1. her convalescence was long and painful
دوران نقاهت او طولانی و دردآمیز بود.
2. the languor of convalescence
بی رمقی دوران نقاهت
3. You need four to six weeks' convalescence.
[ترجمه ترگمان]تو به ۴ تا ۶ هفته نقاهت نیاز داری
[ترجمه گوگل]شما نیاز به بازتوانی چهار تا شش هفته دارید
4. She bore up well during her convalescence.
[ترجمه ترگمان]در دوران نقاهت او حالش خوب بود
[ترجمه گوگل]او در طول حاملگی او خوب عمل کرد
5. It is necessary to prepare tor convalescence before you go into hospital if that is at all possible.
[ترجمه ترگمان]لازم است که دوران نقاهت خود را قبل از اینکه به بیمارستان بروید، آماده کنید
[ترجمه گوگل]لازم است قبل از اینکه به بیمارستان برسد، در صورتی که امکان پذیر باشد، آمادگی تان را فراهم کنید
6. Mrs. Gwynn will continue her convalescence at home.
[ترجمه ترگمان]خانم Gwynn نقاهت خود را در خانه ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]خانم گینن در حال بهبودی در خانه است
7. Food and convalescence were as far as Mitchell needed to think.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که می چل به فکر افتاد، غذا و نقاهت ضروری بود
[ترجمه گوگل]غذا و بهبودی تا آنجا که میچل مورد نیاز بود فکر میکرد
8. Conclusions Landscape convalescence can improve psychological distress.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری دوره نقاهت چشم انداز می تواند پریشانی روانی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری چشمانداز چشم انداز می تواند دشواری روانشناختی را بهبود بخشد
9. He kept to the house during his convalescence.
[ترجمه ترگمان]در دوران نقاهت او به خانه باز می گشت
[ترجمه گوگل]او در طول درمانگاه خود به خانه نگهداری شد
10. During convalescence, activities of enzymes detected in the cure group, were all beyond reference ranges.
[ترجمه ترگمان]در طول دوران نقاهت، فعالیت های آنزیم های شناسایی شده در گروه درمان، فراتر از محدوده مرجع بودند
[ترجمه گوگل]در طول درمان، فعالیت آنزیم های تشخیص داده شده در گروه درمان، همه زیر مجموعه های مرجع بود
11. Methods Collect and retrieve relative data of various convalescence rehabilitation medical subjects in the whole army on convalescence of border guards, and carry out sorting and analysis and summary.
[ترجمه ترگمان]روش های جمع آوری و بازیابی داده های مربوط به دوران نقاهت مختلف در کل ارتش در دوران نقاهت ماموران مرزی و انجام دسته بندی و تحلیل و خلاصه
[ترجمه گوگل]روش ها: جمع آوری و بازیابی اطلاعات نسبی در زمینه های مختلف توانبخشی درمانی در کل ارتش در جهت بازنشستگی نگهبانان مرزی و انجام مرتب سازی و تجزیه و تحلیل و خلاصه
12. Convalescence is the period when you are still sick after you get well.
[ترجمه ترگمان]Convalescence زمانی است که شما بعد از این که خوب شدید، بیمار هستید
[ترجمه گوگل]تومور دوره زمانی است که شما هنوز هم پس از اینکه شما خوب می شوید بیمار می شوید
13. Another apparent sign of convalescence is more ambiguous.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از نشانه های آشکار دوران نقاهت، مبهم تر است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از علائم ظاهری بهبودی مبهم تر است
14. After passing this one convalescence, russia economy will enter a fast development period.
[ترجمه ترگمان]پس از گذشت این دوره نقاهت، اقتصاد روسیه به یک دوره توسعه سریع وارد خواهد شد
[ترجمه گوگل]پس از گذراندن این یک بهبود، اقتصاد روسیه به یک دوره توسعه سریع وارد خواهد شد
15. Does the convalescence of breast enhancement want how long?
[ترجمه ترگمان]آیا دوران نقاهت در پستان این است که چقدر طول بکشد؟
[ترجمه گوگل]آیا طول عمر سینه افزایش می یابد؟