1. We follow the archaism essence, people-oriented, promote health concept, developing help human health products. Act together, join health industry turn deserves another industry!
[ترجمه ترگمان]ما از اساس archaism، افراد محور، توسعه مفهوم سلامت، توسعه کمک به محصولات بهداشتی انسانی پیروی می کنیم هم کاری با یکدیگر، پیوستن به صنعت بهداشت و پرورش شایسته یک صنعت دیگر است!
[ترجمه گوگل]ما از ماهیت معماری، گرایش به مردم، مفهوم سلامت، توسعه کمک به محصولات بهداشتی انسان پیروی می کنیم با هم به یکپارچگی بروید، به صنعت سلامت ملحق شویم، سزاوار صنعت دیگری است!
2. To him, imperial China's archaism was a grand conspiracy to silence the uneducated majority.
[ترجمه ترگمان]برای او، خاندان سلطنتی چین یک توطئه بزرگ برای ساکت کردن اکثریت آرا بود
[ترجمه گوگل]با این حال، آرامش امپراتوری چین، یک توطئه بزرگ برای سکوت اکثریت تحصیل کرده بود
3. Ze: In the archaism it means showing kindness to others, while in the modern Chinese it often indicates the place where water gathers.
[ترجمه ترگمان]Ze: در the به معنای نشان دادن مهربانی به دیگران است، در حالی که در چین مدرن اغلب محل جمع آوری آب را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]Ze: در آرژیسم بدان معنی است که نشان دادن مهربانی به دیگران، در حالی که در چین های مدرن آن را اغلب نشان می دهد که جایی که آب جمع می شود
4. Archaism cloud: Obtaining enlightenment helps, loses to get little support.
[ترجمه ترگمان]ابر رقیق: به دست آوردن روشن گری کمک می کند و حمایت کوچک را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]ابر آرشیو: به دست آوردن روشنگری کمک می کند، از دست می دهد برای دریافت پشتیبانی کمی
5. This archaism announced deeply to learn is a process that accompanies life.
[ترجمه ترگمان]این archaism به طور عمیق اعلام کرد که یادگیری فرایندی است که زندگی را همراهی می کند
[ترجمه گوگل]این آرامش عمیق برای یادگیری اعلام شده است فرآیندی است که همراه با زندگی است
6. Archaism ancient charm and ancient raining spring ( Guyuchun ) are the ambit of Guyuchun Tea.
[ترجمه ترگمان]charm باستانی و بهار raining باستان (تی پارتی است
[ترجمه گوگل]جذابیت باستان باستان و بهار بارانی باستانی (Guyuchun) محدوده چای گایچون هستند
7. Legal English has particularlyacceptation, a lot of archaism especially archaism adverbappeared, loan word adopted, glossary accuracy required, succinct in the use of word.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی حقوقی دارای particularlyacceptation است، بسیاری از archaism به خصوص archaism adverbappeared، واژه وام اتخاذ شده، واژه نامه اصطلاحات مورد نیاز، succinct در استفاده از کلمه
[ترجمه گوگل]انگلیسی حقوقی به خصوص به تصویب رسید، بسیاری از معماری، به ویژه باستانشناسی adverbappeared ظاهر شد، کلمه وام پذیرفته، دقت مورد نیاز واژه نامه، مختصر در استفاده از کلمه است
8. To him, imperial China's archaism was a grand conspiracy to silence the uneducated majority. "We have two choices, " he wrote.
[ترجمه ترگمان]او نوشت: \" برای او، archaism امپراتوری چین توطئه ای بزرگ برای ساکت کردن اکثریت uneducated بود و ما دو گزینه داریم \"
[ترجمه گوگل]با این حال، آرامش امپراتوری چین، یک توطئه بزرگ برای سکوت اکثریت تحصیل کرده بود او گفت: 'ما دو انتخاب داریم '
9. Simultaneously the massive utilization ancient history, the story, the archaism comes the dissertation affair, both sounds reasonable, and holds the effectiveness, persuasive.
[ترجمه ترگمان]همزمان استفاده گسترده از تاریخ کهن، داستان، archaism، موضوع را به خود اختصاص می دهد، هر دو معقول به نظر می رسند، و اثربخشی، متقاعدکننده و قانع کننده هستند
[ترجمه گوگل]همزمان، استفاده گسترده از تاریخ باستان، داستان، آرامش، موضوع رساله است، هر دو برای تلفن های موبایل مناسب است، و اثربخشی، متقاعد کننده است
10. Yeats once said that he wanted the natural words in the natural order, but he had a very highly cultured sense of what is natural, and his poetry is full of verbal archaism.
[ترجمه ترگمان]ییتس زمانی گفت که او کلمات طبیعی را در نظم طبیعی می خواست، اما یک حس کاملا فرهنگی از آنچه طبیعی است داشت، و شعر او پر از archaism شفاهی است
[ترجمه گوگل]یاتس یک بار گفت که او خواستار کلمات طبیعی در نظم طبیعی است، اما او احساس بسیار بالایی از آنچه طبیعی است، و شعر او پر از آرامش کلامی است
11. In his paintings, sculptures, installations and videos, the artist dwells on the relationships between archaism and the fantasies of modernity to which society aspires.
[ترجمه ترگمان]در نقاشی ها، مجسمه ها، تاسیسات و ویدیو، هنرمند در روابط بین archaism و تخیل مدرنیته تاکید می کند که جامعه در آن است
[ترجمه گوگل]هنرمندان در نقاشی های خود، مجسمه ها، تأسیسات و فیلم ها، بر روابط بین آرژیسم و فانتزی مدرنیته که جامعه به دنبال آن هستند، متواضع است
12. Tang Xian-zu comes on the scene at the very moment when the archaism literary style championed by the later Seven Masters enjoyed its widespread recognition.
[ترجمه ترگمان]تانگ Xian - zu در همان لحظه که سبک ادبی archaism توسط هفت استاد بعدی از شهرت گسترده آن بهره مند شد، در صحنه حاضر شد
[ترجمه گوگل]تانگ Xian-zu در صحنه در همان لحظه ای که سبک ادبی آرژآیشمی که توسط هفت مؤسس بعد مورد حمایت قرار گرفت، از شناخت گسترده آن بهره مند شد
13. This fact is a correction on the traditional opinion on Wang as the representative of archaism.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت اصلاح نظر سنتی در مورد وانگ به عنوان نماینده of است
[ترجمه گوگل]این واقعیت تصحیح نظر سنتی در وانگ به عنوان نماینده آرکاشیم است
14. In this essay I will examine Xu Beihong's art theories and art works, talk about how he innovates by archaism and explore the archaic elements of his theories and works.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، من نظریه های هنری ژو Beihong و آثار هنری را بررسی خواهم کرد، در مورد این موضوع صحبت خواهم کرد که چگونه او توسط \"archaism\" (Xu)مورد بررسی قرار گرفته و عناصر قدیمی نظریات و آثار او را کشف و بررسی می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله من نظریه های هنری و کارهای هنری اشو بیوحون را بررسی خواهم کرد، در مورد اینکه چگونه با آرامش و نوسازی بافت های عالم تئوری ها و آثار او آشنا می شود صحبت می کنند