وابسته به داستان و رمان
novelistic
وابسته به داستان و رمان
انگلیسی به فارسی
وابسته به داستان و رمان
نوئالیستی، وابسته به داستان و رمان
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: novelistically (adv.)
مشتقات: novelistically (adv.)
• : تعریف: of, pertaining to, or typical of novels.
• of or pertaining to novels
جملات نمونه
1. Is not the pleasure of the novelistic text akin to day-dreaming, wish-fulfilment fantasy?
[ترجمه ترگمان]آیا لذت این است که این متن کتاب در خیال و خیال و خیال و خیال و خیال باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا لذت بردن از متن نوشتاری مشابه شب یلدا، فانتزی آرزوی آرزو نیست؟
[ترجمه گوگل]آیا لذت بردن از متن نوشتاری مشابه شب یلدا، فانتزی آرزوی آرزو نیست؟
2. His diaries chronicle each phase of irritation with novelistic detail.
[ترجمه ترگمان]دفتر خاطرات او هر مرحله از عصبانیت را با جزییات novelistic شرح می دهد
[ترجمه گوگل]خاطرات او هر مرحله از تحریک با جزئیات نوشتاری را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]خاطرات او هر مرحله از تحریک با جزئیات نوشتاری را شرح می دهد
3. The novelistic drama perhaps excuses the odd clinical inexactitude, a sense of operative terms being applied with a somewhat whimsical notion of what they entail.
[ترجمه ترگمان]درام novelistic شاید the بالینی عجیب و غریب را بهانه می آورد، یک حس فعل و انفعال ذهنی که با یک اندیشه somewhat از آنچه مستلزم آن است، اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این نمایشنامهنویس ممکن است به نادرستی بالینی عجیب و غریب، حسن شرایط عملیاتی که با مفهوم تا حدودی غریزی از آنچه که در آن رخ میدهد، اعمال شود
[ترجمه گوگل]این نمایشنامهنویس ممکن است به نادرستی بالینی عجیب و غریب، حسن شرایط عملیاتی که با مفهوم تا حدودی غریزی از آنچه که در آن رخ میدهد، اعمال شود
4. O'Neill has Naipaul's gift for creating unforced novelistic connections in a world of forced ideological connections.
[ترجمه ترگمان]اونیل توانایی Naipaul برای ایجاد ارتباطات novelistic novelistic در دنیایی از پیوندهای ایدئولوژیک اجباری را دارد
[ترجمه گوگل]O'Neill هدیه نایپول را برای ایجاد ارتباطات ناگفته ناتمام در دنیای اتصالات ایدئولوژیک اجباری دارد
[ترجمه گوگل]O'Neill هدیه نایپول را برای ایجاد ارتباطات ناگفته ناتمام در دنیای اتصالات ایدئولوژیک اجباری دارد
5. Yet he has all of Kushner's uncanny novelistic confidence.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اعتماد به نفس عجیب و غریبی دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، او تمام اعتماد به نفس کولن کوزنر را دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، او تمام اعتماد به نفس کولن کوزنر را دارد
6. The intellectual stakes are high, but, unfortunately, the novelistic means are limited.
[ترجمه ترگمان]ریسک فکری بالا است، اما متاسفانه، ابزار novelistic محدود هستند
[ترجمه گوگل]سهم فکری بالا است، اما متاسفانه، ابزارهای نوشتاری محدود هستند
[ترجمه گوگل]سهم فکری بالا است، اما متاسفانه، ابزارهای نوشتاری محدود هستند
7. Novelistic vivacity, the great unteachable, the unschooled enigma, has a way of making questions of form appear scholastic.
[ترجمه ترگمان]با نشاط و نشاط، unteachable بزرگ، معمای unschooled، روشی برای مطرح کردن سوالات آموزشی در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]زرق و برق ناخوشایند، غیر قابل دسترس بودن و غیرقابل انکار، یک راه برای ایجاد سوالاتی از فرم، به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]زرق و برق ناخوشایند، غیر قابل دسترس بودن و غیرقابل انکار، یک راه برای ایجاد سوالاتی از فرم، به نظر می رسد
8. Please indulge the novelist if he thinks in novelistic terms.
[ترجمه ترگمان]لطفا رمان نویس را در صورتی که به جملات novelistic فکر می کند، ارضا کند
[ترجمه گوگل]لطفا رماننویس را تحسین کنید اگر او در شرایط نوشتاری فکر کند
[ترجمه گوگل]لطفا رماننویس را تحسین کنید اگر او در شرایط نوشتاری فکر کند
9. The new material gives "Dorian Gray" a novelistic heft, even a political edge.
[ترجمه ترگمان]مطالب جدید \"Dorian گری\"، از گذشته، حتی یک لبه سیاسی را به \"Dorian گری\" می دهد
[ترجمه گوگل]مواد جدید 'Dorian Gray' را یک رونق نوشتاری، حتی یک لایۀ سیاسی می نامند
[ترجمه گوگل]مواد جدید 'Dorian Gray' را یک رونق نوشتاری، حتی یک لایۀ سیاسی می نامند
10. Likewise, characters tend to get access to their memories in traditional, "novelistic" ways.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شخصیت ها تمایل دارند به خاطرات خود به روش های سنتی و سنتی دسترسی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شخصیت ها تمایل به دسترسی به خاطرات خود را در روش های سنتی، 'نوشتنی'
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شخصیت ها تمایل به دسترسی به خاطرات خود را در روش های سنتی، 'نوشتنی'
11. His novelistic style, he says, owes a lot to screenwriting: Keep it tight, keep those pages turning, delete the extraneous.
[ترجمه ترگمان]او می گوید سبک novelistic به screenwriting مدیون است: محکم نگه دارید، آن صفحات را مرتب نگاه دارید، دیگری را حذف کنید
[ترجمه گوگل]او می گوید، سبک روانشناختی وی بسیار مستحکم است تا فیلمنامه را تهیه کند: آن را محکم نگه دارید، صفحات را به نوبه خود نگه دارید و دیگران را حذف کنید
[ترجمه گوگل]او می گوید، سبک روانشناختی وی بسیار مستحکم است تا فیلمنامه را تهیه کند: آن را محکم نگه دارید، صفحات را به نوبه خود نگه دارید و دیگران را حذف کنید
12. I share these writers' impatience with slack novelistic convention.
[ترجمه ترگمان]من این writers رو با slack novelistic تقسیم می کنم
[ترجمه گوگل]من این بی حرمتی نویسندگان را با کنوانسیون نوشتاری لغزنده به اشتراک می گذارم
[ترجمه گوگل]من این بی حرمتی نویسندگان را با کنوانسیون نوشتاری لغزنده به اشتراک می گذارم
13. It is the interaction of high technology with traditional novelistic modes which is the focus of the work.
[ترجمه ترگمان]این اثر متقابل تکنولوژی بالا با حالت های novelistic سنتی است که تمرکز بر کار است
[ترجمه گوگل]این تعامل تکنولوژی بالا با حالت های معمول سنتی است که تمرکز کار است
[ترجمه گوگل]این تعامل تکنولوژی بالا با حالت های معمول سنتی است که تمرکز کار است
14. One can understand that Ferrante has no interest in adding her privacy to the novelistic pyre.
[ترجمه ترگمان]می توان درک کرد که Ferrante هیچ علاقه ای به افزودن حریم خصوصی اش به the novelistic ندارد
[ترجمه گوگل]می توان فهمید که Ferrante علاقه ای به افزودن حریم خصوصی اش به داستان نویسی ندارد
[ترجمه گوگل]می توان فهمید که Ferrante علاقه ای به افزودن حریم خصوصی اش به داستان نویسی ندارد
15. Transcendency is the common features of dramatic tragedy and novelistic tragedy.
[ترجمه ترگمان]Transcendency یکی از ویژگی های مشترک تراژدی دراماتیک و تراژدی novelistic است
[ترجمه گوگل]Transcendency ویژگی های مشترک تراژدی دراماتیک و تراژدی نوین است
[ترجمه گوگل]Transcendency ویژگی های مشترک تراژدی دراماتیک و تراژدی نوین است
پیشنهاد کاربران
ادبی
کلمات دیگر: