کلمه جو
صفحه اصلی

now that

انگلیسی به انگلیسی

• since, for the time being

جملات نمونه

1. I am not now that which I have been. (I am not what I used to be. ).
[ترجمه ترگمان]حالا که این طور بوده ام، نیستم (من آن چیزی نیستم که قبلا بودم)
[ترجمه گوگل]من الان نیستم که من هستم (من چیزی نیستم که قبلا داشتم)

2. When I was young, I admired clever people. Now that I am old, I admire kind people.
[ترجمه ترگمان]وقتی جوون بودم مردم باهوش رو تحسین می کردم حالا که پیر شدم مردم رو تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم، افراد باهوش را تحسین می کردم حالا که من پیر هستم، افراد مهربان را تحسین می کنم

3. Now that we are all part of the global village, everyone becomes a neighbour.
[ترجمه ترگمان]اکنون که ما بخشی از دهکده جهانی هستیم، همه به یک همسایه تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]اکنون که همه ما بخشی از روستای جهانی است، همه همسایه می شوند

4. All right, now that I'm full in the picture, what can I do for you?
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، حالا که من در آن تصویر کامل هستم، چه کاری می توانم برای شما انجام بدهم؟
[ترجمه گوگل]درست است، حالا که من در تصویر کامل هستم، چه می توانم برای شما انجام دهم؟

5. Now that we have cable, we get a wonderfully crisp picture, even on our old TV.
[ترجمه ترگمان]حالا که تلویزیون کابلی داریم، یه عکس فوق العاده درست و حسابی می گیریم، حتی توی تلویزیون قدیمی مون
[ترجمه گوگل]حالا که ما کابل داریم، تصویری زیبا و واضح داریم، حتی در تلویزیون قدیمی ما

6. Now that oil is scarce, the fate of the motor car is uncertain.
[ترجمه ترگمان]حالا که نفت کمیاب است، سرنوشت ماشین موتور نامطمئن است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر نفت کم است، سرنوشت موتور خودرو نامشخص است

7. Wish you a whole world of happiness now that your birthday is here. May your memories today be warm ones. May your dreams today be dear. may your joy last through the year.
[ترجمه ترگمان]حالا که تولدت اینجاست، برات آرزوی خوشبختی می کنم ممکنه خاطرات تو امروز گرم باشه امیدوارم رویاهات رو امروز دوست داشته باشی ممکنه شادی تو در طول سال دوام بیاره
[ترجمه گوگل]اکنون تولدت مبارک اینجاست ممکن است امروز خاطرات شما گرم باشد شاید امروز رویاهای شما عزیزم باشد ممکن است شادی شما در طول سال گذشته باشد

8. Now that the war is over may there be a lasting peace between our nations.
[ترجمه ترگمان]اکنون که جنگ تمام شده است، ممکن است صلحی پایدار بین ملت های ما برقرار شود
[ترجمه گوگل]اکنون که جنگ تمام می شود، صلح پایدار بین ملت ما وجود دارد

9. Now that she's an air hostess, foreign travel has lost its glamour for her.
[ترجمه ترگمان]حالا که او یک مهماندار هواپیما است، سفره ای خارجی جذابیت خود را برای او از دست داده است
[ترجمه گوگل]اکنون که او میزبان هوا است، مسافرت خارجی برای او زرق و برق خود را از دست داده است

10. The farmers are getting the crops in now that they are ripe.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال حاضر محصولاتی را که رسیده، به دست می آورند
[ترجمه گوگل]کشاورزان اکنون محصولات خود را در حال رسیده اند

11. It's good to fling off heavy clothing now that spring is here.
[ترجمه ترگمان]حالا که بهار اینجا است، لباس های سنگین را بیرون می اندازد
[ترجمه گوگل]خوب است که لباس های سنگین را که امروز بهار است، از بین ببریم

12. I realise now that the things which used to niggle and annoy me just don't really matter.
[ترجمه ترگمان]حالا می فهمم که چیزهایی که به niggle عادت داشت و مرا آزار می داد، اهمیتی نداشت
[ترجمه گوگل]من اکنون می فهمم که چیزهایی که به من زده اند و من را تحریک می کنند واقعا مهم نیست

13. Now that we're in Europe we ought to visit the Netherlands.
[ترجمه ترگمان]حالا که ما در اروپا هستیم باید از هلند دیدن کنیم
[ترجمه گوگل]اکنون که ما در اروپا هستیم باید از هلند دیدن کنیم

14. Now that the problem has been identified, appropriate action can be taken.
[ترجمه ترگمان]اکنون که مشکل شناسایی شده است، اقدام مناسب را می توان انجام داد
[ترجمه گوگل]اکنون که مشکل شناسایی شده است، اقدام مناسب می تواند انجام شود

15. We're getting on much better now that we don't live together.
[ترجمه ترگمان]حالا خیلی بهتر شده که با هم زندگی نکنیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون در حال پیشرفت هستیم که با هم زندگی نمی کنیم

پیشنهاد کاربران

Since, because

" now that" برای بیان " توضیحات در یک موقعیت جدید" به کار می رود و یک حرف ربط " conjunction" می باشد، و می تواند به صورت " حالا که - اکنون که - و . . . . " ترجمه شود. مثال:
Now that I live only a few blocks from work, I walk to work and enjoy it.
حالا که من فقط با ( فاصله ) چند بلوک از ( محل ) کار زندگی می کنم ، پیاده تا ( محل ) کار می روم و از آن لذت می برم.


از وقتی که

چون
زیرا


بهترین معنی برای now that حالا که
حالا که اینجوریه پس منم فلان میکنم


میتونه با موارد زیر هم معنی باشه:
Inasmuch as
Because
Since
As
که همشون برای بیان دلیل و علت ب کار میرن

حالا که. . .


کلمات دیگر: