کلمه جو
صفحه اصلی

passionately


ازروی تندخویی، باتندی، بطورشهوت امیز، باشورو غیرت

انگلیسی به فارسی

پرشور


انگلیسی به انگلیسی

• zealously, ardently, enthusiastically, desirously; fervently; stormily

جملات نمونه

1. She could hate as passionately as she could love.
[ترجمه فهیم زاده] او میتواند به همان شدتی که عاشق بود، متنفر باشد.
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که می توانست با شور و شوق از آن متنفر بود
[ترجمه گوگل]او می تواند به عنوان مشتاقانه به عنوان او می تواند عاشق نفرت

2. Susan and Robert kissed each other passionately.
[ترجمه ترگمان]سوزان و رابرت با شور و شوق همدیگر را بوسیدند
[ترجمه گوگل]سوزان و رابرت با شور و نشاط یکدیگر را دوست داشتند

3. Live beautifully. Dream passionately. Love completely.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب زندگی کن با شور و شوق آرزو می کنم عشق کامل
[ترجمه گوگل]زندگی زیبایی رویای پرشور عشق به طور کامل

4. The prisoners passionately proclaimed their innocence in front of the jury.
[ترجمه ترگمان]زندانیان با شور و حرارت، بی گناهی خود را در برابر هیات داوران اعلام داشتند
[ترجمه گوگل]زندانیان با شور و شوق بی گناهی خود را در جلوی هیئت منصفه اعلام کردند

5. They kissed passionately when she arrived.
[ترجمه ترگمان]وقتی او وارد شد، با شور و هیجان همدیگر را بوسیدند
[ترجمه گوگل]وقتی وارد شد، آنها با شور و شوق بوسیدند

6. She will talk on the issues she cares passionately about including education and nursery care.
[ترجمه ترگمان]او در مورد مسائلی صحبت خواهد کرد که او به شدت به آموزش و پرورش و مراقبت از کودکان اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]او در مورد مسائل مورد علاقه اش در مورد آموزش و پرورش و مراقبت از مهد کودک صحبت خواهد کرد

7. She believes passionately in education and hard work.
[ترجمه ترگمان]او با شور فراوان در آموزش و کار سخت معتقد است
[ترجمه گوگل]او به شدت در تحصیل و کار سخت اعتقاد دارد

8. The French feel passionately about their native tongue.
[ترجمه ترگمان]فرانسویان با شور و حرارت درباره زبان مادری خود احساس شور می کنند
[ترجمه گوگل]فرانسوی ها از زبان مادری خود مشتاق هستند

9. They are all passionately interested in environmental issues.
[ترجمه ترگمان]آن ها همگی با شور و اشتیاق به مسائل زیست محیطی علاقه مند هستند
[ترجمه گوگل]آنها همه علاقه مند به مسائل زیست محیطی هستند

10. He was passionately interested in classical music but failed to enthuse his children .
[ترجمه ترگمان]او با شور فراوان به موسیقی کلاسیک علاقه مند بود، اما نتوانست فرزندانش را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]او مشتاقانه علاقه مند به موسیقی کلاسیک بود، اما نتوانست به فرزندانش علاقه مند شود

11. He loved her passionately.
[ترجمه ترگمان]او را با شور و شوق دوست می داشت
[ترجمه گوگل]او عاشق او شد

12. She is passionately fond of tennis.
[ترجمه ترگمان]شیفته بازی تنیس است
[ترجمه گوگل]او علاقه مندان به تنیس است

13. He was passionately addicted to pop music.
[ترجمه ترگمان]او با شور و شوق به موسیقی پاپ عادت داشت
[ترجمه گوگل]او به شدت معتاد به موسیقی پاپ شد

14. Play that last section more passionately.
[ترجمه ترگمان]این قسمت آخر را با شور و شوق بازی کنید
[ترجمه گوگل]آخرین بخش را با قاطعانه بازی کنید

15. I am passionately opposed to the death penalty.
[ترجمه ترگمان]من شدیدا مخالف مجازات اعدام هستم
[ترجمه گوگل]من عاشقانه به مجازات اعدام مخالفم

پیشنهاد کاربران

عاشقانه

شورمندانه

با شور و هیجان، باحرارت

اشتیاق
مشتاق
با شور و هیجان
پر شور

با تند خویی
عاشقانه



کلمات دیگر: