کلمه جو
صفحه اصلی

in sync

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: occurring, moving, or working together at the same time and rate; in unison; synchronized.

- Use this button to get the sound and video back in sync.
[ترجمه ترگمان] از این دکمه برای به دست آوردن صدا و ویدئو در همگام سازی استفاده کنید
[ترجمه گوگل] از این دکمه برای دریافت صدا و ویدیو در همگام سازی استفاده کنید

(2) تعریف: in accord or agreement; harmonious.

- After the meeting, we were all in sync about how to make the deal happen.
[ترجمه ترگمان] بعد از این ملاقات، همه ما در مورد این که چگونه این معامله انجام شود، همگام بودیم
[ترجمه گوگل] پس از جلسه، ما همه در هماهنگی در مورد چگونگی انجام معامله اتفاق می افتد

• occurring simultaneously, moving at the same rate

پیشنهاد کاربران

همگام، همصدا

مطابق، سازگار

هماهنگ

تفاهم داشتن
توافق داشتن


کلمات دیگر: