1. they tried to desecrate the shrine by tying their horses in it
با بستن اسبان خود در حرم سعی کردند به آن بی حرمتی کنند.
2. The mosque/shrine was desecrated by vandals.
[ترجمه ترگمان]مسجد \/ مقبره از سوی خرابکاران مورد اهانت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مسجد / معبد توسط خرابکارها مورد تخریب قرار گرفت
3. She shouldn't have desecrated the picture of a religious leader.
[ترجمه ترگمان]او نباید به تصویر یک رهبر مذهبی بی حرمتی کند
[ترجمه گوگل]او نباید تصویر یک رهبر مذهبی را تخریب کند
4. It's a crime to desecrate the country's flag.
[ترجمه ترگمان]بی حرمتی به پرچم کشور جرمه
[ترجمه گوگل]این یک جرم است که دولت پرچم کشور را محکوم کند
5. Some of the graves have been desecrated by vandals.
[ترجمه ترگمان]برخی از قبرها به خاطر خراب کردن تخریب شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از گورها توسط خرابکارها مورد تخریب قرار گرفته اند
6. The invading army desecrated this holy place when they camped here.
[ترجمه ترگمان]وقتی که در اینجا اردو زدند، ارتش مهاجم به این مکان مقدس بی حرمتی کرد
[ترجمه گوگل]ارتش مهاجم این مکان مقدس را در هنگام تظاهرات در این کشور منزوی کرد
7. The church had been desecrated by vandals.
[ترجمه ترگمان]کلیسا به هیچ وجه به vandals بی حرمتی نکرده بود
[ترجمه گوگل]کلیسا توسط خرابکارها تخریب شده است
8. Yet he hated to think of Wheeler, who represented everything bogus and hollow,(Sentence dictionary) desecrating his beloved church.
[ترجمه ترگمان]با این حال، از فکر کردن (ویلر)متنفر بود، که همه چیز ساختگی و توخالی را نشان می داد و به کلیسای محبوب خود بی حرمتی می کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، او متنفر از ویلر بود، که همه چیز را فریب خورده و توخالی نشان می داد، (متن حکم)، محکوم کردن کلیسای محبوبش
9. Three skinheads admitted desecrating over 100 graves.
[ترجمه ترگمان]سه تن از skinheads به بی حرمتی به بیش از ۱۰۰ قبر اعتراف کردند
[ترجمه گوگل]سه اسکایپ هولناک، بیش از 100 قبر را محکوم کردند
10. Most of the Egyptian tombs were desecrated and robbed.
[ترجمه ترگمان]بیشتر این مقبره های مصری هتک حرمت و غارت شدند
[ترجمه گوگل]بیشتر مقبره های مصری مورد تخریب و غارت قرار گرفتند
11. Never mind that he desecrated their spirit.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که اون به روح اونا بی حرمتی کرده
[ترجمه گوگل]هرگز فکر نکنید که او روح خود را تخریب کرد
12. Protestant rioters desecrated Hailsham parish church in 155 and the old practices were driven steadily underground.
[ترجمه ترگمان]شورشیان پروتستان کلیسای بخش Hailsham را در ۱۵۵ مورد اهانت قرار دادند و شیوه های قدیمی به طور پیوسته در زیر زمین قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]ریشمندان پروتستان در 155 سالگی کلیسای مسلمان هیلشام را تخریب کردند و شیوه های قدیمی به طور پیوسته در زیر زمین رانده شدند
13. Kelly's grave was also desecrated.
[ترجمه ترگمان]قبر کلی نیز مورد اهانت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]قبر کلی نیز مورد تجاوز قرار گرفت
14. The enemy desecrate the church by using it as a stable.
[ترجمه ترگمان]دشمن با استفاده از آن به عنوان یک اصطبل بی احترامی به کلیسا می کند
[ترجمه گوگل]دشمن کلیسا را با استفاده از آن به عنوان یک پایدار، بی احترامی می کند
15. Don't you have a church to desecrate or something?
[ترجمه ترگمان]تو کلیسا داری که بهش بی حرمتی کنی یا همچین چیزی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک کلیسا برای فریب دادن یا چیزی ندارید؟