کلمه جو
صفحه اصلی

flyaway


معنی : فراری، فرار، سبک، شل و ول
معانی دیگر : مواج در باد، در اهتزاز، بادجنبان، رجوع شود به: flighty، گیج، ول درگفتگوی ازجامه، سبک، گیج بی قرار

انگلیسی به فارسی

شل‌وول، سبک، گیج، فرار، فراری


انگلیسی به انگلیسی

• blown about, windblown; easy-going, carefree, frivolous; ready to fly
flyaway hair is very soft, fine, and difficult to control.

مترادف و متضاد

فراری (اسم)
hideaway, bolter, runaway, fugitive, defector, escapee, deserter, refugee, flyaway, lamster

فرار (اسم)
defection, breakaway, escape, getaway, hideaway, guy, bolter, runaway, fugitive, defector, deserter, escapement, desertion, scape, flyaway, lam

سبک (صفت)
light, fast, easy, quick, lively, thin, flippant, frivolous, volatile, gossamer, light-minded, flyaway, lightsome, uncomplicated

شل و ول (صفت)
flaggy, flimsy, flabby, flappy, flyaway, flaccid

جملات نمونه

1. flyaway hair
گیسویی که در باد تکان می خورد.

2. The body is aluminium and carbon fibre, and the chassis is glued together for extra fly-away lightness.
[ترجمه ترگمان]بدنه آن آلومینیوم و فیبر کربن است و شاسی به خاطر سبک پرواز کردن اضافی به هم چسبیده اند
[ترجمه گوگل]بدن آلومینیوم و فیبر کربن است، و شاسی برای چسبندگی اضافی، به هم چسبیده است

3. Made from silk protein, it makes hair shine like glass. Q My hair is layered and very fly-away.
[ترجمه ترگمان]آن از پروتئین ابریشم ساخته می شود و باعث می شود مو به شکل شیشه بدرخشد موهای من لایه لایه و بسیار دور است
[ترجمه گوگل]ساخته شده از پروتئین ابریشمی، باعث می شود که موها مانند شیشه شبیه شوند Q موی من لاغر و بسیار پرواز است

4. Fourth, Flyaway Satellite System rental, Flyaway flight mobile support station.
[ترجمه ترگمان]چهارم، کرایه سیستم ماهواره ای flyaway، ایستگاه پشتیبانی سیار flight
[ترجمه گوگل]چهارم، اجاره سیستم ماهواره Flyaway، ایستگاه پشتیبانی پرواز Flyaway

5. It is also extremely forgiving to flyaway hairs.
[ترجمه ترگمان]همچنین نسبت به موهای flyaway بسیار بخشنده است
[ترجمه گوگل]این نیز بسیار مهربان است به موهای پرواز

6. MASTER: "All the sins of the body flyaway if one chants the name of God and sings His glories . "
[ترجمه ترگمان]استاد: \" اگر کسی نام خدا را می خواند و شکوه و جلال خود را می خواند همه گناهان همه flyaway \"
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد: اگر گناه نام خدا و گناهان او را بخواند، تمام گناهان جسمی را از بین می برد '

7. This is the last flyaway race, and it is very important to score lots of points early in the season.
[ترجمه ترگمان]این آخرین مسابقه flyaway است، و خیلی مهم است که در اوایل فصل امتیازهای زیادی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]این آخرین مسابقه پرواز است و بسیار مهم است که در اوایل فصل، امتیازات زیادی به دست بیاوریم

8. Oh, hollow flyaway, wonderful!
[ترجمه ترگمان]! اوه، flyaway خالی، خیلی عالی
[ترجمه گوگل]اوه، فندق توخالی، فوق العاده!

9. Cream Silk Hot Oil Therapy is a deep conditioner, developed to add strength and body to fine, flyaway hair.
[ترجمه ترگمان]روغن داغ ابریشم: یک نرم کننده عمیق است که برای افزودن قدرت و بدن به موهای خوب، flyaway توسعه یافت
[ترجمه گوگل]روغن کرم داغ روغن داغ درمان تهویه کننده عمیق است، توسعه یافته برای اضافه کردن قدرت و بدن به خوبی، موی بلند

10. Maintain and restore moistures, Revives hair softness, shine and vitality, Reduces flyaway. Recommended for daily use. . .
[ترجمه ترگمان]حفظ و بازیابی moistures، نرمی مویی revives، درخشش و نشاط، flyaway را کاهش می دهد پیشنهاد شده برای استفاده روزانه
[ترجمه گوگل]حفظ و ترمیم رطوبت ها، نرمی، درخشندگی و سرزندگی را به ارمغان می آورد، فالوئه را کاهش می دهد توصیه شده برای استفاده روزانه

11. During my childhood, I was told that there was flyaway in desert and I have been longing for it. I want to know how bewitching it is.
[ترجمه ترگمان]در دوران کودکی به من گفتند که در صحرا، هیچ یک از این کارها نیست و من هم دلم به حال آن می سوزد میخوام بدونم چقدر فریبنده ست
[ترجمه گوگل]در دوران کودکی من به من گفته شد که در بیابان پرواز می کنم و از آن می ترسم من می خواهم بدانم چطوری آن را تغییر دهم

12. Be sure to make your hair sleek, with no flyaway strands.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که موهات رو براق کنی، با این همه موی دم اسبی
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که موهایتان را براق نکنید، بدون رشته پرواز

13. MW: For the European races, we arrive on Thursday morning but for flyaway races we usually get in a day or two earlier so we can acclimatize to the time difference and climate.
[ترجمه ترگمان]مگا: برای مسابقات اروپایی، ما صبح پنجشنبه وارد می شویم، اما برای مسابقات flyaway معمولا یکی دو روز زودتر به آنجا می رسیم، بنابراین می توانیم به اختلاف زمانی و آب و هوا برسیم
[ترجمه گوگل]MW: برای مسابقات اروپایی، ما صبح روز پنجشنبه صبح می رسیم، اما برای مسابقات فالایا معمولا در روز یا دو زودتر از قبل دریافت می کنیم تا بتوانیم به اختلاف زمان و آب و هوا متصل شویم

14. Aunt Judith was the sort of woman who always looked vaguely flustered; she had a thin,mild face and light flyaway hair pushed back untidily.
[ترجمه ترگمان]عمه Judith زنی بود که همیشه گیج و آشفته به نظر می رسید، صورتی لاغر و لطیف داشت و موهایش را نامرتب می زد
[ترجمه گوگل]عمه جودیت نوعی زن بود که همیشه مبهم فریاد زده بود او چهره نازک و ملایم و آرام نازک داشت

Flyaway hair.

گیسویی که در باد تکان می‌خورد.


پیشنهاد کاربران

در هوا پرواز کردن.

یک مکانی را با پرواز کردن ترک کردن.


کلمات دیگر: