(خوراک پردازی) نوعی ((پن کیک))
flapjack
(خوراک پردازی) نوعی ((پن کیک))
انگلیسی به فارسی
cake griddle =
flapjack
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a flat cake made by frying batter in a small amount of butter or other fat; pancake; griddlecake.
• flat round piece of dough which is fried on both sides, pancake, griddlecake
flapjack is a thick chewy biscuit made from oats, butter, and syrup or treacle.
in american english, a flapjack is a pancake.
flapjack is a thick chewy biscuit made from oats, butter, and syrup or treacle.
in american english, a flapjack is a pancake.
مترادف و متضاد
pancake
Synonyms: battercake, flannel cake, flapcake, griddlecake, johnnycake, hotcake
جملات نمونه
1. This invention refers to a flapjack which is made by the method of mixing dough with water.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به a اشاره دارد که با روش مخلوط کردن خمیر با آب ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این اختراع به فلاپیک اشاره دارد که توسط روش مخلوط کردن خمیر با آب ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این اختراع به فلاپیک اشاره دارد که توسط روش مخلوط کردن خمیر با آب ساخته شده است
2. You, know. flapjack and a cigarette?
[ترجمه ترگمان] تو، میدونی سیگار و سیگار؟
[ترجمه گوگل]میدونی flapjack و یک سیگار؟
[ترجمه گوگل]میدونی flapjack و یک سیگار؟
3. This Apple and Sultana flapjack is made with Organic and Fairtrade ingredients, full of rich, moist and fruity taste.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اپل و Sultana flapjack با مواد آلی و Fairtrade که پر از طعم غنی، مرطوب و میوه ای است ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فلاپیک اپل و سولتانا با مواد تشکیل دهنده ایده آل و Fairtrade ساخته شده است که طعم غنی، مرطوب و میوه ای دارد
[ترجمه گوگل]این فلاپیک اپل و سولتانا با مواد تشکیل دهنده ایده آل و Fairtrade ساخته شده است که طعم غنی، مرطوب و میوه ای دارد
4. With its Tactical Cruise Missiles, the Flapjack has almost twice the range and firepower of the Lobo . It also features heavier armor and a stabilizer system that allows it to fire when on the move.
[ترجمه ترگمان]با موشک های کروز its، the تقریبا دو برابر محدوده و قدرت آتش of را دارد همچنین دارای پوشش زرهی سنگین تر و یک سیستم تثبیت کننده است که به آن اجازه شلیک به هنگام حرکت را می دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از موشک های کروز تاکتیکی، Flapjack تقریبا دو برابر دامنه و قدرت شلیک لوبو است این همچنین دارای زره سنگین تر و سیستم تثبیت کننده ای است که به آن اجازه می دهد تا هنگام حرکت در آتش بسوزد
[ترجمه گوگل]با استفاده از موشک های کروز تاکتیکی، Flapjack تقریبا دو برابر دامنه و قدرت شلیک لوبو است این همچنین دارای زره سنگین تر و سیستم تثبیت کننده ای است که به آن اجازه می دهد تا هنگام حرکت در آتش بسوزد
5. Friendly Frank flips fine Flapjack.
[ترجمه ترگمان]\"فرانک دوستانه\" \"Flapjack\" را می چرخاند
[ترجمه گوگل]دوستانه فرانک flipjack خوب
[ترجمه گوگل]دوستانه فرانک flipjack خوب
6. In this paper the experiment method of the added corn flour flapjack was put forward.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش آزمایش آرد ذرت اضافه شده به جلو ارائه شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپیک آرد ذرت اضافه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپیک آرد ذرت اضافه شده است
7. Miriya pulled off an amazing maneuver, flipping her Alpha like a flapjack while the pursuing Pincer shot past her, its annihilation disks missing.
[ترجمه ترگمان]Miriya حرکت فوق العاده ای انجام داد و در حالی که the را مانند a که در حال تعقیب کردن بود از کنار او رد کرد، disks نابودی آن ناپدید شد
[ترجمه گوگل]مریا یک مانور شگفت انگیز را از بین برد، آلپا را مانند یک فلاپی انداخت، در حالیکه Pincer دنبالش از او دور شد، دیسک های نابودی آن گم شد
[ترجمه گوگل]مریا یک مانور شگفت انگیز را از بین برد، آلپا را مانند یک فلاپی انداخت، در حالیکه Pincer دنبالش از او دور شد، دیسک های نابودی آن گم شد
8. In this paper the experiment method of the added corn flour flapjack was put for. . .
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش آزمایش آرد ذرت افزوده شده برای
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپیک آرد ذرت اضافه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش آزمایش فلاپیک آرد ذرت اضافه شده است
پیشنهاد کاربران
نوعی خوراکی - نوعی کیک شیرین و سفت - پَنکیک
پنکیک
پن کیک ، آشپزی کردن
Canadians pride themselves on their discretion, and Flapjack Fridays.
Canadians pride themselves on their discretion, and Flapjack Fridays.
کلمات دیگر: