کلمه جو
صفحه اصلی

bort


معنی : خرده الماسی تراشدار، الماس
معانی دیگر : بورت (الماس تیره فام و نامرغوب که در سنگ بری و صنعت به کار می رود) (bortz هم می نویسند)، خرده الماسی تراشدار برای شیشه بری

انگلیسی به فارسی

خرده‌الماسی تراش‌دار (برای شیشه‌بری)، الماس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: poorly crystallized, low quality diamonds or diamond fragments, used in crushed or powdered form as an abrasive.

• diamond fragments; industrial diamonds of inferior quality

مترادف و متضاد

خرده الماسی تراشدار (اسم)
bort

الماس (اسم)
diamond, bort


کلمات دیگر: