1. The maid lowered her chin and simpered.
[ترجمه ترگمان]کلفت چانه خود را پایین آورد و لبخند simpered زد
[ترجمه گوگل]دوشیزه زن چانه اش را پایین انداخته و شگفت زده کرد
2. "Thank you doctor," said the nurse with a simper.
[ترجمه ترگمان]پرستار با لبخندی simper گفت: \" متشکرم دکتر \"
[ترجمه گوگل]پرستار گفت: 'متشکرم دکتر
3. 'You're such a darling,' she simpered.
[ترجمه ترگمان]با لبخند simpered گفت: تو خیلی خوشگلی
[ترجمه گوگل]'او خیلی دوست داشتنی است '
4. Betsy simpered at him as she spoke.
[ترجمه ترگمان]بت سی نیز همان طور که حرف می زد، به او لبخند simpered
[ترجمه گوگل]Betsy او را به عنوان او صحبت کرد
5. She gave her teacher a simpering smile.
[ترجمه ترگمان]لبخند زنان به معلمش لبخند زد
[ترجمه گوگل]او به معلمش لبخند محبت آمیز داد
6. Are we perhaps being invited to see the simpering good taste of operetta as the flip-side of the Victorian stews?
[ترجمه ترگمان]آیا ما برای دیدن طعم خوش simpering of به عنوان جنبه flip دوره ویکتوریایی دعوت شده ایم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما شاید دعوت شود تا طعم خوش طعم اپورتتو را به عنوان تلنگر بخار ویکتوریا بپوشانیم؟
7. He just simpered at me.
[ترجمه ترگمان]او فقط به من لبخند زد
[ترجمه گوگل]او فقط به من شگفت زده شد
8. I also resented the way Millet was simpering at me.
[ترجمه ترگمان]همچنین از روش Millet که simpering بر من was بیزار بودم
[ترجمه گوگل]من همچنین عصبانی بودم که ارزن در من شگفت زده بود
9. Nicola was not just a simpering and empty-headed blonde with a pleasant voice.
[ترجمه ترگمان]بیست دلار فقط یک زن بلوند ساده و با صدای دلنشینی بود
[ترجمه گوگل]نیکولا فقط با یک صدای خوشایند بلندی مسخره و خالی بود
10. Lady Francesca smiled and simpered but, when she glimpsed me, her face became as hard as stone.
[ترجمه ترگمان]لیدی فرانچسکا لبخند زد و لبخند simpered زد، اما وقتی چشمش به من افتاد چهره اش به اندازه سنگ سخت شد
[ترجمه گوگل]خانم فرانچسکا لبخند زد و فریاد زد: اما وقتی که او مرا نگاه کرد، چهره اش سنگین تر شد
11. The model makes the calculation simper than load-shedding strategy by neighbor.
[ترجمه ترگمان]این مدل محاسبه را در مقایسه با استراتژی ریختن بار به وسیله همسایه محاسبه می کند
[ترجمه گوگل]این مدل باعث می شود محاسبه سیمپر از استراتژی کاهش بار با همسایه
12. They leer, they simper at her shame: Gay.
[ترجمه ترگمان]آن ها نگاه می کنند و از شرم لبخند می زنند؛ همجنس باز
[ترجمه گوگل]آنها لر، آنها را در شرم او گی
13. When I told him the news, he simply simper.
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را برایش گفتم، به سادگی پوزخندی زد
[ترجمه گوگل]وقتی به او خبر دادم، او به سادگی فریاد زد
14. Please, young women, smile or simper or smirk or grin, glower or glare, or just mope about if you like, but for the love of God, please put away the duck face.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم، زنان جوان، لبخند، لبخند، لبخند یا لبخند، اخم کردن، اخم کردن، یا فقط به خاطر عشق خدا، لطفا صورت اردک را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]لطفا خانم های جوان لبخند بزنند یا سوزش یا سوزش یا گره زدن، درخشش و یا درخشش، یا فقط در مورد دلخواه خود، اگر دوست دارید، اما برای عشق به خدا، لطفا صورت اردک را کنار بگذارید