1. At Merlin's instigation, Arthur founds the Fellowship of the Round Table.
[ترجمه ترگمان]در تحریک (مرلین)، آرتور، انجمن یاران میزگرد را پایه گذاری می کند
[ترجمه گوگل]آرتور در مطرح شدن مرلین، میزبان میزبان میزبان است
2. Yesterday's riot broke out at the instigation of an unknown politician.
[ترجمه ترگمان]شورش دیروز به تحریک یک سیاست مدار ناشناس آغاز شد
[ترجمه گوگل]هراس دیروز به دنبال تحریک یک سیاستمدار ناشناخته بود
3. The talks are taking place at the instigation of Germany.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات در تحریک آلمان برگزار می شود
[ترجمه گوگل]مذاکرات در حال تحریم آلمان است
4. An appeal fund was launched at the instigation of the President.
[ترجمه ترگمان]یک صندوق بین المللی به تحریک رئیس جمهور راه اندازی شد
[ترجمه گوگل]یک صندوق درخواست تجدیدنظر با تحریک رییس جمهور راه اندازی شد
5. At his instigation we conceal the fact from the authorities.
[ترجمه ترگمان]به اصرار او ما حقیقت را از مقامات پنهان می کنیم
[ترجمه گوگل]در تحریک خود ما این واقعیت را از مقامات پنهان می کنیم
6. The inquiry was begun at the instigation of a local MP.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق با تحریک یک نماینده محلی آغاز شد
[ترجمه گوگل]این تحقیق در مطرح شدن یک نماینده محلی آغاز شد
7. It was done at his instigation.
[ترجمه ترگمان]به بهانه او این کار را انجام داد
[ترجمه گوگل]این کار را با تحریک خود انجام داد
8. I came here at the instigation of your letter, believing myself to have secured a position.
[ترجمه ترگمان]من به تحریک نامه شما به اینجا آمده ام
[ترجمه گوگل]من به خاطر تحریم نامه شما به اینجا آمده ام، اعتقاد دارم که خود را در موقعیتی قرار داده ایم
9. Shepard lied to investigators at the instigation of his direct superior officer.
[ترجمه ترگمان]Shepard به تحریک افسران مافوق خود دروغ گفته بود
[ترجمه گوگل]شپرد به محکوم کردن افسر ارشد مستقیم دروغ می گوید
10. Usually enclosure was forced through at the instigation and will of the greater landowners.
[ترجمه ترگمان]معمولا به تحریک و اراده مالکان بزرگ تر محصور می شد
[ترجمه گوگل]معمولا محوطه به دلیل تحریک و خواست اربابان بزرگ مجبور شد
11. Sprinter Phil Brown began athletics at the instigation of two PE teachers.
[ترجمه ترگمان]فیل براون به تحریک دو معلم PE شروع به ورزش کرد
[ترجمه گوگل]اسپیپر فیلیپ براون ورزش را با دعوت دو معلم پلیس شروع کرد
12. At Kukhar's instigation he joined the restaurant as an apprentice chef.
[ترجمه ترگمان]با تحریک Kukhar به رستوران به عنوان شاگرد آشپز به رستوران ملحق شد
[ترجمه گوگل]در کوشش کوخار به رستوران به عنوان آشپز شاگرد پیوست
13. According to MichelFoucault's theory of discourse instigation, suppression definitely goes to an instigation.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه MichelFoucault تحریک گفتمان، سرکوبی قطعا به تحریک ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]طبق نظریه MichelFoucault درباره تحریک گفتمان، سرکوب قطعا به انگیزه می انجامد
14. Thus, in his instigation, they are willing to do the sexual process.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به تحریک او، آن ها مایل به انجام فرآیند جنسی هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، در تحریک خود، آنها مایل به انجام روند جنسی هستند
15. Instigation is a special mode of criminal act, asas a category in the classification of complicity.
[ترجمه ترگمان]Instigation یک حالت خاص از فعالیت جنایی است که به عنوان یک مقوله در طبقه بندی مشارکت شناخته می شود
[ترجمه گوگل]تحریک یک حالت خاص از اقدامات جنایتکار است، و یک طبقه بندی در طبقه بندی همبستگی است