1. Boulder: also bowlder, a large rounded mass of rock lying on the surface of the ground or embedded in the soil.
[ترجمه ترگمان]بول در: همچنین bowlder، توده گرد بزرگی از سنگ که بر روی سطح زمین قرار گرفته و یا در خاک فرورفته است
[ترجمه گوگل]بولدر همچنین بولدر، یک توده سنگی بزرگ از سنگ که در سطح زمین قرار دارد یا در خاک جاسازی شده است
2. We would got at the destination, Bowlder Mine at noon if no suddenness .
[ترجمه ترگمان]ما به مقصد رسیدیم، اگه غیر منتظره بود، مال من ظهر مال من می شد
[ترجمه گوگل]اگر در ناحیه بیفتد، در مقصد به مقصد Bowlder Mine می رسیدیم
3. The large bowlder surface of dinner table must be uplifted vertically in avoidance of breakage. The small one shall also be held vertically instead of horizontally.
[ترجمه ترگمان]سطح بزرگ bowlder میز شام باید به صورت عمودی در اجتناب از شکستگی بالا برده شود شکل کوچک نیز به صورت عمودی به جای افقی نگه داشته می شود
[ترجمه گوگل]سطح بالدار بزرگ میز ناهارخوری باید در جهت جلوگیری از شکستن به صورت عمودی ارتقا یابد یک کوچک نیز باید به جای عمودی به صورت عمودی نگه داشته شود
4. He hid behind a great bowlder and fell to listening.
[ترجمه ترگمان]پشت توده ای بزرگ پنهان شد و به گوش دادن پرداخت
[ترجمه گوگل]او در پشت یک بولدینگ بزرگ پنهان شده و به گوش دادن سقوط کرد
5. The large bowlder surface of dinner table must be uplifted vertically in avoidance of breakage.
[ترجمه ترگمان]سطح بزرگ bowlder میز شام باید به صورت عمودی در اجتناب از شکستگی بالا برده شود
[ترجمه گوگل]سطح بالدار بزرگ میز ناهارخوری باید در جهت جلوگیری از شکستن به صورت عمودی ارتقا یابد
6. Cloth, leather, rubber, wooden product, bamboo, crystal, plexiglass, ceramic tile, jade, resin, acrylic, bowlder, etc.
[ترجمه ترگمان]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، plexiglass، کاشی سرامیک، یشم، resin، bowlder و غیره
[ترجمه گوگل]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، پلکسی گلاس، کاشی و سرامیک، جید، رزین، اکریلیک، بولدر و غیره
7. It uses the technology of computer laser to carve in the jade or bowlder .
[ترجمه ترگمان]این روش از تکنولوژی لیزر کامپیوتری برای حک کردن در یشم سبز یا bowlder استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این تکنولوژی از لیزر رایانه ای استفاده می کند که در jade یا bowlder حک شده است
8. It includes base of digital video producing, office, showroom of jewel and bowlder inside and commercial street outside, which provide customers enough options to shopping, leisure and entertainment.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل پایگاه اینترنتی تولید، دفتر، نمایشگاه جواهر و bowlder در داخل و خیابان تجاری است که به مشتریان گزینه های کافی برای خرید، فراغت و سرگرمی می دهد
[ترجمه گوگل]این شامل پایه تولید ویدئو های ویدئویی دیجیتال، دفتر، نمایشگاه جواهر و بولدر در داخل و خارج از خیابان تجاری است که به مشتریان گزینه های مناسب برای خرید، تفریح و سرگرمی ارائه می دهد
9. Cloth, leather, rubber, wooden product, bamboo, crystal, plexiglass, tile acrylic, bowlder, etc.
[ترجمه ترگمان]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، plexiglass، acrylic، bowlder و غیره
[ترجمه گوگل]پارچه، چرم، لاستیک، محصولات چوبی، بامبو، کریستال، پلکسی گلاس، اکریلیک کاشی، بولدر و غیره