کلمه جو
صفحه اصلی

prayerful


معنی : پردعا
معانی دیگر : اهل نماز و دعا، زاهد، عابد، پارسا، نماز خوان، نمازی، دین دار، مقدس، پردعا

انگلیسی به فارسی

اهل نماز و دعا، زاهد، عابد، پارسا


دعا مانند، نیایشآمیز


نمازگزار، پردعا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: prayerfully (adv.), prayerfulness (n.)
• : تعریف: characterized by reverence, devotion, or prayer.

• religious, reverent; devout, pious, observant; begging, supplicant, appealing

مترادف و متضاد

پردعا (صفت)
prayerful

جملات نمونه

1. She clasped her hands in a prayerful attitude, the gesture of a headmistress or a nun dismissing a mischief-maker.
[ترجمه ترگمان]دست او را به طرف جلو خم کرد، و با اشاره به خانم مدیر مدرسه یا یک راهبه، یک گورکن را مرخص کرد
[ترجمه گوگل]او دستان خود را در یک نگرش نماز، ژست یک سرپرست یا یک مددکار اخراج کرد

2. In prayerful meditation you concentrate on communication on a spiritual level.
[ترجمه ترگمان]در مدیتیشن شما بر برقراری ارتباط در یک سطح معنوی تمرکز دارید
[ترجمه گوگل]در مدیتیشن دعا شما روی ارتباطات در سطح معنوی تمرکز می کنید

3. In conclusion: Prayerful life, daily walk in the faith, understands the needs of the ethnic group, seek the Lord and seek vision.
[ترجمه ترگمان]در خاتمه: زندگی روزمره، پیاده روی روزانه در ایمان، نیازهای گروه نژادی را درک می کند، به دنبال خداوند می گردد و به دنبال دیدگاه است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، زندگی بیهودگی، روزانه در ایمان به راه می اندازد، نیازهای گروه قومی را درک می کند، به خداوند می پیوندد و به دنبال چشم انداز است

4. With mumble, sobbing, cheering, prayerful, tender or doting voice.
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و گریان و cheering و tender و or
[ترجمه گوگل]با صدای مامان، گریه، تشویق، دعا، صمیمی و یا ناسازگاری

5. Prayerful study of the Bible is indispensable for me to gain power in prayer.
[ترجمه ترگمان]مطالعه کتاب مقدس برای من واجب است که در نماز قدرت به دست بیاورم
[ترجمه گوگل]مطالعه مبرهن از کتاب مقدس ضروری است برای کسب قدرت در نماز

6. The prayerful reaching of men in personal interviews is thebest of all methods to win souls.
[ترجمه ترگمان]رسیدن prayerful به مردان در مصاحبه های شخصی یکی از بهترین روش ها برای بردن روح هاست
[ترجمه گوگل]رسیدن دعا به مردان در مصاحبه های شخصی یکی از بهترین روش ها برای به دست آوردن روحیه است

7. Please always be prayerful all through your life and pray to God to forgive me my sins.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم همیشه prayerful را به طرف من بکشید و به درگاه خدا دعا کنید که گناهان مرا عفو کنید
[ترجمه گوگل]لطفا همیشه از طریق زندگی خود دعا کنید و دعا کنید تا خدا گناهان من را ببخشد

8. Icons are destined both to reflect and evoke prayerful concentration and serenity in communication with God.
[ترجمه ترگمان]شمایل ها هر دو برای منعکس کردن و زنده کردن غلظت prayerful در ارتباط با خدا مقدر شده اند
[ترجمه گوگل]آیکن ها هر دو به منظور بازتاب و تحریک تمرکز و تمرین نماز در برقراری ارتباط با خدا هدف قرار می گیرند

9. Will I hurt these warm-hearted, patient, prayerful and kind people?
[ترجمه ترگمان]به این آدم گرم و مهربان، به prayerful و مردم مهربان صدمه می زنم؟
[ترجمه گوگل]آیا این افراد گرم و دلسوز، بیمار، نمازگزار و مهربان را صدمه می بینم؟

10. Please always be prayerful all through your life.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم همیشه به طرف این طرف و آن طرف بروید
[ترجمه گوگل]لطفا همیشه از طریق زندگی خود دعا کنید

11. Be grateful, be smart, be clean, be true, be humble, be prayerful. Gordon B. Hinckley
[ترجمه ترگمان]ممنون باشید، باهوش باشید، تمیز باشید، صادق باشید، متواضع باشید، صبور باشید گوردون بی هینکلی
[ترجمه گوگل]سپاسگزار باشید، هوشمند باشید، تمیز باشید، حقیقت داشته باشید، باید فروتن باشید، دعا کنید گوردون بیک هینکلی

12. His eyes were closed behind thick glasses, and his expression was prayerful and vaguely pained.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به پشت عینک ته استکانی بسته بود، و چهره اش را به آرامی و به طور مبهم ناراحت می کرد
[ترجمه گوگل]چشمان او در پشت عینک های ضخیم بسته بودند، و بیان او دعا و مبهم بود

13. It's just that the vocation to the priesthood . . . we need to be very prayerful about it.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این است که وظیفه کشیش شدن است، ما باید به prayerful توجه کنیم
[ترجمه گوگل]این تنها کاری است که به وطن پرستی انجام می شود ما باید در مورد آن بسیار دعا کنیم

14. What we sometimes forget to imagine is the almost prayerful nature of the day, the profound investment of hope and fear it entailed.
[ترجمه ترگمان]چیزی که گاهی فراموش می کنیم آن است که تصور کنیم طبیعت تقریبا prayerful روز، سرمایه گذاری عمیق امید و ترس از آن است
[ترجمه گوگل]آنچه که گاهی اوقات فراموش می کنیم تصور کنیم ماهیت تقریبا دعاوی روز، سرمایه گذاری عمیق امید و ترس از آن است

پیشنهاد کاربران

۱ - متدین، معتقد، پایبند به عقاید دینی devout
Reardon is a prayerful Catholic girl who is also appealingly droll and self - possessed
دعا گو disposed to pray
I’m just prayerful that this is going to be the new way.
دعا می کنم که این متد جدیدی باشد.


کلمات دیگر: