1. i tried to appease the child with a chocolate
سعی کردم که با شکلات از کودک دلجویی کنم.
2. Chamberlain tried to appease Hitler with Sudetenland at Munich.
[ترجمه ترگمان]Chamberlain سعی کرد هیتلر را با Sudetenland در مونیخ آرام کند
[ترجمه گوگل]چمبرلین سعی کرد هیتلر را با سوئدنلند در مونیخ ترغیب کند
3. The government tried to appease discontented workers.
[ترجمه امیررضا پورکاظم] دولت تلاش کرد تا کارگران ناراضی را ارام سازد .
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا کارگران ناراضی را راضی کند
[ترجمه گوگل]دولت تلاش کرد تا کارگران ناراضی را محکوم کند
4. He tried to appease the crying child by giving him candy.
[ترجمه ويدا د] او سعی کرد بچه در حال گریه را با دادن آبنیات بهش آرام کند
[ترجمه امیررضا پورکاظم] او سعی کرد که بچه گریان را با دادن ابنبات ارام کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد بچه گریان را با دادن آب نبات آرام کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد فرزند گریه کند که او را آب نبات می داد
5. They attempted to appease international opposition by promising to hold talks.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا با وعده برگزاری مذاکرات، با مخالفت بین المللی رو به رو شوند
[ترجمه گوگل]آنها با تمایل به برگزاری مذاکرات تلاش کردند تا مخالفان بین المللی را آرام کنند
6. Gandhi was accused by some of trying to appease both factions of the electorate.
[ترجمه ترگمان]گاندی با برخی از تلاش برای آرام کردن هر دو جناح انتخاباتی متهم شد
[ترجمه گوگل]گاندی در تلاش است تا هر دو جناح رای دهندگان را متقاعد کند
7. Of a burning hunger that only she could appease.
[ترجمه ترگمان]از یک گرسنگی سوزان که فقط می توانست آن را آرام کند
[ترجمه گوگل]از یک گرسنگی سوخته که فقط می توانست آرامش یابد
8. They had no public opinion to appease.
[ترجمه ويدا د] آنها هیچ نظریۀ عمومی برای آشتی نداشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها عقیده عمومی برای آرام کردن نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ نظریۀ عمومی نداشتند
9. This was a clever attempt to appease the people, but it backfired.
[ترجمه ترگمان]این تلاش هوشمندانه برای آرام کردن مردم بود، اما نتیجه معکوس داد
[ترجمه گوگل]این یک اقدام هوشمندانه بود تا مردم را خنثی کند، اما آن را عقب کشید
10. Chacon maintains that lawmen and prosecutors, desperate to appease the public amid growing hysteria, pinned the murders on Sharif.
[ترجمه ترگمان]Chacon ادعا می کند که قانونگذاران و دادستانان، که برای آرام کردن مردم در بحبوحه هیجان فزاینده، مستاصل شده اند، این قتل ها را در شریف به اثبات رسانده اند
[ترجمه گوگل]چاکون ادعا می کند که متخلفان و دادستانانی که نگران ظهور مردم در میان هیستری در حال رشد هستند، قاتلان شریف را متوقف کردند
11. A conciliatory gesture, some argued, would appease the cardinal and Holy Trinity would live to fight another day.
[ترجمه ترگمان]برخی مدعی بودند که یک حرکت آشتی جویانه، کاردینال را آرام خواهد کرد و تثلیث مقدس برای مبارزه با یک روز دیگر زنده خواهد ماند
[ترجمه گوگل]بعضی از استدلال ها، یک ژست مخلوط، باعث می شود که پادشاهی بزرگ و تثلیث مقدس برای مبارزه با یک روز دیگر زندگی کنند
12. One issue was how to appease an ideologically fervid group of freshmen Republican legislators.
[ترجمه ترگمان]یک مساله این بود که چگونه یک گروه ideologically fervid از قانونگذاران جمهوریخواه را آرام سازد
[ترجمه گوگل]یک مسئله این بود که چگونه می توان یک گروه ایدئولوژیک پر رونق از قانونگذاران جمهوریخواه تازه وارد کرد
13. Not withstanding his attempts to appease conservative critics, Mr Frohnmayer's aversion to placing any restrictions on artistic freedom was increasingly apparent.
[ترجمه ترگمان]برخلاف تلاش او برای آرام کردن منتقدان محافظه کار، تنفر آقای Frohnmayer از قرار دادن هر گونه محدودیت در آزادی هنری به طور فزاینده ای مشهود بود
[ترجمه گوگل]صرف نظر از تلاش های وی برای نادیده گرفتن منتقدان محافظه کارانه، نگرانی آقای فرنمایر برای قرار دادن هر گونه محدودیت در آزادی هنری، به طور فزاینده ای ظاهر شد
14. In case a dish fails to appease a customer, Steve Carrasco can always make a flying getaway.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که یک ظرف برای آرام کردن یک مشتری ناموفق عمل کند، استیو کاراسکو می تواند همیشه در حال پرواز باشد
[ترجمه گوگل]در صورتی که یک ظرف نتواند مشتری را نادیده بگیرد، استیو کاراسکو همیشه می تواند گریختن پرواز را انجام دهد
15. Offerings of propitiation, to appease the wrath of an offended God, or to satisfy the demands of justice, have been common in every period of the world.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاداتی برای رفع خشم یک خدای offended یا ارضای خواسته های عدالت در هر دوره از جهان متداول بوده است
[ترجمه گوگل]ارائه هرگونه تساهل و تسلیم شدن برای خشم خدای متجاوز، یا برای رفع خواسته های عدالت، در هر دوره ای از جهان بوده است