کلمه جو
صفحه اصلی

heroically


گردوار، پهلوانانه، شجاعانه، مردانه

انگلیسی به فارسی

قهرمانانه، دلاورانه، شجاعانه، با شهامت


انگلیسی به انگلیسی

• courageously, fearlessly, with daring

جملات نمونه

1. She died heroically during an assault on the world's second-highest mountain.
[ترجمه ترگمان]او شجاعانه در طی حمله ای به دومین قله بلند دنیا مرد
[ترجمه گوگل]او در طول حمله به کوه دومین قله جهان جان خود را از دست داد

2. Single parents cope heroically in doing the job of two people.
[ترجمه ترگمان]والدین مجرد در انجام کار دو نفر قهرمانانه دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه گوگل]والدین تنها در انجام کار دو نفر به قهرمانانه عمل می کنند

3. Thousands upon thousands of martyrs have heroically laid down their lives for the people.
[ترجمه ترگمان]هزاران شهید قهرمانانه جان خود را برای مردم فدا کرده اند
[ترجمه گوگل]هزاران هزار نفر از شهیدان به طور قهرمانانه زندگی خود را برای مردم گذاشته اند

4. She fought heroically against the disease.
[ترجمه ترگمان]او شجاعانه در برابر این بیماری جنگید
[ترجمه گوگل]او با قهرمانی در برابر بیماری مبارزه کرد

5. He had acted heroically during the liner's evacuation.
[ترجمه ترگمان]او در زمان تخلیه کشتی، قهرمانانه عمل کرده بود
[ترجمه گوگل]او در طول تخلیه لاینر از لحاظ قهرمانی عمل کرد

6. She worked heroically to help others escape.
[ترجمه ترگمان]او قهرمانانه کار می کرد تا به دیگران کمک کند
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای کار کرد تا دیگران فرار کنند

7. They fought back heroically.
[ترجمه ترگمان]اونا با قهرمانانه جنگیدن
[ترجمه گوگل]آنها با قهرمانانه جنگیدند

8. Zoya heroically bore the torture that the Fascists inflicted upon her.
[ترجمه ترگمان]قهرمانانه ای قهرمانانه شکنجه را که فاشیست بر او تحمیل کرده بود تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]زویا به طرز قهرمانانه شکنجه هایی را که فاشیست ها بر او اعمال کرده اند، شکنجه می کنند

9. They had worked heroically to meet the deadline.
[ترجمه ترگمان]آن ها شجاعانه برای برآورده کردن این مهلت تلاش کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها به لحاظ قهرمانی کار کردند تا مهلت را رعایت کنند

10. Isaac fought heroically to regain his legal portion of the thoroughfare.
[ترجمه ترگمان]اسحاق دلیرانه جنگید تا بخش حقوقی خود را از این خیابان به دست آورد
[ترجمه گوگل]اسحاق با قهرمانانه جنگید تا بخشی قانونی از جاده را به دست آورد

11. Despite the title and setting, he heroically limits himself to only one Elvis.
[ترجمه ترگمان]با وجود عنوان و محیط، او شجاعانه خود را تنها به یک الویس محدود می کند
[ترجمه گوگل]با وجود عنوان و تنظیم، او قهرمانانه خود را محدود به تنها یک الویس

12. He heroically defended democratic principles.
[ترجمه ترگمان]او قهرمانانه از اصول دموکراتیک دفاع کرد
[ترجمه گوگل]او از لحاظ قهرمانی از اصول دموکراتیک دفاع کرد

13. Hanks so scrupulously, heroically mimes the wasting wought by the disease.
[ترجمه ترگمان]Hanks را با وسواس و دقت به من داده بود که من را با آن بیماری در معرض بیماری قرار داده بودم
[ترجمه گوگل]هانک به طرز محکمی، به طرز قهرآمیزی، هدر میرود که بیماری است

14. This piece narrated concerns him heroically dauntless, dares story which struggles.
[ترجمه ترگمان]این داستان مربوط به او با شجاعت و بی پروایی حکایت می کند
[ترجمه گوگل]این قطعه روایت او را به لحاظ قهرمانی بی رحمانه، جرات داستان که مبارزه است

پیشنهاد کاربران

قهرمانانه


کلمات دیگر: