کلمه جو
صفحه اصلی

unstinting

انگلیسی به فارسی

غافلگیر شدن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: unrestricted in effort or supply.

- The winning candidate thanked his staff for their unstinting efforts to get him elected.
[ترجمه ترگمان] نامزد برنده از کارکنانش به خاطر تلاش های unstinting برای انتخاب او تشکر کرد
[ترجمه گوگل] کاندیدای برنده از کارکنانش تشکر کرد تا تلاش های بی نظیر خود را برای به دست آوردن او انتخاب کنند

• unstinting help, care, or praise is great in amount or degree and is given generously.

جملات نمونه

1. I can't speak too highly of the unstinting help I received.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بیش از حد زیادی از the که دریافت کردم حرف بزنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بیش از حد از کمک ناپذیر که دریافت کردم صحبت کنم

2. They were unstinting in their praise.
[ترجمه بیژن دوستی] آن ها در تمجیدشان سنگ تمام گذاشتند.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مدح و تمجید خود unstinting می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در ستایش خود غافلگیر شدند

3. He was unstinting in his praise of his teacher.
[ترجمه ترگمان]در تعریف و تمجید از معلم خود او را ستایش می کرد
[ترجمه گوگل]او در ستایش خود از معلم خود غافلگیر شد

4. She was quite unstinting in her praise.
[ترجمه ترگمان]از این تعریف و تمجید خوشش نمی آمد
[ترجمه گوگل]او در ستایش او کاملا بی پروا بود

5. She was unstinting in her efforts to help.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش های خود برای کمک تلاش می کرد
[ترجمه گوگل]او در تلاشهایش برای کمک به او نبود

6. She will be remembered for her selfless/unstinting devotion to the cause.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر تعهد فداکارانه و unstinting به این هدف به یاد خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]او برای عزت نفس و خودپرستانه به علت به یاد می آورد

7. The key is perseverance, coupled with unstinting practice.
[ترجمه ترگمان]کلید، پشت کار است و با تمرین unstinting همراه است
[ترجمه گوگل]کلید پشتکار بودن است، همراه با تمرین بی نظیر

8. I am also grateful for the unstinting help of those who staffed the stall and baked as well.
[ترجمه ترگمان]من همچنین از کمک کسانی که در این غرفه کار می کنند و هم کمپوت درست می کنند، سپاسگزارم
[ترجمه گوگل]من همچنین از کمک نافرجام از کسانی که کارکنان غرفه و پخته شده را نیز سپاسگزارم

9. He is unstinting in his encouragement.
[ترجمه ترگمان]او در دل تشویق و تشویق خودش است
[ترجمه گوگل]او در تشویق او غافلگیر است

10. We all appreciate your unstinting help.
[ترجمه ترگمان] همه ما از کمکت قدردانی می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما از کمک نافرمانی خود قدردانی می کنیم

11. We therefore pledge our unstinting support for these common objectives and our determination to achieve them.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما حمایت unstinting خود را از این اهداف مشترک و عزم ما برای رسیدن به آن ها تضمین می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما حمایت بی حد و حصر از این اهداف مشترک و عزم ما برای دستیابی به آنها را متعهد می دانیم

12. The Ethiopia - China economic partnership has received unstinting support from the Chinese government and enterprises.
[ترجمه ترگمان]مشارکت اقتصادی اتیوپی و چین حمایت unstinting از دولت چین و شرکت ها را به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]همکاری های اقتصادی اتیوپی - چین از دولت چین و شرکت های چینی حمایت بی نظیری کرده است

13. We would like to thank Edna Hales for her unstinting support over the years.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم از \"ادنا hales\" برای حمایت از سال ها حمایت کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم از ادنا هالس برای حمایت ناپذیر خود در طول سالها تشکر کنیم

14. The task of producing the text was made easier by the unstinting help and generosity extended to me.
[ترجمه ترگمان]وظیفه تولید متن با کمک سخاوتمندانه و سخاوت extended به من ساده تر شد
[ترجمه گوگل]وظیفه تولید متن با کمک بی معنی و سخاوتمندانه به من کمک کرد

پیشنهاد کاربران

نمونه از کتاب Anxious People

Then she would spend three months studying the subject in question with unsinting devotion on Internet forums

بی دریغ

بی شائبه

بی چون و چرا

Very Generous

بسیار بخشنده


کلمات دیگر: