1. You don't believe in horoscopes and all that mumbo jumbo, do you?
[ترجمه ترگمان]تو که به این چرندیات اعتقاد نداری؟
[ترجمه گوگل]شما در طالع بینی ها و همه چیزهایی که مامبو می بینید اعتقاد ندارید؟
2. No psychiatry nonsense, no mumbo jumbo about theories and the other paraphernalia of the fiction writer.
[ترجمه ترگمان]نه چرت و پرت و نه مزخرفاتی که درباره نظریه های نویسنده و سایر وسایل نویسنده داستان های تخیلی است
[ترجمه گوگل]هیچ رویکردی بی معنی، هیچ مامبویی در مورد نظریه ها و لوازم جانبی دیگر نویسنده داستان
3. Always the same mean temperature, the same mumbo jumbo, the same high laced shoes and the little angels of the Lord singing soprano and alto.
[ترجمه ترگمان]همیشه همان دمایی است که با همان jumbo، همان کفش های پاشنه بلند، همان کفش های پاشنه بلند و فرشته کوچولوها که صدای آواز می خوانند و صدای آلتو
[ترجمه گوگل]همیشه همان دمای متوسط، همان مامبو، همان کفش های بافندگی بالا و فرشتگان کوچک خداوند است که آواز سپرانو و آلتو را می خوانند
4. This may sound like mumbo jumbo, but this is a Lynch movie we're talking about, and nothing can be what it seems.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است مانند mumbo jumbo باشد، اما این یک فیلم Lynch است که ما درباره اش صحبت می کنیم و هیچ چیز نمی تواند آن چیزی باشد که به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این ممکن است مانند mumbo jumbo شبیه باشد، اما این یک فیلم لینچ است که در آن صحبت می کنیم و هیچ چیزی نمی تواند چیزی باشد که به نظر می رسد
5. All the mumbo jumbo about stabilizing"debt-to-GDP" and ignoring interest payments are examples ofbudget-speak, intended to convince people that "something is being done"when little, or nothing, is.
[ترجمه ترگمان]همه the mumbo در مورد تثبیت \"بدهی به تولید ناخالص داخلی\" و بی توجهی به پرداخت بهره نمونه هایی از سخنرانی هستند که قصد دارند تا مردم را متقاعد کنند که \"چیزی در حال انجام است\" یا هیچ چیز نیست
[ترجمه گوگل]تمام مامبو در مورد stabilizing'debt-to-GDP 'و پرداختن به پرداخت های نادیده گرفته شده، نمونه هایی از قاعده بودجه هستند که در نظر گرفته شده است تا مردم را قانع کنند که 'چیزی در حال انجام است'، زمانی که کمی یا هیچ چیز نیست
6. It isn't all mumbo jumbo as some people think.
[ترجمه ترگمان]به نظر مردم این همه چرندیات نیست که مردم فکر می کنند
[ترجمه گوگل]همانطور که بعضی ها فکر می کنند این همه mumbo jumbo نیست
7. OK — enough about the background and technical mumbo jumbo of the classification trees.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی در مورد پس زمینه و jumbo فنی درختان طبقه بندی به اندازه کافی خوب است
[ترجمه گوگل]خوب - به اندازه کافی در مورد زمینه و فنی mumbo jumbo از درختان طبقه بندی
8. The following should help you to decipher the mumbo jumbo of the clubhouse.
[ترجمه ترگمان]تعقیب کردن به شما باید به شما کمک کند که این چرندیات را کشف کنید
[ترجمه گوگل]زیر باید به شما کمک کند رمزگشایی mumbo jumbo از باشگاه
9. The kid playing at the corner keep saying mumbo jumbo.
[ترجمه ترگمان]اون پسره که اون گوشه بازی می کرد همش چرت و پرت می گفت
[ترجمه گوگل]بچه ای که در گوشه ای بازی می کند می گوید: 'مامبو جومبو'
10. He rattled off a bunch of networking mumbo jumbo I didn't understand, so I finally just handed the phone off to my coworker to let them talk directly.
[ترجمه ترگمان]او سری تکان داد و ادامه داد: من متوجه نشدم، بنابراین بالاخره تلفن را به همکارم تحویل دادم و اجازه دادم مستقیما با هم حرف بزنند
[ترجمه گوگل]او یک دسته از مامبو های شبکه را به هم ریخت من نمی فهمیدم، بنابراین من در نهایت گوشی را به همکارم دادم تا بتوانم به طور مستقیم صحبت کنم
11. It has thus become a vicious circle of spoken mumbo jumbo.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، یک دایره شیطانی از این چرندیات سخن می گوید
[ترجمه گوگل]به این ترتیب دایرهی بدی از مامبو سخن گفته است
12. Don't tell me that some people still buy into that antique mumbo jumbo.
[ترجمه ترگمان]به من نگو که بعضی از مردم هنوز این چرندیات قدیمی را می خرند
[ترجمه گوگل]به من نگویید که بعضی از مردم هنوز به آن مومیایی عجیب و غریب تبدیل شده اند
13. I know: this sounds like so much motivational public speaker mumbo jumbo.
[ترجمه ترگمان]می دونم، این به نظر یه speaker عمومی motivational
[ترجمه گوگل]من می دانم: این به نظر می رسد مانند بسیاری از سخنرانان انگیزشی عمومی mumbo jumbo