1. She turned a pirouette on the ice.
[ترجمه ترگمان]روی یخ چرخی زد
[ترجمه گوگل]او یک پریویت را روی یخ گذاشت
2. Katharine's first canter pirouette, pretty impressive!
[ترجمه ترگمان]اولین اسبی که دور می زد، روی پاشنه پا چرخید، خیلی عالی بود!
[ترجمه گوگل]اولین کتارین پیکوچت، بسیار چشمگیر!
3. And you mean you can pirouette and all that sort of thing?
[ترجمه ترگمان]و منظورت اینه که میتونی روی پاشنه پا بشینی؟
[ترجمه گوگل]و به این معنی است که می توانید همه چیز را مرتب کنید؟
4. Half pirouette: The same as a pirouette, except executed only in a half - circle.
[ترجمه ترگمان]روی پاشنه پا چرخی زد و روی پاشنه پا چرخی زد
[ترجمه گوگل]نیمه پوریوت همان پریووت است، به جز اعدام تنها در نیم دایره
5. Roy: You mean you can pirouette and all that sort of thing?
[ترجمه ترگمان]منظورت اینه که میتونی روی پاشنه پا بشینی؟
[ترجمه گوگل]روی شما به معنای این است که می توانید همه چیز را مرتب کنید؟
6. The skater executed a triple pirouette.
[ترجمه ترگمان]اسکیت باز روی پاشنه پا چرخید
[ترجمه گوگل]اسکیت باز یک پیروت سه گانه را اجرا کرد
7. The Deputy Under Secretary rubbed his nose, watched a flake of skin pirouette down to the opened pages of the file.
[ترجمه ترگمان]معاون معاون وزیر بینی خود را مالش داد و روی صفحات باز پرونده چرخی زد
[ترجمه گوگل]معاون وزیر امور خارجه، بینی خود را پوشانده، یک لکه پریویت پوست را به صفحات باز شده فایل نگاه کرد
8. It can also be the moment when a dancer moves into a pirouette and spins before holding a pose.
[ترجمه ترگمان]هم چنین زمانی است که یک رقاص به سمت چرخشی حرکت می کند و قبل از اینکه ژست بگیرد به چرخش در می آید
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند لحظه ای باشد که یک رقصنده قبل از نگه داشتن یک انگشت، به یک پریووت حرکت می کند و چرخش می کند
9. Exit by flying away straight and level while continuing to pirouette.
[ترجمه ترگمان]خروج از طریق پرواز مستقیم و سطح در حالی که به pirouette ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]خروج از طریق پرواز مستقیم و سطح در حالی که ادامه به pirouette