1. a bilious old man
پیرمرد بدخلق
2. She is suffering a bilious attack.
[ترجمه ترگمان]دچار سکته قلبی می شود
[ترجمه گوگل]او از یک حمله قلبی رنج می برد
3. I got up feeling bilious and with a terrible headache.
[ترجمه ترگمان]سرم را بالا کردم و سرم درد گرفت و سرم درد گرفت
[ترجمه گوگل]من احساس خفگی و سردرد وحشتناک کردم
4. I felt a little bilious after last night's dinner.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام دیشب کمی حالم بدتر شد
[ترجمه گوگل]بعد از شام شب گذشته احساس خفگی کردم
5. His shirt was a bilious shade of green.
[ترجمه ترگمان]پیراهنش رنگ bilious داشت
[ترجمه گوگل]پیراهن او یک سایه زرد سبز بود
6. I feel a little bilious after last night's dinner.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام دیشب کمی ناراحتم
[ترجمه گوگل]بعد از شام آخر شب احساس خفگی میکنم
7. His speech was a bilious, rancorous attack on young people.
[ترجمه ترگمان]His a بود، کینه به دل مردم جوان بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی او یک حمله جسورانه و خشمگین به جوانان بود
8. She felt a bilious attack coming on.
[ترجمه ترگمان]دچار حمله عصبی شدیدی شده بود
[ترجمه گوگل]او احساس حمله زخمی به خود کرد
9. She suffered from bilious attacks.
[ترجمه ترگمان]او از حملات bilious رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از حملات بیولوژیک رنج می برد
10. Lianas writhed towards the light from bilious decaying depths.
[ترجمه ترگمان]lianas از اعماق bilious به خود می پیچید
[ترجمه گوگل]لیانا نسبت به نور از عمق فرسایش بیولوژیک می کوبد
11. One bilious attack would have been passed over as something that could happen to anyone; but two aroused suspicion.
[ترجمه ترگمان]یک حمله شدید به صورت اتفاقی می افتاد که ممکن بود برای هر کسی اتفاق بیفتد؛ اما دو نفر مظنون شدند
[ترجمه گوگل]یک حمله بیولوژیک به عنوان چیزی که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، منتقل می شود؛ اما دو سوء ظن به وجود آوردند
12. After all, it was only a bilious attack . . . uncomfortable at the time, but it soon passed.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این فقط یک حمله عصبی بود … در آن زمان، اما خیلی زود از بین رفت
[ترجمه گوگل]پس از همه، این تنها یک حمله قلبی بود در آن زمان ناراحت کننده بود اما به زودی گذشت
13. Further along, a pool of bilious gas pricked by glittering young luminaries.
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از آن، برکه ای از گاز bilious که با درخشش ستارگان درخشان پر شده بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک استخر از گازهای زیست شده توسط جوانان پر زرق و برق جوانه زده شده است
14. The machines made their own bilious sound which drowned the natural noise of the Earth.
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها، sound را که صدای طبیعی زمین را خفه می کرد، می ساختند
[ترجمه گوگل]این ماشین ها صدای زخم خود را که صدای طبیعی زمین را غرق کرد، ساخته است
15. Her mouth was filled with bilious acids that her stomach had sent up in sympathy.
[ترجمه ترگمان]دهانش پر از اسید هضم شده بود که معده اش از همدردی پر شده بود
[ترجمه گوگل]دهانش با اسیدهای بیولوژیک پر شده بود که معدهاش همدردی میکرد