(خودمانی - بیشتر هنگام مخاطب قرار دادن) مرد یا پسر گردن کلفت، پراستقامت، (امریکا - عامیانه - سبک سلمانی موی مردان) موی آلمانی (اطراف سر خیلی کوتاه است و بالای آن نسبتا کوتاه)، (امریکا - خودمانی - زن) مردنما، خشن و مرد رفتار، هم جنس باز، پراستقامت hey butch, come here! آهای گردن کلفت بیا ببینم!
butch
(خودمانی - بیشتر هنگام مخاطب قرار دادن) مرد یا پسر گردن کلفت، پراستقامت، (امریکا - عامیانه - سبک سلمانی موی مردان) موی آلمانی (اطراف سر خیلی کوتاه است و بالای آن نسبتا کوتاه)، (امریکا - خودمانی - زن) مردنما، خشن و مرد رفتار، هم جنس باز، پراستقامت hey butch, come here! آهای گردن کلفت بیا ببینم!
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) زن همجنسگرای مردنما
(عامیانه - بیشتر هنگام مخاطب قرار دادن) (مرد یا پسر) گردنکلفت، پر استقامت
بچ
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: (slang) of a female, having the appearance or behavior usu. associated with masculine gender.
• متضاد: effeminate, feminine
• متضاد: effeminate, feminine
• (2) تعریف: of or designating a haircut in which the hair is cut very short.
• mannish woman; very short haircut
if you describe a woman as butch, you mean that you think she behaves or dresses in a masculine way; an offensive word.
if you describe a woman as butch, you mean that you think she behaves or dresses in a masculine way; an offensive word.
جملات نمونه
1. This old building is the jail that Butch Cassidy escaped from in 188
[ترجمه ترگمان]این ساختمان قدیمی، زندان است که Butch کسیدی از آن فرار کرد
[ترجمه گوگل]این ساختمان قدیمی زندانی است که بوتیک کاسیدی در سال 188 فرار کرد
[ترجمه گوگل]این ساختمان قدیمی زندانی است که بوتیک کاسیدی در سال 188 فرار کرد
2. It would have been with some one butch, a Guardsman or a man on a building site.
[ترجمه ترگمان]ممکن بود که یک تن سرباز، یک تن از افراد گارد سوار بر یک ساختمان ساختمانی دیده شود
[ترجمه گوگل]با یک بچ، یک نگهبان یا یک مرد در یک سایت ساختمانی بوده است
[ترجمه گوگل]با یک بچ، یک نگهبان یا یک مرد در یک سایت ساختمانی بوده است
3. I took the blame for Butch because I was afraid of him, Lisa was saying.
[ترجمه ترگمان]لیزا گفت: من به خاطر Butch مقصر بودم چون از او می ترسیدم
[ترجمه گوگل]لیزا گفت: من برای Butch سرزنش کردم چون من از او ترسیدم
[ترجمه گوگل]لیزا گفت: من برای Butch سرزنش کردم چون من از او ترسیدم
4. Butch, why did they change to Olympic schedule for Michael?
[ترجمه ترگمان]Butch، چرا آن ها به برنامه المپیک برای مایکل تغییر کردند؟
[ترجمه گوگل]باچ، چرا آنها به برنامه المپیک برای مایکل تغییر کرده اند؟
[ترجمه گوگل]باچ، چرا آنها به برنامه المپیک برای مایکل تغییر کرده اند؟
5. Robin Williams plays Armand, the relatively butch half of a gay couple.
[ترجمه ترگمان]رابین ویلیامز در نقش Armand بازی می کند که تقریبا نیمی از زوج همجنس گرا هستند
[ترجمه گوگل]رابین ویلیامز، آرماند، نیمه باریک همجنسگرا را بازی می کند
[ترجمه گوگل]رابین ویلیامز، آرماند، نیمه باریک همجنسگرا را بازی می کند
6. As a boy you were so butch it hurt. Bike racing champ, marble wizard.
[ترجمه ترگمان] به عنوان پسری که خیلی بهش رفتار می کردی، درد داشت قهرمان مسابقه دوچرخه، جادوگر مرمری
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پسر شما خیلی متاسف شدید قهرمان مسابقه دوچرخه، جادوگر سنگ مرمر
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پسر شما خیلی متاسف شدید قهرمان مسابقه دوچرخه، جادوگر سنگ مرمر
7. The big thing about Butch is that she isn't just a dumb blonde, as she herself stressed.
[ترجمه ترگمان]مساله مهم about اینه که اون فقط یه زن مو بور احمق نیست
[ترجمه گوگل]چیز بزرگ در مورد بوت این است که او فقط یک ورزش نادان نیست، همانطور که خودش تاکید کرده است
[ترجمه گوگل]چیز بزرگ در مورد بوت این است که او فقط یک ورزش نادان نیست، همانطور که خودش تاکید کرده است
8. Butch, on the witness stand, had called it a fake.
[ترجمه ترگمان]Butch، در جایگاه شهود، آن را جعلی خوانده بود
[ترجمه گوگل]بوتچ، در جایگاه شاهد، این را جعل نامیده بود
[ترجمه گوگل]بوتچ، در جایگاه شاهد، این را جعل نامیده بود
9. Butch finally pleaded guilty to third-degree murder and was sentenced to 10 to 20 years.
[ترجمه ترگمان]Butch در نهایت به اتهام قتل در درجه سوم گناهکار شناخته شد و به ۱۰ تا ۲۰ سال حبس محکوم شد
[ترجمه گوگل]بوتچ در نهایت به اتهام قتل محکوم شد و به 10 تا 20 سال محکوم شد
[ترجمه گوگل]بوتچ در نهایت به اتهام قتل محکوم شد و به 10 تا 20 سال محکوم شد
10. This disgraceful court judgment rewards Butch Reynolds for cheating.
[ترجمه ترگمان]این حکم دادگاه ننگین، برای تقلب به Butch رینولدز پاداش می دهد
[ترجمه گوگل]این حکم دادگاه شرم آور بوچ رینولدز را متقاعد می کند که تقلب کرده است
[ترجمه گوگل]این حکم دادگاه شرم آور بوچ رینولدز را متقاعد می کند که تقلب کرده است
11. Only Butch Reynolds, the world record holder at 4 2 has run faster.
[ترجمه ترگمان]تنها Butch رینولدز، دارنده رکورد جهانی در ۴ ۲، سریع تر می دود
[ترجمه گوگل]تنها بچ رینولدز، رکورددار جهان در 4 2، سریعتر اجرا می شود
[ترجمه گوگل]تنها بچ رینولدز، رکورددار جهان در 4 2، سریعتر اجرا می شود
12. I look up to Michael Johnson and Butch Reynolds.
[ترجمه ترگمان]به مایکل جانسون و Butch رینولدز نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به مایکل جانسون و باچ رینولدز نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به مایکل جانسون و باچ رینولدز نگاه می کنم
13. Here was an eyewitness account of Butch at the murder scene.
[ترجمه ترگمان]اینجا یه حساب زنده از Butch در صحنه قتل بوده
[ترجمه گوگل]اینجا یک شاهد عینی از بوتچ در صحنه قتل بود
[ترجمه گوگل]اینجا یک شاهد عینی از بوتچ در صحنه قتل بود
14. That's the big thing about Butch.
[ترجمه ترگمان]موضوع مهمیه در مورد Butch
[ترجمه گوگل]این چیز بزرگ در بوتچ است
[ترجمه گوگل]این چیز بزرگ در بوتچ است
15. I was captivated by Butch Cassidy and the Sundance Kid.
[ترجمه ترگمان]من مجذوب Butch کسیدی و ساندنس کید بودم
[ترجمه گوگل]من توسط Butch Cassidy و Sundance Kid دستگیر شدم
[ترجمه گوگل]من توسط Butch Cassidy و Sundance Kid دستگیر شدم
Hey butch, come here!
آهای گردنکلفت بیا ببینم!
پیشنهاد کاربران
قوی
a butch woman in a baseball cap
a butch woman in a baseball cap
کلمات دیگر: