1. he made a lunge at me with his drawn sword
با شمشیر آخته به طرفم یورش آورد.
2. He skipped past the defender's despairing lunge.
[ترجمه ترگمان]از جلو خیز despairing دفاع کرد
[ترجمه گوگل]او از نابودی مدافعان گذشته عبور کرد
3. When he makes a lunge at you, run.
[ترجمه ترگمان]وقتی که به تو حمله می کند، فرار می کند
[ترجمه گوگل]وقتی او را به شما می کند، فرار می کنید
4. The boy made a sudden lunge for his wallet.
[ترجمه ترگمان]پسر یک خیز برداشت تا کیف پولش را بردارد
[ترجمه گوگل]این پسر به دنبال کیف پول خود را به طور ناگهانی خاموش کرد
5. He made a lunge for the phone.
[ترجمه ترگمان]به طرف تلفن خیز برداشت
[ترجمه گوگل]او برای تلفن زنگ زد
6. The burglar made a lunge at him with a knife.
[ترجمه ترگمان]دزد با چاقو به طرف او خیز برداشت
[ترجمه گوگل]سرقت یک چاقو به او زد
7. So the snake makes its deft, rapid lunge and then immediately withdraws to await results.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مار مهارت خود را، سریع و سریع انجام می دهد و بلافاصله پس از آن به انتظار نتایج می رود
[ترجمه گوگل]بنابراین مار باعث بوجود آمدن خستگی سریع و سریع می شود و پس از آن بلافاصله به انتظار می رود
8. The goats lunge at each other with their horns and try to flip each other off the ledge.
[ترجمه ترگمان]بزها با شاخش به هم حمله می کنند و سعی می کنند که یکدیگر را از روی لبه پرت کنند
[ترجمه گوگل]بز بزنشون رو با همدیگر ببندن و سعی کنن که یکدیگر را از لبه خارج کنن
9. With each lunge his jaw shot past a plastic cup of coffee which was on the desk.
[ترجمه ترگمان]با هر خیز، فک او از یک فنجان پلاستیکی که روی میز بود پرتاب شد
[ترجمه گوگل]با هر شلوغی، فک خود را از یک فنجان قهوه پلاستیکی که روی میز بود عبور کرد
10. A person standing gives a lunge to the wheelchair, and the body whips around the stage.
[ترجمه ترگمان]فردی که ایستاده، به صندلی چرخدار حمله می کند و بدن در اطراف صحنه حرکت می کند
[ترجمه گوگل]یک فرد ایستاده به صندلی چرخدار خم می کند و بدن در اطراف صحنه می کشد
11. The basic lunge punch is dropped in favour of the short swift jab or the very fast reverse punch.
[ترجمه ترگمان]ضربه اساسی اصلی به نفع ضربه سریع و یا ضربه سریع معکوس به پایین می افتد
[ترجمه گوگل]پانچ پرش اساسی به نفع کوتاهی سریع و یا پانچ سریع معکوس کاهش یافته است
12. Joan told me afterward that I attempted to lunge out of bed and attack Feeley.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن روز، جون به من گفت که سعی کردم از تخت به بیرون حمله کنم و به فیلی و فیلی حمله کنم
[ترجمه گوگل]بعد از آن جوآن به من گفت که من تلاش کردم از تخت خواب بیرون بروم و به فلیه حمله کنم
13. She made a quick lunge across the desk for the call button.
[ترجمه ترگمان]به سرعت روی میز ضرب گرفت و دکمه تلفن را فشار داد
[ترجمه گوگل]او دکمه تماس را در کنار میز گذاشت
14. He made a lunge at the bully.
[ترجمه ترگمان]او به زور خیز برداشت
[ترجمه گوگل]او یک قاتل را به قتل رساند