1. The legend of king arthur represent the apotheosis of chivalry.
[ترجمه حمید] افسانه ی شاه آرتور، نمایانگر ستایش اغراق آمیز آیین شوالیه گری است.
[ترجمه ترگمان]افسانه پادشاه آرتور مظهر apotheosis جوانمردی است
[ترجمه گوگل]افسانه پادشاه آرتور نماد ارتداد برده داری است
2. The Oriental in Bangkok is the apotheosis of the grand hotel.
[ترجمه ترگمان]شرق شهر بانکوک، شکوه و جلال یک هتل بزرگ است
[ترجمه گوگل]شرقی در بانکوک عطش بزرگ هتل است
3. One of the large paintings showed the Apotheosis of the Emperor Trajan.
[ترجمه ترگمان]یکی از نقاشی های بزرگ، Apotheosis امپراطور ترایانوس را نشان داد
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی های بزرگ آثار امپراتور تراجان را نشان داد
4. The legends of King Arthur represent the apotheosis of chivalry.
[ترجمه ترگمان]افسانه های پادشاه آرتور، مظهر مجسم کردن جوانمردی است
[ترجمه گوگل]افسانه های پادشاه آرتور نشان دهنده طرز تلقی بزرگی است
5. Their leader was the apotheosis of courage.
[ترجمه ترگمان]رهبرشان از شجاعت برخوردار بود
[ترجمه گوگل]رهبر آنها متضاد شجاعت بود
6. Bad taste in clothes reached its apotheosis in the 1970s.
[ترجمه ترگمان]مزه بد در لباس در دهه ۱۹۷۰ به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]طعم بد در لباس ها در دهه 1970 به اوج خود رسید
7. They had their apotheosis in a moral resolution.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک تصمیم اخلاقی apotheosis بودند
[ترجمه گوگل]آنها طرز تفکر اخلاقی خود را در یک قطعنامه اخلاقی داشتند
8. The Pop Tarts are the apotheosis of this disparity between rhetoric and achievement.
[ترجمه ترگمان]پاپ Pop سرشار از این اختلاف بین معانی بیان و موفقیت است
[ترجمه گوگل]تارهای پاپ، متضاد این اختلاف بین سخنان و دستاوردهای است
9. To see these activities as representing the apotheosis of Morris Zapp and the eclipse of Phillip Swallow is tempting but too simple.
[ترجمه ترگمان]دیدن این فعالیت ها به عنوان نماینده پرشکوه موریس Zapp و the فیلیپ چلچله، بسیار ساده اما ساده است
[ترجمه گوگل]برای دیدن این فعالیت ها به عنوان نشان دادن apotheosis از موریس Zapp و گرفتگی فیلیپ سیلوا وسوسه انگیز است، اما خیلی ساده است
10. There was the Worm, apotheosis of the suburban man for whom Gubbins wrote.
[ترجمه ترگمان]این مار، از اهالی حومه شهر بود که Gubbins در آن نوشته بود
[ترجمه گوگل]گوبنز نوشت که کرم، آپبیت انسان حومه ای است
11. His story is the apotheosis of the Victorian servant.
[ترجمه ترگمان]داستان او، مورد ستایش پیشخدمت ویکتوریایی است
[ترجمه گوگل]داستان او آپتئوس بنده ویکتوریا است
12. That night was Richard's apotheosis.
[ترجمه ترگمان]آن شب، ریچارد apotheosis بود
[ترجمه گوگل]آن شب سخنرانی ریچارد بود
13. The cult of precision reaches its apotheosis in the presidential code name: Zero One.
[ترجمه ترگمان]آیین دقت در نام رمز ریاست جمهوری به اوج خود می رسد: صفر یکی
[ترجمه گوگل]فرقه ای دقیق به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری به عنوان جایزه ی خود به صفر می رسد
14. Wild Rice and Onion Bread is the apotheosis of the onion bagel.
[ترجمه ترگمان]برنج وحشی و نان پیاز، از نان شیرینی onion است
[ترجمه گوگل]برنج وحشی و پیاز نان، تقلید از بژل پیاز است