کلمه جو
صفحه اصلی

coast guard


معنی : پلیس نیروی دریایی
معانی دیگر : گارد ساحلی، (c و g بزرگ) پاسداران ساحلی امریکا، پاسبانان ساحلی، نیروی ساحلی، بازرگانى : گارد ساحلى

انگلیسی به فارسی

(C و G بزرگ) پاسداران ساحلی آمریکا


پاسدار ساحلی (coast guardsman هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (cap.) a U.S. military service that enforces maritime, customs, and immigration laws, aids vessels in distress, discourages smugglers, and defends the nation's coasts.

(2) تعریف: a comparable organization performing similar tasks for another nation.

• force which maintains safety and order in coastal waters
force which maintains safety and order in coastal waters
a coastguard is an official who watches the sea near a coast, in order to give help when it is needed.

مترادف و متضاد

پلیس نیروی دریایی (اسم)
coast guard

جملات نمونه

1. a coastguard cutter towed the crippled ship to harbor
یک قایق پاسداران ساحلی کشتی از کار افتاده را تا بندرگاه یدک کشی کرد.

2. A coast guard boat put out through the waves.
[ترجمه ترگمان]یک قایق نگهبان ساحلی از میان امواج بیرون آمد
[ترجمه گوگل]یک قایق محافظ ساحلی از طریق امواج از بین رفته است

3. The Coast Guard picked up a distress signal from a freighter 50 miles out at sea.
[ترجمه ترگمان]گارد ساحلی از یک کشتی باری که در فاصله ۵۰ مایلی دریا لنگر انداخته بود، بلند شد
[ترجمه گوگل]گارد ساحلی یک سیگنال اضطراب از یک کشتی 50 متری در دریا را برداشت

4. As is the way of coast guard stations, it once had waves lapping at its doorstep.
[ترجمه ترگمان]همان طور که راه ایستگاه های گارد ساحلی وجود دارد، زمانی امواج بر آستانه در خم شده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که راه ایستگاه های گارد ساحلی است، آن را یک بار تا به حال لمس موج در آستان خود

5. Phyllis Blanton, commanding officer of the Monterey Coast Guard station.
[ترجمه ترگمان]فیلیس Blanton، افسر فرمانده گارد ساحلی مونتری
[ترجمه گوگل]فلیس بلانتون، افسر فرمانده ایستگاه گارد ساحلی مونتری

6. Coast Guard officials loaded the marijuana onto a plane.
[ترجمه ترگمان]ماموران گارد ساحلی ماریجوانا را در یک هواپیما پر کردند
[ترجمه گوگل]مقامات گارد ساحلی ماری جوانا را بر روی یک هواپیما بارگیری کردند

7. It was the searchlight beam from the Coast Guard cutter fifty yards off.
[ترجمه ترگمان]اشعه ایکس از گارد ساحلی پنجاه متر دورتر از گارد ساحلی بود
[ترجمه گوگل]این پرتو پروژکتور از گارد ساحلی گارد پنجاه متری خاموش بود

8. Since Thursday, he said, Coast Guard cutters and smaller boats have criss-crossed 1 500 square miles.
[ترجمه ترگمان]او گفت از پنجشنبه، cutters ساحلی و قایق های کوچک تر به طور قطع مسافت ۱۵۰۰ مایل مربع را قطع کرده اند
[ترجمه گوگل]از روز پنج شنبه، او گفت، گارد ساحلی و قایق های کوچکتر دارای 1 500 مایل مربع عبور کرده اند

9. The operation includes short-range and long-range patrols by Coast Guard cutters, helicopters and aircraft.
[ترجمه ترگمان]این عملیات شامل گشتی های کوتاه و دوربرد گارد ساحلی، cutters، هلیکوپتر و هواپیما می شود
[ترجمه گوگل]این عملیات شامل گشت های کوتاه و بلند پروازی توسط گارد ساحلی، هلیکوپتر و هواپیما می باشد

10. Owing to rough weather, the coast guard had been forced to abandon the search.
[ترجمه ترگمان]از آب و هوای بد، گارد ساحلی مجبور شده بود که جستجو را رها کند
[ترجمه گوگل]به دلیل شرایط خشن، گارد ساحلی مجبور شد از جستجوی خودداری کند

11. Two helicopters and several Coast Guard boats searched until midnight without finding anything.
[ترجمه ترگمان]دو بالگرد و چند نفر از نگهبانان ساحلی تا نیمه شب جستجو کردند و چیزی پیدا نکردند
[ترجمه گوگل]دو هلیکوپتر و چند قایق گارد ساحلی تا نیمه شب بدون جستجوی چیزی جستجو کردند

12. The Monterey Coast Guard is the worst in the whole country.
[ترجمه ترگمان]گارد ساحلی مونتری بدترین گارد کشور است
[ترجمه گوگل]گارد ساحلی مونترئه بدترین در کل کشور است

13. It will be monitored by the Coast Guard.
[ترجمه ترگمان]آن توسط گارد ساحلی کنترل خواهد شد
[ترجمه گوگل]این توسط گارد ساحلی نظارت خواهد شد

14. The end of Grand Isle hosts the coast guard headquarters.
[ترجمه ترگمان]در پایان جزیره گرند، مقر گارد ساحلی است
[ترجمه گوگل]انتهای Grand Isle میزبان ستاد گارد ساحلی است

15. The crew abandoned the tug, forcing the Coast Guard to send a swimmer out in high seas to rescue them.
[ترجمه ترگمان]خدمه کشتی را رها کردند و گارد ساحلی را وادار به فرستادن یک شناگر در دریاهای آزاد کردند تا آن ها را نجات دهند
[ترجمه گوگل]خدمه خلبان را ترک کرد و مجبور شد گارد ساحلی را برای شنا کردن در دریاهای آزاد برای نجات آنها بفرستد

16. The skipper notified the coastguard of the tragedy.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان به نگهبان ساحلی این فاجعه اطلاع داد
[ترجمه گوگل]کشتی گیر به سرتیپ این تراژدی اطلاع داد

17. Contact the Coastguard immediately if you see a boat in trouble.
[ترجمه ترگمان]اگر قایق را در دردسر دیدید، فورا با the تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر یک قایق را در معرض مشکل مشاهده کنید، بلافاصله با گارد ساحلی تماس بگیرید

18. The Coastguard needs to decipher garbled messages in a few minutes.
[ترجمه ترگمان](Coastguard)در عرض چند دقیقه باید پیام های کوتاه را رمزگشایی کند
[ترجمه گوگل]Coastguard نیاز به رمزگشایی پیام های گمشده را در چند دقیقه دارد

19. Even when caught by the coastguard or the Immigration and Naturalisation Service they seldom get sent back.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که نگهبان ساحلی یا سرویس مهاجرت و Naturalisation گرفتار شده، به ندرت به آنجا اعزام می شوند
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که توسط حراست ساحلی یا خدمات مهاجرت و طبیعی شدن گرفتار می شوند، به ندرت به عقب می روند

20. The coastguard duties included patrolling paths at the top of high and sheer cliffs - not a job for the faint-hearted.
[ترجمه ترگمان]وظایف گارد ساحلی شامل جاده های گشت زنی در بالای صخره های بلند و پر شیب بود - نه یک شغل برای افراد ضعیف
[ترجمه گوگل]وظایف ساحلی شامل مسیرهای گشت زنی در بالای صخره های بلند و خالی - کار برای خردمندان نیست

21. Contact the coastguard immediately if the situation warrants it.
[ترجمه ترگمان]اگر وضعیت حکم را تضمین کند، فورا با گارد ساحلی تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر شرایط لازم باشد، با گارد ساحلی تماس بگیرید

22. They radioed Dover Coastguard.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوور را Coastguard می نامند
[ترجمه گوگل]آنها Dover Coastguard رادیو رادیویی پخش کردند

23. But the Coastguard spokesman said that about five tonnes of diesel had escaped into the sea.
[ترجمه ترگمان]اما سخنگوی Coastguard گفت که حدود ۵ تن دیزل به درون دریا فرار کرده است
[ترجمه گوگل]اما سخنگوی Coastguard گفت که حدود پنج تن دیزل به دریا فرار کرده است

24. Seven coastguard stations have been closed since 197 leaving 21 stations to cover 000 miles of coast.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۱۹۷ ایستگاه گارد ساحلی از ۱۹۷ ایستگاه خارج شده است، هفت ایستگاه گارد ساحلی بسته شده اند
[ترجمه گوگل]هفت ایستگاه ساحلی بندر از سال 197 بسته شده است و 21 ایستگاه برای پوشش 000 مایل سواحل وجود دارد

25. Our contact with the Coastguard was simply precautionary.
[ترجمه ترگمان]تماس ما با the صرفا احتیاطی بود
[ترجمه گوگل]تماس ما با Coastguard صرفا احتیاطی بود

26. Armed forces police and coastguard services, approximately 300.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح پلیس و گارد ساحلی تقریبا ۳۰۰ نفر هستند
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح پلیس و خدمات ساحلی، حدود 300

27. The Liverpool Coastguard say there were particular problems on Saturday because some rafts were fighting against the tide.
[ترجمه ترگمان]The لیورپول می گویند که مشکلات خاصی در روز شنبه وجود دارد، چرا که برخی از قایق ها در حال مبارزه با جزر و مد بودند
[ترجمه گوگل]Coastguard لیورپول می گوید که در روز شنبه مشکلات خاصی وجود دارد زیرا برخی از پناهگاه ها علیه جریان جزایر مبارزه می کنند

28. The coastguard cottages had a splendid view overlooking Torbay.
[ترجمه ترگمان]کلبه ساحلی منظره باشکوهی داشت که مشرف به Torbay بود
[ترجمه گوگل]کلبه های ساحلی دارای منظره ی عالی و دیدنی Torbay بودند

29. During the War he had been an auxiliary coastguard.
[ترجمه ترگمان]در خلال جنگ، نگهبان نیروی کمکی بود
[ترجمه گوگل]در طول جنگ او یک نگهبان ساحلی بود

30. The coastguard was alerted.
[ترجمه ترگمان]نگهبان خبردار شد
[ترجمه گوگل]محافظ ساحلی هشدار داده شد

پیشنهاد کاربران

گارد ساحلی



کلمات دیگر: