کلمه جو
صفحه اصلی

chimera


معنی : خیال واهی
معانی دیگر : (اسطوره ی یونان - هیولایی که سر شیر داشت و بدن بز و دم افعی و از دهانش آتش می بارید) کیمرا، (c کوچک) هیولا، (زیست شناسی - c کوچک) هر سازواره یا اندامی که از دو یا چند یاخته ی غیرمتشابه (از نظر ژنتیک) تشکیل شده باشد، chimaera : افسانه جانوری که سرشیر وبدن ببر ودم مار داشته است

انگلیسی به فارسی

کیمرا، خیال واهی


( chimaera =)(افسانه) جانوری که سر شیر و بدن ببر و دم مار داشته است، (مجازاً) خیال واهی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a mythical fire-breathing female monster with a lion's head, a goat's body, and a snake's tail.
مشابه: Gorgon, monster

(2) تعریف: a fantastic, often horrible, idea or image produced by the mind.
مترادف: apparition, phantasm, phantom, specter
مشابه: bogeyman, bugaboo, bugbear, hallucination, monster, nightmare

(3) تعریف: a living organism or structure that contains two or more genetically distinct tissues.
مشابه: graft, hybrid

• mythological monster with a goat's body and a lion's head and a snake's tail; imaginary monster made up of inappropriate parts; delusion, wild illusion; person or organ comprised of tissues of different genetic constitution
a chimera is a hope that is very unlikely to be fulfilled, or an unrealistic idea that you have about something; a literary use.
a chimera is a mythological monster with the head of a lion, the body of a goat, and the tail of a serpent.

مترادف و متضاد

خیال واهی (اسم)
illusion, castle building, chimera

dream, fantasy


Synonyms: bogy, bubble, delusion, fabrication, fancy, fata morgana, figment, fool’s paradise, hallucination, ignis fatuus, illusion, mirage, monster, monstrosity, pipe dream, rainbow, snare, specter, virtual reality


Antonyms: reality, truth


جملات نمونه

1. Religious unity remained as much a chimera as ever.
[ترجمه ترگمان]وحدت مذهبی مثل همیشه یک معما بود
[ترجمه گوگل]وحدت مذهبی همچنان همانطور که همیشه هست، باقی مانده است

2. A flailing chimera of camera crews, photographers and reporters staggers backwards down some city high street.
[ترجمه ترگمان]گروهی از کارکنان، عکاسان و گزارشگران به سمت پایین در برخی از خیابان های شهر حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]شبیه ساز خلبانان دوربین، عکاسان و خبرنگاران در برخی از خیابان های شهر به سمت پایین حرکت می کند

3. This qualified chimera image will allow our comparison of Presocratic reasoning with scientific reasoning to be more precise.
[ترجمه ترگمان]این تصویر chimera واجد شرایط اجازه مقایسه استدلال Presocratic با استدلال علمی را می دهد که دقیق تر باشند
[ترجمه گوگل]این تصویر کیمیر واجد شرایط، ما را به مقایسه ما با استدلال Presocratic با استدلال علمی خواهد شد دقیق تر

4. The synthetic chimera polypeptide was confirmed by Edman degradation and MALDI TOF mass spectroscopy.
[ترجمه ترگمان]پلی پپتیدی مصنوعی با تخریب Edman و طیف سنجی جرمی MALDI تایید شد
[ترجمه گوگل]پلیپپتید کیمورای مصنوعی با تجزیه ادمن و طیف سنجی جرمی MALDI TOF تأیید شد

5. I think Nekhorvich created a monster virus in chimera, and the anti-virus to kill it in Bellerophon .
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که Nekhorvich یک ویروس هیولا را در chimera ایجاد کرده است و ویروس ضد ویروس آن را در b کشته است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم Nekhorvich یک ویروس هیولا در chimera ایجاد کرده است، و آنتی ویروس برای کشتن آن در Bellerophon

6. Is this wave of affluence a chimera or does it have solid underpinnings?
[ترجمه ترگمان]آیا این موج از وفور یک chimera یا همان زیربنای استوار است؟
[ترجمه گوگل]آیا این موج نفوذ یک کیمر است یا دارای پایه های جامد است؟

7. Objective:To explore the relationship between chimera generated from donator bone marrow infusion and acute rejection in renal transplantation.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین chimera تولید شده از القای مغز استخوان donator و rejection حاد در پیوند کلیه
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین کیمر تولید شده از انفوزیون مغز استخوان اهدا کننده و رد حاد در پیوند کلیه

8. The Chimera is a supremely durable tracked troop transport, with the ability to carry up to twelve passengers along with a crew of three.
[ترجمه ترگمان]The یک وسیله نقلیه با دوام و با دوام است که توانایی حمل به دوازده مسافر همراه با خدمه سه را دارد
[ترجمه گوگل]Chimera حمل و نقل نیروی انسانی با راننده فوق العاده با دوام و توانایی حمل 12 مسافر همراه با یک خدمه از سه نفر است

9. Tribal Totem: Chimera, a powerful dream - spirit of variegated form.
[ترجمه ترگمان]توتم، توتم: Chimera، یک خواب قوی - روح چند رنگی
[ترجمه گوگل]توتم قبیله ای Chimera، رویا قدرتمند - روح از فرم های متنوع

10. Efficiency will reduce the Focus cost of Chimera Shot, Aimed Shot, and Arcane Shot.
[ترجمه ترگمان]راندمان برای کاهش هزینه فیلم برداری، با هدف عکاسی با هدف عکاسی و arcane مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]بهره وری هزینه فوکوس شات شبیه سازی شده، شات هدف و شلیک ضربتی را کاهش می دهد

11. I am fighting against my chimera; and I am still staying in my own figure.
[ترجمه ترگمان]من در مقابل chimera مبارزه می کنم؛ و من هنوز در ذهن خودم هستم
[ترجمه گوگل]من مبارزه می کنم در برابر کیمر من؛ و من هنوز در چهره خودم هستم

12. Chimera can be reduced by induction of multiple shoots from irradiated rice seeds.
[ترجمه ترگمان]Chimera را می توان با القای چند شاخه از دانه های برنج آلوده، کاهش داد
[ترجمه گوگل]کیمرا را می توان با القای چند شاخه از دانه های برنج مورد استفاده کاهش داد

13. She had become a chimera all over again.
[ترجمه ترگمان]او دوباره یک chimera شده بود
[ترجمه گوگل]او دوباره به یک خلسه تبدیل شده است

14. Is the ideal of banishing hunger throughout the world just a chimera?
[ترجمه ترگمان]آیا هدف از تبعید کردن گرسنگی در جهان فقط یک معما است؟
[ترجمه گوگل]آیا ایده آل از بین بردن گرسنگی در سرتاسر جهان فقط یک شبیه سازی است؟

پیشنهاد کاربران

مهمل، توهم، واهی، باطل، تخیلی

رستوران. مکان غذا

illusion


کلمات دیگر: