زیرکانه، بزیرکی
shrewdly
زیرکانه، بزیرکی
انگلیسی به فارسی
شجاعانه
انگلیسی به انگلیسی
• cleverly, craftily; intelligently, judiciously, astutely
جملات نمونه
1. 'Something tells me you've already decided,' he said shrewdly.
[ترجمه ترگمان]زیرکانه گفت: یه چیزی به من می گه که تو تصمیم گرفتی
[ترجمه گوگل]او گفت: 'چیزی به من می گوید که شما قبلا تصمیم گرفتهاید '
[ترجمه گوگل]او گفت: 'چیزی به من می گوید که شما قبلا تصمیم گرفتهاید '
2. She shrewdly predicted the stock market crash.
[ترجمه ترگمان]او زیرکانه پیش بینی کرد که بازار سهام سقوط کرده است
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی سقوط بازار سهام را پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی سقوط بازار سهام را پیش بینی کرد
3. Sly shrewdly stayed just a few Steps ahead of the crowd.
[ترجمه ترگمان]زیرکانه، زیرکانه چند گام جلوتر از جمعیت باقی ماند
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی تنها چند مرحله از جمعیت پیش رو مانده است
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی تنها چند مرحله از جمعیت پیش رو مانده است
4. The release of the document was shrewdly timed.
[ترجمه ترگمان]زمان انتشار این سند به طور زیرکانه برنامه ریزی شده بود
[ترجمه گوگل]انتشار اسناد به طور خلاصه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]انتشار اسناد به طور خلاصه به پایان رسید
5. Linda looked at him shrewdly.
[ترجمه ترگمان]لیندا زیرکانه به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]لیندا به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]لیندا به او نگاه کرد
6. Some of Donaldson's punting was shrewdly angled and flighted but the wings scarcely saw the ball.
[ترجمه ترگمان]بعضی از punting Donaldson، زیرکانه و flighted بود، اما بال پرنده به زحمت توپ را دیده بود
[ترجمه گوگل]برخی از توپوگرافی دونالدسون به طور انحصاری زاویه دار و جوراب زده بود، اما بال بالایی نتوانست توپ را ببیند
[ترجمه گوگل]برخی از توپوگرافی دونالدسون به طور انحصاری زاویه دار و جوراب زده بود، اما بال بالایی نتوانست توپ را ببیند
7. He gradually gathers power and conviction as he shrewdly manipulates the crowd, whipping them into a frenzy.
[ترجمه ترگمان]کم کم قدرت و ایمان را جمع و جور می کند و زیرکانه جمعیت را بازی می کند، آن ها را با خشم شلاق می زند
[ترجمه گوگل]او به تدریج توان و اعتقادات خود را جمع می کند، به طوری که او به صورت مخفیانه جمعیت را دستکاری می کند و آنها را به یک دیوانگی شلاق می زند
[ترجمه گوگل]او به تدریج توان و اعتقادات خود را جمع می کند، به طوری که او به صورت مخفیانه جمعیت را دستکاری می کند و آنها را به یک دیوانگی شلاق می زند
8. They shrewdly got out of British consols in 181 but England was the nation where the family flourished above all.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آنها 181 ساله از کنسول انگلیس خارج شدند اما انگلستان کشوری بود که خانواده در آن رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]آنها 181 ساله از کنسول انگلیس خارج شدند اما انگلستان کشوری بود که خانواده در آن رشد کرده بود
9. Charlie looked at her shrewdly, and apppeared to be calculating.
[ترجمه ترگمان]چارلی زیرکانه به او نگاه کرد و سعی کرد محاسبه کند
[ترجمه گوگل]چارلی به او نگاه کرد و محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]چارلی به او نگاه کرد و محاسبه کرد
10. " Perhaps,'said the other, winking shrewdly.
[ترجمه ترگمان]دیگری چشمکی زد و گفت: شاید
[ترجمه گوگل]'شاید،' گفت: دیگر، چشمک زننده
[ترجمه گوگل]'شاید،' گفت: دیگر، چشمک زننده
11. One who skillfully or shrewdly manages an enterprise.
[ترجمه ترگمان]کسی که ماهرانه یا زیرکانه یک شرکت را مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]کسی که به طرز ماهرانه ای یا به طرز وحشیانه یک شرکت مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]کسی که به طرز ماهرانه ای یا به طرز وحشیانه یک شرکت مدیریت می کند
12. The Afrikakorps' commander, Gen. Erwin Rommel, shrewdly saw the song as a means to rally his men.
[ترجمه ترگمان]فرمانده Afrikakorps، ژنرال آروین رو مل، که زیرکانه آواز را به عنوان وسیله ای برای گرد آوردن افراد خود دید
[ترجمه گوگل]ژنرال ارورین رومل، فرمانده افریکاکورپس، این آهنگ را به عنوان وسیله ای برای تسخیر مردانش دید
[ترجمه گوگل]ژنرال ارورین رومل، فرمانده افریکاکورپس، این آهنگ را به عنوان وسیله ای برای تسخیر مردانش دید
13. Maroc Telecom has shrewdly purchased incumbent telecoms firms in Gabon, Burkina Faso and Mali.
[ترجمه ترگمان]Maroc تلکام زیرکانه شرکت های مخابرات در گابن، بورکینافاسو، و مالی را خریداری کرده است
[ترجمه گوگل]Maroc Telecom به طور غریزی شرکت های مخابراتی موجود در گابون، بورکینافاسو و مالی را خریداری کرده است
[ترجمه گوگل]Maroc Telecom به طور غریزی شرکت های مخابراتی موجود در گابون، بورکینافاسو و مالی را خریداری کرده است
14. Erwin Rommel, shrewdly saw the song as a means to rally his men.
[ترجمه ترگمان]آروین مل، زیرکانه این ترانه را به عنوان وسیله ای برای جمع کردن افراد خود دید
[ترجمه گوگل]اروین رامل، به طرز وحشیانه ای این آهنگ را به عنوان وسیله ای برای تسخیر مردانش دید
[ترجمه گوگل]اروین رامل، به طرز وحشیانه ای این آهنگ را به عنوان وسیله ای برای تسخیر مردانش دید
پیشنهاد کاربران
هوشمندانه
باریک بینانه، موشکافانه
کلمات دیگر: