کلمه جو
صفحه اصلی

revere


معنی : احترام، حرمت، حرمت کردن، احترام گذارندن
معانی دیگر : پال ریویر (یکی از رهبران جنگ های استقلال آمریکا)، تکریم کردن، حرمت گذاشتن، مورد تکریم قرار دادن، تقدیس کردن، رجوع شود به: revers

انگلیسی به فارسی

احترام، حرمت، حرمت کردن، احترام گذارندن


حرمت کردن، احترام گذارندن، حرمت، احترام


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reveres, revering, revered
• : تعریف: to respect or cherish with awe; venerate; honor.
مترادف: reverence, venerate
متضاد: flout
مشابه: admire, adore, bless, cherish, consecrate, esteem, exalt, fear, honor, prize, respect, worship

- Her teacher had been a renowned concert pianist and she revered him greatly.
[ترجمه ترگمان] معلمش یک پیانیست مشهور بود و او هم به او احترام می گذاشت
[ترجمه گوگل] معلم او یک پیانیست کنسرت مشهور بوده است و او به او احترام زیادی گذاشته است
اسم ( noun )
• : تعریف: variant of revers.

• venerate, respect deeply, honor greatly
if you revere someone, you respect and admire them greatly; a formal word.

مترادف و متضاد

احترام (اسم)
tribute, regard, deference, honor, greeting, respect, obeisance, curtsey, curtsy, reverence, respectability, revere

حرمت (اسم)
respect, reverence, sanctity, revere

حرمت کردن (فعل)
revere

احترام گذارندن (فعل)
revere

prize


Synonyms: admire, adore, apotheosize, appreciate, cherish, defer to, deify, enjoy, esteem, exalt, honor, love, magnify, pay homage, prize, regard, respect, reverence, treasure, value, venerate, worship


Antonyms: despise


have a high opinion of


Synonyms: admire, adore, apotheosize, appreciate, be in awe of, cherish, defer to, deify, enjoy, esteem, exalt, hold in awe, honor, look up to, love, magnify, pay homage, prize, put on pedestal, regard, respect, think highly of, treasure, value, venerate, worship


Antonyms: despise, disregard


جملات نمونه

1. revere your parents
حرمت والدین خودت را نگهدار.

2. they were taught to revere their country's past glories to the point of worship
به آنان یاد داده بودند که افتخارات گذشته ی کشورشان را تا سر حد پرستش تقدیس کنند.

3. Students revere the old professors.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان استادان قدیم را تحسین می کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان از استادان قدیم قدردانی می کنند

4. This semester they imitate Faulkner, reject Beckett, revere Rich.
[ترجمه ترگمان]این ترم آن ها از فالکنر تقلید کردند و بکت را رد کردند و به او احترام گذاشت
[ترجمه گوگل]این ترم آنها فاکنر را تقلید می کنند، بکت را رد می کنند، Rich Rich را تحسین می کنند

5. Most of us revere the Bible, but few of us read it regularly.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ماها به کتاب مقدس احترام می گذاریم، اما تعداد کمی از ما به طور منظم آن را می خوانیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما کتاب مقدس را احترام می گذاریم، اما تعداد کمی از ما به طور منظم آن را می خوانیم

6. I revere him greatly.
[ترجمه ترگمان]من او را به شدت تقدیس می کنم
[ترجمه گوگل]من او را به شدت احترام می کنم

7. The Hindu people of this 500 year-old city, revere the Hanuman languars.
[ترجمه ترگمان]مردم هندو این شهر ۵۰۰ ساله، به the languars احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]مردم هندوستان از این شهر 500 ساله، از تبعید هانولون انتقاد می کنند

8. It'seem that we have to revere the matter to arbitration.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که باید برای داوری احترام قایل شویم
[ترجمه گوگل]این سؤال است که ما باید به موضوع داوری احترام بگذاریم

9. Europeans prefer complexity and nuance, the Japanese revere minuteness and minimalism.
[ترجمه ترگمان]اروپاییان پیچیدگی و ظرافت را ترجیح می دهند، و the (Japanese)و مینیمالیسم (minimalism)را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]اروپایی ها پیچیدگی و ناز ترجیح می دهند، ژاپنی ها کم اهمیت تر و مینیمالیسم را ترجیح می دهند

10. Who should not revere you, O King of the nations?
[ترجمه ترگمان]چه کسی نباید به شما احترام بگذارد، پادشاه ملت ها؟
[ترجمه گوگل]چه کسی نباید شما را احترام کند، پادشاه ملل؟

11. Commissioned a second lieutenant, Revere participated during 1756 in the failed expedition against Crown Point.
[ترجمه ترگمان]سرباز دومی که ستوان دوم بود، در سال ۱۷۵۶ در سفر ناموفق علیه نقطه کراون شرکت کرد
[ترجمه گوگل]Revere در سال 1756 در عملیات شکست خورده علیه تاج و تخت مشارکت کرده است

12. An old goat is never the more revere for his beard.
[ترجمه ترگمان]یک بز پیر هرگز به ریش او احترام نمی گذارد
[ترجمه گوگل]یک بز قدیمی هرگز بیشتر رعب و وحشت او نیست

13. Revere drew himself up a little at that, Lige noticed, but his voice was pleasant.
[ترجمه ترگمان]او خودش را کمی بالا کشید، اما صدایش مطبوع بود
[ترجمه گوگل]لیورا متوجه خودش شد، اما لایو متوجه شد، اما صدای او دلپذیر بود

14. Hindus revere cows and slaughtering them is illegal in most of India.
[ترجمه ترگمان]هندوها به گاوها احترام می گذارند و ذبح آن ها در اغلب هند غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]هندوها گاو را احیا می کنند و کشتار آنها در اکثر هند غیر قانونی است

a poet revered by all

شاعری که مورد تکریم همگان است


They were taught to revere their country's past glories to the point of worship.

به آنان یاد داده بودند که افتخارات گذشته‌ی کشورشان را تا سرحد پرستش تقدیس کنند.


Revere your parents.

حرمت والدین خودت را نگه دار.


پیشنهاد کاربران

حرمت

مورد عزت و احترام قرار دادن، تقدیس کردن

ارج نهادن/گذاشتن، عزیز شمردن، ستودن

احترام گذاشتن
معنی شدیدتری نسبت به respect داره

احترام گذاشتن ( با تاکید بیشتر به respect )

احترام قائل شدن


کلمات دیگر: