کلمه جو
صفحه اصلی

pirouette


معنی : چرخ روی پاشنه، چرخ سریع، چرخ زدن
معانی دیگر : (به ویژه در رقص باله) چرخش (به دور خود)، چرخش روی شست پا، در رقص چر  سریع، چر  روی پاشنه، چر  زدن

انگلیسی به فارسی

(در رقص) چرخ سریع، چرخ روی پاشنه، چرخ زدن


pirouette، چرخ روی پاشنه، چرخ سریع، چرخ زدن


انگلیسی به انگلیسی

• full spin performed on the points of the toes or on one foot (ballet)
whirl, spin, rotate (ballet); perform a pirouette, make a spin on one foot or on the points of the toes
in ballet, a pirouette is a fast turn of the dancer's body while standing.

مترادف و متضاد

چرخ روی پاشنه (اسم)
pirouette

چرخ سریع (اسم)
pirouette

چرخ زدن (فعل)
turn, rotate, gyrate, eddy, pirouette, gyre, spin

جملات نمونه

1. She turned a pirouette on the ice.
[ترجمه ترگمان]روی یخ چرخی زد
[ترجمه گوگل]او یک پریویت را روی یخ گذاشت

2. Katharine's first canter pirouette, pretty impressive!
[ترجمه ترگمان]اولین اسبی که دور می زد، روی پاشنه پا چرخید، خیلی عالی بود!
[ترجمه گوگل]اولین کتارین پیکوچت، بسیار چشمگیر!

3. And you mean you can pirouette and all that sort of thing?
[ترجمه ترگمان]و منظورت اینه که میتونی روی پاشنه پا بشینی؟
[ترجمه گوگل]و به این معنی است که می توانید همه چیز را مرتب کنید؟

4. Half pirouette: The same as a pirouette, except executed only in a half - circle.
[ترجمه ترگمان]روی پاشنه پا چرخی زد و روی پاشنه پا چرخی زد
[ترجمه گوگل]نیمه پوریوت همان پریووت است، به جز اعدام تنها در نیم دایره

5. Roy: You mean you can pirouette and all that sort of thing?
[ترجمه ترگمان]منظورت اینه که میتونی روی پاشنه پا بشینی؟
[ترجمه گوگل]روی شما به معنای این است که می توانید همه چیز را مرتب کنید؟

6. The skater executed a triple pirouette.
[ترجمه ترگمان]اسکیت باز روی پاشنه پا چرخید
[ترجمه گوگل]اسکیت باز یک پیروت سه گانه را اجرا کرد

7. The Deputy Under Secretary rubbed his nose, watched a flake of skin pirouette down to the opened pages of the file.
[ترجمه ترگمان]معاون معاون وزیر بینی خود را مالش داد و روی صفحات باز پرونده چرخی زد
[ترجمه گوگل]معاون وزیر امور خارجه، بینی خود را پوشانده، یک لکه پریویت پوست را به صفحات باز شده فایل نگاه کرد

8. It can also be the moment when a dancer moves into a pirouette and spins before holding a pose.
[ترجمه ترگمان]هم چنین زمانی است که یک رقاص به سمت چرخشی حرکت می کند و قبل از اینکه ژست بگیرد به چرخش در می آید
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند لحظه ای باشد که یک رقصنده قبل از نگه داشتن یک انگشت، به یک پریووت حرکت می کند و چرخش می کند

9. Exit by flying away straight and level while continuing to pirouette.
[ترجمه ترگمان]خروج از طریق پرواز مستقیم و سطح در حالی که به pirouette ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]خروج از طریق پرواز مستقیم و سطح در حالی که ادامه به pirouette

پیشنهاد کاربران

چرخ زدن روی پاشنه


کلمات دیگر: