کلمه جو
صفحه اصلی

traipse


معنی : سرگردان بودن، هرزه گردی کردن، ول گشتن
معانی دیگر : (عامیانه)، خرامیدن، یالم یالم راه رفتن، خیابان گز کردن، چمیدن، مچیدن، قدم زدن، راه رفتن، بزحمت راه رفتن

انگلیسی به فارسی

قدم زدن، راه رفتن، بزحمت راه رفتن، سرگردان بودن،ول گشتن، هرزه گردی کردن


سقوط، راه رفتن، قدم زدن، بزحمت راه رفتن، سرگردان بودن، ول گشتن، هرزه گردی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: traipses, traipsing, traipsed
• : تعریف: (informal) to wander or tramp about with no definite goal or without reaching one.
مشابه: rove, tramp

- I want you to come straight home instead of traipsing around the neighborhood.
[ترجمه ترگمان] ازت میخوام یه راست به خونه بیای به جای اینکه این اطراف پرسه بزنی
[ترجمه گوگل] من می خواهم به جای اینکه به اطراف اطرافم نگاه کنی مستقیما به خانه بروم
- They were traipsing through the woods and got lost.
[ترجمه ترگمان] وارد جنگل شدند و گم شدند
[ترجمه گوگل] آنها از طریق جنگل رفته بودند و از دست داده بودند

• wander
if you traipse around somewhere, you walk slowly and wearily; an informal word.

مترادف و متضاد

سرگردان بودن (فعل)
moon, stray, become helpless, wander, peregrinate, traipse

هرزه گردی کردن (فعل)
gad, traipse

ول گشتن (فعل)
traipse, hang around, putter, slosh

walk


Synonyms: amble, ambulate, gad, go on foot, hike, knock about, lumber, march, meander, pace, parade, plod, prance, promenade, roam, rove, shuffle, step, stride, stroll, strut, take a walk, tour, travel on foot, traverse, trek, troop, trudge, wander


جملات نمونه

1. If traipsing around shops does not appeal to you, perhaps using a catalogue will.
[ترجمه ترگمان]اگر فروشگاه های اطراف مغازه ها از شما درخواست استیناف نکنند، شاید استفاده از یک کاتالوگ به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]اگر از فروشگاه های اطراف به شما تجاوز نمی کند، شاید با استفاده از کاتالوگ آن را انجام دهید

2. I spent the day traipsing round the shops, but found nothing suitable for her.
[ترجمه ترگمان]روز را به گردش در مغازه ها گذراندم، اما هیچ چیز مناسبی برای او پیدا نکردم
[ترجمه گوگل]روزهایم را صرف فروشگاه مغازه ها کرد، اما هیچ چیز برای او مناسب نبود

3. It was awful having the builders traipsing through our home every day.
[ترجمه ترگمان]خیلی وحشتناک بود که the را هر روز از خانه ما رد و بدل می کردند
[ترجمه گوگل]هر چه زودتر سازندگان را از طریق خانه هایمان از بین ببریم

4. We spent the afternoon traipsing around the town.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر را به گردش در شهر گذراندند
[ترجمه گوگل]ما بعد از ظهر را در اطراف شهر صرف کردیم

5. You will have to get used to a lot of people traipsing in and out of your home.
[ترجمه ترگمان]شما باید به تعداد زیادی از افراد داخل و خارج از خانه خود عادت کنید
[ترجمه گوگل]شما باید بسیاری از مردم را در خانه و خارج از منزل خود ببندید

6. We traipsed all over town looking for a copy of the book.
[ترجمه ترگمان]ما در تمام شهر به دنبال یک نسخه از کتاب بودیم
[ترجمه گوگل]ما در سراسر شهر دنبال یک کپی از کتاب هستیم

7. I've been traipsing around the shops all morning.
[ترجمه ترگمان]تمام صبح اطراف مغازه پرسه می زدم
[ترجمه گوگل]من تمام صبح در اطراف مغازه ها رفته ام

8. Although supermarkets are flashy and space-age, a future generation will eventually tire of traipsing round the endless aisles.
[ترجمه ترگمان]اگرچه سوپرمارکت ها پر زرق و برق هستند، اما در آینده یک نسل آینده از traipsing در میان دالان های بی پایان خسته خواهد شد
[ترجمه گوگل]گرچه سوپرمارکتها مسخره و فضایی هستند، نسل آینده در نهایت از پهپادهای بیپایان دور می شود

9. I haven't the time to go traipsing around art galleries.
[ترجمه ترگمان]الان وقت رفتن به سالن هنر را ندارم
[ترجمه گوگل]من وقت نداشتم که در اطراف گالری های هنری شرکت کنم

10. For those, you have to traipse off to the main offices.
[ترجمه ترگمان]برای اونا، تو باید به سمت دفتر اصلی بری
[ترجمه گوگل]برای آن، شما باید به دفاتر اصلی بروید

11. Traipsing round museums all day is not my idea of fun.
[ترجمه ترگمان]تمام روز در موزه ها، ایده من برای تفریح نیست
[ترجمه گوگل]موزه ها در تمام طول روز، ایده من برای سرگرمی نیست

12. Dine at the restaurant, traipse through the shops - laugh at the exhibits.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید در رستوران غذا بخورید و از طریق مغازه ها به نمایشگاه نگاه کنید
[ترجمه گوگل]رستوران را ببوسید، از مغازه ها می گذرید - در نمایشگاه بخندید

13. Theresa could traipse all over, searching out that elusive brother of hers.
[ترجمه ترگمان]تریسا \"میتونه همه جا رو پیدا کنه\" و دنبال اون برادر فراری از خودش بگرده
[ترجمه گوگل]ترسا می تواند تمام شد، جستجو از آن برادر غریب خود را

14. We also have to traipse round the neighbourhood on All Hallows Eve, calling on neighbours, who give our children sweets.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین باید در اطراف مکان های مقدس و مکان های مقدس پرسه بزنیم و با همسایگانمان، که به فرزندانشان شیرینی می دهند، تماس بگیریم
[ترجمه گوگل]ما همچنین باید در اطراف حومه های حومه دور هم جمع شویم و از همسایگان خود دعوت کنیم که شیرینی های فرزندان خود را به ما بدهند

پیشنهاد کاربران

با خستگی و آرام راه رفتن


کلمات دیگر: