بی وقفه
untended
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: not cared for; not maintained.
- The untended garden was overgrown with weeds.
[ترجمه ترگمان] باغ بزرگ و بزرگ پر از علف هرز شده بود
[ترجمه گوگل] باغ بی نظیر با علف های هرز رشد یافت
[ترجمه گوگل] باغ بی نظیر با علف های هرز رشد یافت
• unsupervised, uncared for
جملات نمونه
1. Workers frequently discover untended fires built on uncleared ground without protective rock rings.
[ترجمه ترگمان]کارگران اغلب untended آتش سوزی را که بر روی زمین انبار شده بدون حلقه های سنگی محافظ ساخته شده، کشف می کنند
[ترجمه گوگل]کارگران اغلب آتش سوزی های غیرقانونی را که روی زمین خالی شده اند بدون حلقه های محافظتی ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]کارگران اغلب آتش سوزی های غیرقانونی را که روی زمین خالی شده اند بدون حلقه های محافظتی ساخته می شوند
2. It had the slightly stale smell of such untended places.
[ترجمه ترگمان]بوی بد این همه جا به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]این بوی کمی مرسوم چنین مکان های بی نظیری داشت
[ترجمه گوگل]این بوی کمی مرسوم چنین مکان های بی نظیری داشت
3. Untended camp fires pose a tremendous fire risk.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی کمپ جلوزی یک خطر آتش سوزی بزرگ را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]آتش سوزی اردوگاه پیش بینی شده، یک خطر بزرگ آتش است
[ترجمه گوگل]آتش سوزی اردوگاه پیش بینی شده، یک خطر بزرگ آتش است
4. And quite frankly, I enjoy ignoring my own untended messes in order to help others clean theirs, leaving my own life in occasional (okay, steady) disarray.
[ترجمه ترگمان]و صادقانه بگویم، من از نادیده گرفتن untended خودم لذت می برم تا به دیگران کمک کنم آن ها را تمیز کند، و زندگی خودم را به طور تصادفی (خوب، ثابت)رها کنم
[ترجمه گوگل]و کاملا رک و پوست کنده، لذت بردن از ناتوانی های خودم را برای کمک به دیگران پاک می کنم، زندگی خودم را گاه به گاه (خوب، پایدار) نادیده می گیرم
[ترجمه گوگل]و کاملا رک و پوست کنده، لذت بردن از ناتوانی های خودم را برای کمک به دیگران پاک می کنم، زندگی خودم را گاه به گاه (خوب، پایدار) نادیده می گیرم
5. Untended pools, ponds, and Jacuzzis stagnate—and become breeding grounds for mosquitoes that could carry diseases such as West Nile Virus.
[ترجمه ترگمان]استخرها، استخرها، و Jacuzzis راکد می مانند - و به پرورش پشه برای پشه ها تبدیل می شوند که ممکن است بیماری هایی مانند ویروس نیل غربی را حمل کنند
[ترجمه گوگل]استخر ها، حوضچه ها و جاکوزیس های غیرمجاز رکود می گیرند و زمینه های پیدایش پشه هایی هستند که می توانند بیماری هایی مانند ویروس غرب نیل را حمل کنند
[ترجمه گوگل]استخر ها، حوضچه ها و جاکوزیس های غیرمجاز رکود می گیرند و زمینه های پیدایش پشه هایی هستند که می توانند بیماری هایی مانند ویروس غرب نیل را حمل کنند
6. The door was closed, the garden untended, and dirt smeared the windows.
[ترجمه ترگمان]در بسته شد، باغ باز شد، و خاک پنجره ها را کثیف کرد
[ترجمه گوگل]درب بسته شد، باغ بی نظیر بود، و خاک را به پنجره ها ریخت
[ترجمه گوگل]درب بسته شد، باغ بی نظیر بود، و خاک را به پنجره ها ریخت
7. Untended garden was soon overgrown with weeds.
[ترجمه ترگمان]باغ untended خیلی زود از علف های پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]باغ بی نظیر به زودی با علف های هرز رشد یافت
[ترجمه گوگل]باغ بی نظیر به زودی با علف های هرز رشد یافت
8. An untended lawn or garden can signal an absent owner.
[ترجمه ترگمان]یه چمن بزرگ و درست کردن باغ میتونه به یه مالک غایب اعلام کنه
[ترجمه گوگل]یک چمن یا باغ بدون در نظر گرفتن می تواند صاحب غایب باشد
[ترجمه گوگل]یک چمن یا باغ بدون در نظر گرفتن می تواند صاحب غایب باشد
9. A watched flower never blooms, but an untended willow grows.
[ترجمه ترگمان]یک گل دیده می شود که هرگز شکوفا نمی شود، اما بید مجنون رشد می کند
[ترجمه گوگل]گل تماشایی هرگز شکوفا نمی شود، اما یک بذر بی نظیر رشد می کند
[ترجمه گوگل]گل تماشایی هرگز شکوفا نمی شود، اما یک بذر بی نظیر رشد می کند
10. Have you left your baggage untended at any time?
[ترجمه ترگمان]بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها
[ترجمه گوگل]آیا غرفه خود را در هر زمان غیرفعال کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا غرفه خود را در هر زمان غیرفعال کرده اید؟
11. Really, it was a small orchard, with some apple and pear trees and untended grass.
[ترجمه ترگمان]واقعا، آنجا یک باغ کوچک بود با چند درخت سیب و درخت گلابی
[ترجمه گوگل]واقعا، آن باغی کوچک بود، با بعضی از درختان سیب و گلابی و چمن بی نظیر
[ترجمه گوگل]واقعا، آن باغی کوچک بود، با بعضی از درختان سیب و گلابی و چمن بی نظیر
12. Yes, I know a large chunk of the child population today is virtually feral, untended and untutored by responsible parents.
[ترجمه ترگمان]بله، من یک تکه بزرگ از جمعیت کودک را می دانم که امروزه تقریبا وحشی، untended و untutored از سوی والدین مسئول است
[ترجمه گوگل]بله، من امروز می دانم که بخش بزرگی از جمعیت کودکان، عمدتا ناخواسته و ناامید شده توسط پدر و مادر مسئول است
[ترجمه گوگل]بله، من امروز می دانم که بخش بزرگی از جمعیت کودکان، عمدتا ناخواسته و ناامید شده توسط پدر و مادر مسئول است
13. The water in the marsh is hosting a fire that feeds untended like jealousy or wrath, choler on black bile.
[ترجمه ترگمان]آب در باتلاق میزبانی آتشی است که untended مثل حسادت یا خشم را تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]آب در جنگل میزبان آتش نشانی است که خوراکی مانند غرور و یا خشم بدون حضور، زخم بر روی صفرا سیاه و سفید
[ترجمه گوگل]آب در جنگل میزبان آتش نشانی است که خوراکی مانند غرور و یا خشم بدون حضور، زخم بر روی صفرا سیاه و سفید
14. Mr Smith was a rambunctious retiree who lost his nose to an untended skin cancer.
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت یک بازنشسته rambunctious بود که بینی خود را به سرطان پوست untended از دست داد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت یک بازنشسته مهاجم بود که بینی خود را به یک سرطان پوستی منتقل کرد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت یک بازنشسته مهاجم بود که بینی خود را به یک سرطان پوستی منتقل کرد
پیشنهاد کاربران
توجه نشده . مراقبت نشده . مرتب نشده
کلمات دیگر: