شده در آثار او لزوما یک excruciation معنوی intuitionistic است در نتیجه یک فاصله طبیعی با جهان امروز پر از موج را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین نتیجه و غلظت ارائه شده در آثار او لزوما یک تحقیر معنوی شهودی است، بنابراین یک فاصله طبیعی با جهان امروز پر از شادمانی شکل می گیرد
5. Given the underlying appetite for concision, he notes: " A photo can be worth a thousand words. "
[ترجمه ترگمان]او یادآور می شود: \"با توجه به اشتهایی که برای concision وجود دارد، او می گوید:\" یک عکس می تواند ارزش هزاران کلمه داشته باشد \"
[ترجمه گوگل]با توجه به اشتیاق اساسی برای نتیجه گیری، او یادآوری می کند: یک عکس می تواند هزاران کلمه باشد '
6. The means of unbending and concision, The colors of warmth and vividness, The space for nature.
[ترجمه ترگمان]وسیله ای برای unbending و concision، رنگ های گرم و روشنی، فضا برای طبیعت
[ترجمه گوگل]ابزاری بی نظیر و دقیق، رنگ های گرما و زیبایی، فضا برای طبیعت
7. On what concision be you prepare to work for us?
[ترجمه ترگمان]در چه موردی برای کار کردن برای ما آماده می شوید؟
[ترجمه گوگل]در چه چیزی شما آماده برای کار برای ما آماده هستید؟
8. One can argue that C is a small language and therefore concision comes naturally to an introductory text.
[ترجمه ترگمان]می توان استدلال کرد که C یک زبان کوچک است و بنابراین concision به طور طبیعی به متن مقدماتی می رسد
[ترجمه گوگل]می توان استدلال کرد که C یک زبان کوچک است و بنابراین نتیجه به طور طبیعی به یک متن مقدماتی می رسد
9. Phil . 3:2 Beware of the dogs, beware of the evil workers, beware of the concision.
[ترجمه ترگمان]فیل ۳ ۲: مراقب سگ ها باشید، مراقب کارگران بد باشید، مراقب the باشید
[ترجمه گوگل]فیلیپس 3 2 از سگ ها مراقب باشید، مراقب باشید از شر کارکنان، مراقب باشید از قرص
10. This article on typical problem assay and solve when use WORD by concision schematic language, and introduce several very practical value use skill.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد سنجش مشکل معمول و حل کردن زمانی که از WORD با استفاده از زبان schematic concision استفاده می کند، و چندین مهارت کاربردی بسیار عملی را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد مسئله ی معمولی و حل مسئله در هنگام استفاده از WORD با استفاده از زبان اسکریپت concision و ارائه چند مهارت بسیار کاربردی ارزش استفاده می کند
11. The translative principles which are on the grounds of the translative viewpoint of semiotics and the purpose of brand naming include adaptation, relation and concision.
[ترجمه ترگمان]اصول translative که در زمینه دیدگاه translative of قرار دارند و هدف از نام گذاری نشان تجاری شامل تطبیق، رابطه و concision هستند
[ترجمه گوگل]اصول مقدماتی که بر پایه دیدگاه انتقالی از نشانه شناسی ها و هدف نامگذاری نام تجاری شامل سازگاری، رابطه و نقص هستند
12. For example, commonweal establishment is a definite epitome and abstract with concision.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، موسسه commonweal یک خلاصه قطعی و انتزاعی با concision است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، استقرار عامه پسند، قطعه قطعی و انتزاعی است
13. Nevertheless, after inspecting them more carefully, I reached the conclusion that her epistolary concision was motivated by a desire to avoid grammatical errors.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از بررسی دقیق تر آن ها، به این نتیجه رسیدم که concision epistolary با میل به اجتناب از اشتباه ات دستوری برانگیخته شده است
[ترجمه گوگل]با این وجود، پس از بررسی دقیق تر آنها، به این نتیجه رسیدم که نتیجه انسداد او از میل به اجتناب از اشتباهات گرامری انگیزه گرفته شده است
14. The proper application of syllepsis to the translation from Chinese into English can achieve concision and vividness in the target language.
[ترجمه ترگمان]کاربرد صحیح syllepsis در ترجمه از زبان چینی به انگلیسی می تواند به concision و روشنی زبان هدف برسد
[ترجمه گوگل]استفاده مناسب از syllepsis به ترجمه از چینی به زبان انگلیسی می تواند رسیدن و روشنایی در زبان مقصد به دست آورد